راهنمای مطالعه کتاب مقدس - سه ماهه چهارم 2015 - کتاب ارمیا
تحميل قوات الدفاع الشعبي - راهنمای مطالعه کتاب مقدس - سه ماهه چهارم 2015 - کتاب ارمیا
اکتبر – نوامبر – دسامبر
سه ماهه چهارم
کتاب ارمیا
mi-yittan
زبان عبری کتاب مقدس مانند اکثر زبانها سرشار از اصطلاحات، واژگان و عبارتهایی است که معنایی متفاوت از آنچه در نگاه اول به نظر میرسد، دارند. یک نمونه mi-yittan است که از دو واژه عبری تشکیل شده است: mi که کلمه پرسشی ”چه کسی؟“ است و yittan به معنی ”خواهد داد“ است. بنابراین این عبارت را داریم ”چه کسی خواهد داد؟“
در کتاب مقدس به زبان عبری این عبارت بیان کننده یک آرزو یا تمایل و یا کسی که چیزی را خیلی زیاد می خواهد، است. برای مثال، فرزندان اسرائیل پس از فرار از مصر که در بیابان با سختی هایی روبرو شدند، بانگ برآوردند ”کاش که در زمین مصر به دست خداوند مرده بودیم!“ (خروج باب ۱۶ آیه ۳). عبارت ”کاش“ از mi-yittan می آید. در آیه ۷ باب ۱۴ مزامیر، داود می گوید ”کاش که نجات اسرائیل از صهیون ظاهر میشد!“ در زبان عبری کاش وجود ندارد؛ بلکه mi-yittan بیان شده است. در آیه ۸ باب ۶ ایوب وقتی که او می گوید ” کاش که مسألت من برآورده شود“ کاش ماخوذ از mi-yittan است.
این بار در آیه ۲۹ باب ۵ تثنیه رخداد دیگری پدیدار می شود. موسی با یادآوری تاریخ مشیت الهی به فرزندان اسرائیل یاد آوری می کند که او وساطت آن ها را پیش خداوند میکند که مبادا بمیرند. بر طبق گفته موسی، خداوند که از درخواست آن ها راضی بود چنین گفت ”کاش که دلی را مثل این داشتند تا از من میترسیدند، و تمامی اوامر مرا در هر وقت بجا میآوردند.“
آیا واژه به صورت mi-yittan ترجمه شد؟ بلی.
باور نکردنی است! در اینجا خداوند، خدای خالق، کسی که فضا، زمان و ماده را آفرید، کسی که با کلامش جهان ما را به وجود آورد، کسی که دم حیات را به آدم دمید، عبارتی که بطور کلی با ناتوانی و محدودیت بشریت مرتبط است را به زبان می آورد.
در مورد حقیقت اراده آزاد صحبت کنیم. درباره محدودیت های خداوند در میان نبرد بزرگ صحبت کنیم. این استفاده از mi-yittan مشخص میکند که حتّی خدا نیز اراده آزاد را نادیده نخواهد گرفت (لحظهئی که نادیده گرفت و این اراده دیگر آزاد نخواهد بود).
اکنون اگر بخشی از کتاب مقدس در عهد قدیم حقیقت خواست خدا به اطاعت کردن انسانها و تمایل انسانها به خلاف آن را آشکار کرده باشد، کتاب ارمیا خواهد بود که موضوع این فصل است. کتاب ارمیا که بر ضد تغییرات جغرافیایی سیاسی بزرگ در باستان در شرق است، خدمت و پیام این نبی را بیان میکند که او به ایمان و اشتیاق پیام خدا را به مردمی که در بیشتر اوقات تمایلی به شنیدن آن نداشتند، موعظه کرد.
این کتاب که با فراخوانده شدن نبی شروع میشود، همانطور که خداوند ما را از دهههای تاریخ کتاب مقدس میگذراند و از این جوان (و سپس مرد پیر) استفاده میکند تا حقیقت اساسی که از ابتدا پایهی پیام کتاب مقدس بود، اعلام نماید. و از میان تمام حقایق روحانی که این کتاب میاموزد، این آیات بیشتر ماهیت آنچه خداوند در قومش میجوید را بیان میکند: ”خداوند چنین میگوید: «حکیم، از حکمت خود فخر ننماید و جبّار، از تنومندی خویش مفتخر نشود و دولتمند از دولت خود افتخار نکند. بلکه هر که فخر نماید از این فخر بکند که فهم دارد و مرا میشناسد که من یهوه هستم که رحمت و انصاف و عدالت را در زمین بجا میآورم زیرا خداوند میگوید در این چیزها مسرور میباشم“ (ارمیا باب ۹ آیات ۲۳ و ۲۴).
خواندن کتاب ارمیا مانند به سفر رفتن است، سفری روحانی به گذشته و آینده از پایینترین اعماق تباهی بشری به بلندی و عظمت و جلال خداوند – خداوندی که از آن بلندیها به ما فریاد بر میآورد حتی در وضعیت سقوط کرده ما: mi-yittan ای کاش چنین قلبی در شما وجود داشت.
درس اول ۲۶ سپتامبر تا ۲ اکتبر
فراخواندگی نبوی ارمیا
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: اشعیا باب ۱ آیه ۱۹، ارمیا باب ۷ آیات ۵ تا ۷، اول پادشاهان باب ۲ آیه ۲۶، ارمیا باب ۱ آیات ۱ تا ۵، اشعیا باب ۶ آیه ۵، ارمیا باب ۱ آیات ۶ تا ۱۹، متی باب ۲۸ آیه ۲۰.
آیه حفظی: ”قبل از آنکه تو را در شکم صورت بندم تو را شناختم و قبل از بیرون آمدنت از رحم تو را تقدیس نمودم و تو را نبی امّت ها قرار دادم“ (ارمیا باب ۱ آیه ۵).
ما درباره زندگی ارمیا بیش از زندگی سایر انبیا عهد قدیم میدانیم. واقعیتهای شرح حال او در کتابش به ما در درک بهتر کار او به عنوان یک نبی کمک میکنند. ارمیا آنچنان نأثیری بر روی تاریخ داشت که حتی در زمان عیسی نیز از شخصیتهای نبوی مورد احترام بود.
در عین حال، کار این نبی در صورت داوری طبق استانداردهای انسانی تنها اندکی موفقیت را نشان میدهد. با وجود دههها هشدار و دادخواهی سرسختانه، اکثر مردم به پیام او از جانب خدا گوش نکردند.
علیرغم این و با وجود مخالفتها، کسی نتوانست ارمیا را بخرد با بفروشد؛ او مانند ”یک شهر حصاردار و ستونهای آهنین و حصارهای برنجین“، نه با قدرت خویش بلکه با نیروی خداوند ایستادگی کرد.
اکثر زندگی ارمیا به اشکال گوناگون خوشخال کننده نبود. فراخواندگی برایش رنج، پریشانی، طرد شدن و حتی زندان در پیش داشت. از همه بدتر این واقعیت است که بسیاری از این مشکلات از طرف کسانی بود که او بدنبال کمک کردن به ایشان و به راه راست هدایت کردنشان بود. از این رو ارمیا به روش خود آنچه را که قرنها بعد عیسی در همان سرزمین به آن مواجه شد، از قبل تشخیص داد.
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۳ اکتبر آماده شوید.
یکشنبه ۲۷ سپتامبر
انبیا
انبیا بر طبق فراخواندگیشان، محافظان مصمم قانون خدا بودند. آنها بر روی عهدشان و ده فرمان با مقاومت ایستادگی کردند (ارمیا باب ۱۱ آیات ۲ تا ۶). آیه ۸ باب ۳ میکا خلاصهای از کار نبوی که ”“ بود، به ما میدهد (رومیان باب ۷ آیه ۷).
پیام انبا به مردم چه بود؟ این پیام به چه روشهایی امروزه نیز برای ما یکسان است؟ اشعیا باب ۱ آیه ۱۹، ارمیا باب ۷ آیات ۵ تا ۷، حزقیال باب ۱۸ آیه ۲۳. (همچنین متی باب ۳ آیات ۷ تا ۱۱ را ببینید.)
داوری خدا اجتناب ناپذیر نبود، اما تنها در صورتی میآمد که مردم از راههای شیطانی خود دست برندارند. هرچند تغییر آسان نیست، بویژه زمانی که مردم به انجام بدی عادت میکنند. آیا کسی هست که ندیده باشد مردم به بدی عادت کرده و در زمانی آنها را به وحشت نیانداخته باشد؟ پیام انبیا برای این بود که مردم بتوانند میزان بدی کارهایشان را دیده و متوجه شوند که عواقب آن اجتناب ناپذیرند. این پیام به طور حتم از سوی انبیا نبوده و بلکه از جانب خداوند بود.
انبیا اشاره نمیکنندکه کلام خدا چگونه بر ایشان آشکار شده و چطور آن راشنیدهاند. بعضی اوقات خدا به طور مستقیم با ایشان سخن میگفت؛ بعضی مواقع دیگر، روحالقدس آنّها را در خواب و رویا و یا شاید با ”آوازی ملایم و آهسته“ (اول پادشاهان باب ۱۹ آیه ۱۲) آنها را لمس میکرد. به هر شکل، آنها پیام را دریافت کرده و مأموریت داشتند که اراده خدا را نه تنها به مردم عادی بلکه به پادشاهان، امپراتورها و ژنرالها برسانند.
این وظیفه شامل مسئولیت های بزرگی بود: اگر آنها حقیقت را میگفتند، ممکن بود این افراد قدرتمند آنها را بکشند؛ اما اگر آنها حقیقت را اظهار نمیکردند، ممکن بود مورد داوری خدا قرار گیرند. نبی بودن فراخواندگی بسیار خطیری است و از آنچه که از کتاب مقدس متوجه میشویم، آنانی که فراخوانده شده بودند بسیار جدی به وظیفه خود عمل کردند.
میتوانیم خوشحال باشیم که آنها این کار را انجام دادند، زیرا پیام ایشان از طریق کتاب مقدس به ما رسیده است. در این مفهوم، کلام ایشان همچنان حتی امروزه زنده است. اکنون مانند زمان ارمیا، پرسش یکی است: آیا ما گوش فرا خواهیم داد؟
انبیا حتی پس از گذشت این همه مدت، همچنان به ما چه میگویند؟ در هسته اصلی، پیام اصلی آنها به قوم خدا چیست؟
دوشنبه ۲۸ سپتامبر
سابقه خانوادگی ارمیا
باب ۱ اول پادشاهان و آیه ۲۶ از باب ۲ آن را بخوانید. چه چیزی در سابقه خانوادگیاش باعث تبعید ابیاتار به وطنش عناتوت شد؟
سلیمان پس از اینکه تخت و تاجش را تقویت کرد، در مخالفتی با اَدُونیا بر سر موفقیت، ابیاتار را از کشیشی در دفترش برکنار نموده و او را به سرزمینش عناتوت که تقریباً در حدود پنج کیلومتری شمال شرقی اورشلیم بود، تبعید نمود. حلقیا پدر ارمیا عضوی از خانواده کشیشی بود که در عناتوت زندگی میکردند. برخی بر این باورند که خانواده ارمیا ممکن است از نسل ابیاتار بوده باشد. در هر دو صورت،ما از آیه ۱ باب ۱ کتاب ارمیا متوجه میشویم که این نبی دارای اصل و نسب عالی بوده است. از این رو، در اینجا میتوانیم ببینیم که در تمام تاریخ نبوت، خدا همه نوع مردمی را – شبان، خاخام، ماهیگیر، کشیش – به خدمت انبیایی فراخوانده است.
”ارمیا که عضوی از سبط لاوی و کاهنزاده بود، از زمان کودکی برای خدمت مقدس آموزش دیده بود. در آن سالهای رضایتبخش آماده شدن، او اندکی درک کرده بود که از زمان تولد برای نبی ملتها بودن انتخاب شده بود؛ و هنگامی که فرخواندگی الهی آمد، او تحتالشعاع احساس استحقاق نداشتن قرار گرفت. او با خود گفت، ’آه ای خداوند یهوه، اینک من تکلّم کردن را نمی دانم چونکه طفل هستم.‘ ارمیا باب ۱ آیات ۵ و ۶.“ – الن جی. هوایت،
Ellen G. White, Prophets and Kings, p. 407.
کشیش ها باید رهبران روحانی و اخلاقی جامعه میبودند؛ به آنها وظیفههای مهمی داده شده بود که تمام جنبههای زندگی روحانی جامعه را تحت تأثیر قرار میداد. بعضی نسبت به وظایفشان وفادار بودند؛ بعضی دیگر به گونهای که حتی نمیتوانیم تصورش را بکنیم، آن را نقض و از آن تخطی کردند. همانطور که بزودی دز کتاب ارمیا خواهیم خواند، این نبی سخنان بسیار قدرتمندی برای گفتن به این کاهنهای بیایمان داشت که ثابت کردند لیاقت مسئولیتهایی که برای آن فراخوانده شده بودند، نداشتند.
وظایف روحانی شما در خانه، کلیسا و یا هر جای دیگر کدامند؟ اگر قرار بود یک نبی هم اکنون با شما درباره مسئولیتهایتان صحبت کند، چه چیزی ممکن بود به شما بگوید؟
سه شنبه ۲۹ سپتامبر
فراخواندگی نبوی ارمیا
آیات ۱ تا ۵ باب ۱ ارمیا را بخوانید. این آیات درباره فراخواندگی ارمیا به ما چه میگویند؟
ارمیا درست مانند سایر انبیا عهد قدیم (و پولس د رعهد جدید؛ غلاطیان باب ۱ آیه ۱ و رومیان باب ۱ آیه ۱ را ببینید) در تصمیم گیریاش درباره فراخواندگیاش شک نکرد. او در این آیات بسیار صریح بوده و در حقیقت در سرتاسر ”کلام خداوند“ را که به او رسیده بود بیان میکرد. بدون شک این اعتقاد راسخ چیزی است که او را قادر به پیشروی علیرغم مخالفتهای سرسخت و دردناک، رنج و سختیها، نمود.
فراخواندگی ارمیا در سیزدهمین سال حکومت یوشیا در حدود سال ۶۲۷ یا ۶۲۶ قبل از میلاد اتفاق افتاد. ما سال دقیق تولد و یا سن دقیقی را که این نبی در آن خدمتش را شروع کرد، نمیدانیم. همانطور که خواهیم دید، او در ذهنش خود را کودک، یعنی کسی که برای وظیفهای که به او سپرده شده بود بیش از حد جوان بود، میپنداشت.
آیات ۴ و ۵ باب ۱ کتاب ارمیا را بخوانید. او از آن سخنان چه اطمینان و آرامشی میتوانست گرفته باشد؟
خدا ارمیا را پیش از تولد برای نبی شدن انتخاب نمود. خدا او را از لحظه لقاحش برای این وظیفه نبی بودن مشخص نمود. این کلمات ترجمه شده ”تو را تقدیس نمودم“ (آیه ۵) از فعلی به معنی ”تقدیس شده“، ”مقدس شده“ و ”تطهیر شده“ در میان سایر چیزها میآیند. به طور حتم این مفهومی مقدس و دینی دارد، که با خدمت کنیسه نیز مرتبط است. در حقیقت واژه ”کنیسه“ از ریشه مشترکی میآید. ایدهای که درآن وجود دارد این است که کسی یا چیزی ”برای هدفی مقدس کنار گذاشته شده است“. این چیزی است که خدا برای ارمیا حتی پیش از تولدش در نظر داشت. این آیات ازلیت یا تقدیر را تعلیم نمیدهند؛ در عوض علم غیب خدا را میآموزند.
خدا از ابتدا،انتها را میداند. در میان سختیهایی که ناگزیر با آنها روبرو هستیم، چه آرامشی میتوانیم از این آیات دریافت کنیم؟
چهارشنبه ۳۰ سپتامبر
انبیا بیمیل
با وجود تضمین خداوند درباره انتخاب شدن الهی ارمیا، این مرد جوان وحشت زده شده و خود را مناسب آن نمیدید. شاید به دلیل با خبر بودن از شرایط روحانی مردم آن زمان که خوب نبود و دانستن کار مورد لزوم باعث بی تمایلی ارمیا به این کار شده بود.
ارمیا باب ۱ آیه ۶، اشعیا باب ۶ آیه ۵ و خروج باب ۴ آیات ۱۰ تا ۱۵ را با هم مقایسه کنید. همه این اتفاقات چه تشابهاتی با هم دارند؟
هیچ کدام از آن مردان به هر دلیلی خود را مناسب کار ندانستند. شاید این پیش نیاز مهمی برای کار یک نبی بود: احساس استحقاق نداشتن و ناتوانی برای چنین وظیفه بسیار مهم. سخنگوی خالق بودن؟ جای تعجب نیست که همه آنّها دست کم در ابتدا از این کار شانه خالی میکردند.
به اولین پاسخ ارمیا پش از فراخوانده شدنش توجه کنید. او بلافاصله مانند موسی از ناتوانیاش در خوب صحبت کردن سخن گفت. اشعیا نیز در پاسخ خود به دهان و لبهایش اشاره کرد. در همه موارد، آنها میدانستند که برای هرچه فراخوانده شده بودند، شامل صحبت کردن و ارتباط برقرار کردن بود. آنها قرار بود پیامهایی از جانب خدا دریافت کرده و مسئو ل رساندن آنها به دیگران باشند. بر خلاف امروزه که وب سایت و پیام نوشتاری وجود دارد،در زمان گذشته این ارتباط باید رو در رو صورت میگرفت. تصور کنید که باید در مقابل رهبران دشمن یا افراد یاغی بایستید و سخنانی تند، ملامت آمیز و هشدار دهنده به ایشان بگویید. بی میلی این افراد در شرف نبی شدن قابل درک است.
آیات ۷ تا ۱۰ باب ۱ ارمیا را بخوانید. پاسخ خدا به ارمیا چیست؟ چرا این پاسخ برای ما در هر آنچه از جانب خدا برای آن فراخوانده شدهایم، امید و وعده در خود دارد؟
پنجشنبه ۱ اکتبر
شاخه بادام
نبی شاهد خداست؛ وظیفه او اینست که نه از طرف خود بلکه از جانب خدا سخن بگوید. ارمیا فراخوانده نشده بود که راه حلهایی برای مشکلات ملتش بیاورد و یا به شخصیتی عالی یا رهبری مشوق که مردم دنباله رو آن میشوند، تبدیل شود. ارمیا تنها این مأموریت را داشت که کلام خدا را به مردم و رهبرانشان انتقال دهد. در اینجا تأکید بر بشر و یا استعدادهای بشری نیست؛ بلکه تنها تأکید بر حق حاکمیت و قدرت خداست. نبی میبایست مردم را متوجه خداوند که به تنهایی راهحل تمام مشکلاتشان بود، میکرد. به طور حتم امروزه برای ما نیز چنین است.
اولین رؤیای ارمیا درباه چه بود؟ (ارمیا باب ۱ آیات ۱۱ تا ۱۹ را ببینید.)
اکثر ترجمههای کتاب مقدس، اصطلاح عبرانی آیه ۱۱ را ”شاخه درخت بادام“ ترجمه کردهاند. هرچند این ترجمهها بازی با کلمات در زبان عبرانی را متوجه نشدهاند. واژه ”درخت بادام“ ریشه یکسانی با فعل ”مراقبت کردن“ که در آیه ۱۲ آمده است، دارد؛ هنگامی که خداوند میگوید که بر کلامش مراقبت خواهد کرد تا به انجام رساند.
میتوان استدلال کرد که پیام مرکزی تمام کتاب ارمیا در آیات ۱۱ و ۱۲ یافت میشود. کلام خدا تحقق خواهد یافت. روزی همه خواهند دید که آنچه خدا گفته بود به همان شکل اتفاق میافتد. خدا میخواهد که قومش از گناه برگردند. او به ایشان بخشش و فیض وعده داده است اما کسی را مجبور به اطاعت و شفا یافتن نمیکند. اگر قومش به او پاسخ ندهند، کلام او درباره داوری و مجازات بدون شک عملی خواهد شد درست مانند کلامش بر ضد اسرائیل در کتاب ارمیا که اتفاق افتاد.
همانطور که مشاهده میکنیم، کلام خدا در اینجا تنها برای مردم نبود. خدا مستقیم با ارمیا سخن میگفت و به او برای آمادگی در برابر مخالفتهای پیش رو هشدار میداد. گذشته از هر آنچه اتفاق افتاد، ارمیا میتوانست این تضمین را از جانب خدا داشته باشد که ”من با تو هستم.“ همانطور که میبینیم او به آن احتیاج میداشت.
آیا برای همه ما نیز چنین نیست؟
آیه ۲۰ باب ۲۸ انجیل متی را بخوانید. در این آیه چه تضمینی برای خود مطابق با زمان حال میتوانیم بیابیم؟
جمعه ۲ اکتبر
مطالعه بیشتر: مارتین لوتر در مقدمه تفسیرش از کتاب ارمیا درباره این نبی چنین نوشته است: ”ارمیا یک نبی غمگین بود، که در دورهای اسفناک و سخت زندگی میکرد و مهمتر آنکه مأموریت نبوی او بسیار دشوار بود زیرا با مردمی بد خو و لجوج مبارزه و برخورد میکرد. ظاهراً او به موفقیت زیادی دست نیافت زیرا دشمنانش هر روز شریرتر میشدند. آنها چندین بار تلاش کردند که این نبی را به قتل برسانند. او را به شدت تحت فشار گذاشته و او را مورد ضرب و شتم قرار دادند. با این حال آنقدر زنده ماند که با چشمان خود دید که کشورش نابود شده و مردمش تبعید شدند.“
”ارمیا به مدت چهل سال در برابر ملتش به عنوان یک شاهد حقیقت و عدالت ایستاد. در زمان ارتداد بسیار زیاد، او الگویی از عبادت خدای حقیقی در زندگی و سیرت بود. در طول محاصره سخت اورشلیم، او سخنگوی خدای یهوه بود. او سقوط خانه داود و نابودی معبد زیبایی که سلیمان بنا کرد را پیشبینی نمود. و هنگامی که برای سخنان دلیرانهاش زندانی شد، همچنان او میباید بر ضد گناه در مکانهای بلند پایه آشکارا سخن میگفت. او که مورد تحقیر، نفرت و ترد مردم قرار گرفت، در نهایت شاهد تحقق واقعی نبوتهای خویش از عذاب قریب الوقوع بود و در غم و اندوه پس از نابودی شهر شریک شد.“ – الن جی. هوایت، Ellen G. White, Prophets and Kings, p. 408.
سوالاتی برای بحث
۱- یکی از دردناک ترین چیزها که امروزه ما به عنوان ادونتیستهای روز هفتم باید به آن بیاندیشیم، این حقیقت است که خدا به ارمیا درباره مخالفت بزرگی از سوی قوم خود قرار بود با آن روبرو شود، هشدار داد. آیات ۱۷ تا ۱۹ باب ۱ ارمیا را دوباره بخوانید. چه کسانی بر ضد او خواهند جنگید؟ چه درس هراسناکی در اینجا برای ما وجود دارد؟ یعنی، دیدگاه ما نسبت به پیام نبوی که به ما میرسد چگونه است، بویژه هنگامی که چیزهایی میشنویم که نمیپسندیم؟ نوشته خانم الن جی. هوایت که در بالا اشاره شد، به بیان حقیقت هولناک که درست همان کسانی که میبایست خدای حقیقی را به جهانیان آشکار سازند، به نماینده او حمله کرده و با او به مبارزه پرداختند؟ (جامعه باب ۱ آیه ۹ را ببینید.)
درس دوم ۳ تا ۹ اکتبر
بحران (در داخل وخارج)
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: داوران باب ۲ آیات ۱ تا ۱۵؛ پادشاهان اول باب ۱۲ آیات ۲۶ تا ۳۱؛ تواریخ دوم باب ۳۳ آیات ۹ و ۱۰؛ ارمیا باب ۲ آیات ۱ تا ۲۸، باب ۵ آیات ۲ و ۳.
آیه حفظی: ”اسرائیل برای خداوند مقدّس و نوبر محصول او بود. خداوند میگوید: آنانی که او را بخورند مجرم خواهند شد و بلا بر ایشان مستولی خواهد گردید“ (ارمیا باب ۲ آیه ۳).
اگر میتوانستیم یک واژه برای توصیف وضعیت بشریت بعد از سقوط برگزینیم، میتوانست ”بحران“ باشد که میزان آن می تواند به بهترین نحو با آنچه برای خروج ما از آن لازم است، به بهترین شکل درک شود: مرگ عیسی روی صلیب. این بحران باید بسیار بد بوده باشد؛ گذشته از هر چیز، به اقدامات منتها درجه که برای حل آن لازم بود بنگرید.
در سرتاسر کتاب مقدس، بسیاری از روایتها مقابل زمینه بحران پس از بحران اتفاق افتاده است، شرایط در زمان مأموریت ارمیا درست همین گونه بود.
قوم خدا هم از داخل و هم از خارج با چالشهای فراوانی مواجه شدند. متأسفانه با وجود تهدید نظامی وحشتناک از سوی قدرتهای خارجی، در بسیاری از مواقع بزرگترین بحرانها از داخل بود. ”داخل“ نه تنها به معنی رهبران و کاهنهای فاسد بود که خود به اندازه کافی بد بود، بلکه به معنی مردمی است که قلبهایشان از گناه و ارتداد چنان سخت و آسیب دیده شده بود که از توجه کردن به هشدارهای خدا که میتوانست ایشان را از بلایا در امان بدارد، سر باز زدند.
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۱۰ اکتبر آماده شوید.
یکشنبه ۴ اکتبر
مکثی در تاریخچه
هنگامی که بنیاسرائیل پس از سالها سرگردانی در بیابان در نهایت وارد سرزمین موعود شدند، طولی نکشید که مشکلات بار دیگر شروع شد. و این پس از آمدن نسل جدید بود که ”خداوند را نمیشناختند“ (داوران باب ۲ آیه ۱۰)، و بحرانی روحانی شروع شد که به اشکال مختلفی بر کل تاریخ ملّت تأثیر گذاشت. در حقیقت همین مشکل است که بر کلیسای مسیحی نیز تأثیر داشته است.
داوران باب ۲ آیات ۱ تا ۱۵ را بخوانید. چه چیزی باعث بحران شد و آن چگونه ظاهر گردید؟
آیه ۱۱ میگوید ”و بنی اسرائیل در نظر خداوند شرارت ورزیدند.“ هر نسل بعدی قدمی از خدا دورتر شدند تا اینکه مردم مرتکب اعمالی میشدند که خدا منع کرده بود. بخاطر گناهانشان در مقابل بحران پس از بحران قرار گرفتند ولی خدا در این حال نیز آنها را ترک نکرده بود. او داورانی فرستاد (داوران باب ۲ آیه ۱۶) که قوم را از محنت نجات دهند.
پس از عصر داوران، این ملّت تحت آنچه ”سلطنت متّحد“ نام داشت، یعنی حکومت شائول، داود و سلیمان وارد مرحله صلح و رفاه نسبی شدند که حدود یک صد سال به طول انجامید. ابتدا تحت سلطه داود و سپس سلیمان، سرزمین به قدرتی منطقهای تبدیل شد.
اگرچه زمانهای ”خوب“ زیاد به طول نیانجامید. بعد از مرگ سلیمان (در حدود ۹۳۱ پیش از میلاد)، این ملّت به دو قسمت تبدیل شد، اسرائیل در شمال و یهودیه در جنوب. میتوان بیشتر حکومت گمراه کننده سلیمان را مقصر دانست، کسی که با وجود حکمتش اشتباهات زیادی مرتکب شد. ”قبیلهها برای مدتهای طولانی تحت اقدامات ظالمانه حاکم سابق خود، دچار اشتباهات مضری شدند. ولخرجی حکومت سلیمان در زمان ارتدادش، باعث شد که مردم مالیاتهای سنگین پرداخت کرده و کارهای سخت انجام دهند.“ – الن جی. هوایت، Ellen G. White، Prophets and Kings, pp. 88, 89. شرایط دیگر هرگز برای قوم برگزیده خدا به حالت اوّل باز نگشت. همه چیزهایی که خداوند ایشان را از انجام آنها منع کرده بود، انجام دادند و بنابراین عواقب غمانگیز آن را دریافت کردند.
به مشکل نسل بعد که ارزشها و باورهای نسل قبل خود را ندارند بیاندیشید. ما به عنوان یک کلیسا چگونه با این موضوع برخورد کردیم؟ چگونه میتوانیم بیاموزیم که ارزشهایمان را به نسل بعد از خود انتقال دهیم؟
دوشنبه ۵ اکتبر
دو مملکت
پس از تقسیم شدن ملّت، شرایط از بد به بدتر تبدیل شد. در پادشاهی شمالی، پادشاه یربعام چندین انتخابهای روحانی وخیم انجام داد که تأثیر طولانی شرارت باری داشتند.
پادشاهان اول باب ۱۲ آیات ۲۶ تا ۳۱ را بخوانید. این آیات باید چه چیزی درباره شرایط آنی که میتوانند ما را در قضاوت کور کنند، به ما میآموزد؟
رواج ساختن بتپرستی توسط پادشاه باعث بوجود آمدن دورهای مصیبتزا برای آن سرزمین شد. ”ارتدادی که در زمان سلطنت یربعام ابداع گردید، بیشتر از پیش مورد توجه قرار گرفت تا جایی که به نابودی کامل پادشاهی اسرائیل منجر شد.“ – الن جی. هوایت، Ellen G. White, Prophets and Kings, p 107. درسال ۷۲۲ پیش از میلاد، شلمناسر پادشاه آشور کشور را به کلی از بین برد و ساکنانش را به قسمتهای مختلف امپراتوری فرستاد (پادشاهان دوم باب ۱۷ آیات ۱ تا ۷ را ببینید). هیچ بازگشتی از این تبعید وجود نداشت. برای مدّتی اسرائیل در تاریخ ناپدید شد.
دست کم هنوز در پادشاهی جنوبی شرایط خیلی بد نبود. اما خوب هم نبود و مانند پادشاهی شمالی، خداوند به دنبال رهایی این مردم از مصیبتی مشابه بود اما این بار از تهدید بابلیها. متأسفانه، به جز موارد معدود استثنائی، یهود یک سری پادشاهانی داشت که کشور را به ارتدادی عمیقتر فرو بردند.
این آیات درباره سلطنت برخی از پادشاهان یهود چه چیزی میگویند؟ تواریخ دوم باب ۳۳ آیات ۹ و ۱۰ و ۲۱ تا ۲۳؛ پادشاهان دوم باب ۲۴ آیات ۸، ۹، ۱۸ و ۱۹.
با وجود تمام رهبریهای بد، بسیاری از کتابهای نبوی کتاب مقّدس از جمله ارمیا، کلام انبیایی هستند که خدا برای قومش فرستاد تا آنها را از گناه و ارتداد که داشت کشور را از درون نابود میکرد، بازدارد. خداوند نمیخواست قومش را بدون دادن زمان کافی و فرصت بازگشتن از راه بد و در امان نگه داشتنشان از فاجعهای که گناهانشان به دنبال داشت، به حال خود رها کند.
بسیار دشوار است که انسان از فرهنگ و محیط خود قدم به بیرون نهاده و به گونهئی بیطرفانه به خود بنگرد. در حقیقت این غیر ممکن است. پس چرا ما باید دايماً زندگیمان را بر اساس استانداردهای کتاب مقدس بسنجیم؟ چه استانداردهای دیگری داریم؟
سه شنبه ۶ اکتبر
شرّ دوگانه
شروع مأموریت نبوی ارمیا در مقابل این زمینه بود. ”کلام خداوند“ به او داده شد و او با امید اینکه مردمش به آن توجّه کرده و از نابودی که در انتظارشان بود در امان بمانند، از آن سخن گفت.
آیات ۱ تا ۲۸ باب ۲ ارمیا را بخوانید و به سؤالات زیر پاسخ دهید:
خدا به آن قوم زمانی که ایماندار بودند، چه وعدههایی داد؟ (آیات ۲ و ۳ را ببینید.)
برخی از کاهنها، شبانها و انبیایی که کارهای گناهآلود انجام دادند، کدامند؟ (آیه ۸ را ببینید.)
مردم به چه روشهای وحشتناکی در زمینه شرایط روحانیشان، خود را گول زده بودند؟ (آیات ۲۳ و ۲۴ را ببینید.)
اگر چه این ملّت برخی تغییرات روحانی را تحت نظر حزقیال و یهودا تجربه کردند، بعدها به روش بد قبلی خود بازگشته و بیشتر دچار ارتداد شدند. ارمیا در اینجا مانند رفتارش در طول مأموریتش، بدون اطمینان از آنچه در جریان بود سخن گفت.
بویژه سخنان او در آیه ۱۳ باب ۲ ارمیا جالب هستند. مردم دو بدی مرتکب شدند: خداوند چشمه آب حیات را ترک نمودند و چشمههای شکستهای برای خود حفر نمودند که آب نگه نمیداشت. به عبارت دیگر، با ترک کردن خداوند، آنها همه چیز را از دست دادند. این سخنان در نور آنچه عیسی در آیه ۱۰ باب ۴ یوحنا گفت مفهوم بیشتری پیدا میکنند.
در آیه ۵ باب ۲ ارمیا، خداوند فرمود که مردم به دنبال ”بی ارزشی“ رفتهاند و در نتیجه ”بی ارزش“ شدهاند. واژگان عبرانی برای هر دو مورد از ریشه (hbl) میآیند که در جامعه اکثراً بکار برده شده و به معنی ”بیهودگی“ ترجمه شده است. همچنین به معنی ”بخار“ یا ”دم“ نیز است. چطور به دنبال چیزهای بی ارزش رفتن ما را ”بیارزش“ میکند؟ این به چه مفهومی است؟ این مفهوم به ما چگونه در درک کسانی که در زمانهایی احساس میکنند زندگیشان بیمعنی و بیارزش است، کمک میکند؟ پاسخ به آنها چیست؟
چهارشنبه ۷ اکتبر
تهدید بابلی
زمینه وقایع سیاسی که مأموریت ارمیا را شکل داد، تا حدی در تاریخ ناپدید گشته است. به این معنی که بسیاری از جزئیات موجود نیستند. اما برای داشتن تصویری کلی از آنچه اتّفاق افتاد، در کتاب مقدس (با کمک یافتههای باستانشناسی) بیش از حد اطلاعات وجود دارد. با وجود اینکه به نظر میرسد از دیدگاه بشری احتمالاً هیچ کنترلی وجود نداشت زیرا ملّتها بر سر خاک، قدرت و سلطه جنگیدند، اما کتاب مقدّس به گونهای دیگر تعلیم میدهد.
آیه ۶ باب ۲۷ ارمیا را بخوانید. ما باید از آن چه بدست آوریم؟
پادشاهی کوچک یهود در سالهای اولیه مأموریت ارمیا، درگیر جنگهای نظامی بین بابل، مصر و آشور رو به زوال بود. با سقوط امپراتوری آشور در اواخر قرن هفتم پیش از میلاد، مصر به دنبال بدست آوردن دوباره قدرت و سلطه در منطقه بود. با این وجود، در نبرد کرکمیش در ۶۰۵ پیش از میلاد، مصر شکست خورد و بابل به قدرت تازه جهانی تبدیل شد.
این قدرت جدید یهود را به بردگی خود برد. یهویاقیم پادشاه یهود تنها با هم پیمان شدن با پادشاه بابل توانست کشور را تثبیت نماید. با وجود این، بسیاری از افراد در کشور مایل به انجام این کار نبودند؛ آنها میخواستند بجنگند و خود را از سلطه بابلیها رهایی دهند، حتّی اگر این چیزی نبود که خداوند از ایشان انتظار داشت. در مقابل خدا داشت بویژه از بابل به عنوان وسیلهای برای نتبیه ملّت بدلیل ارتدادشان استفاده میکرد.
آیات ۸ تا ۱۲ باب ۲۵ ارمیا را بخوانید. پیام ارمیا به قوم یهود چه بود؟
ارمیا به مراتب به مردم درباره عواقب گناهشان به ایشان تذکر داد، و بارها و بارها بسیاری از رهبران سیاسی و دینی به هشدارها بیتوجّهی کردند و آنچه خود میخواستند را باور کردند که خداوند آنها را حفظ خواهد کرد. گذشته از هر چیز، مگر آنها قوم منتخب خدا نبودند؟
آخرین باری که آنچه خود میخواستید را باور کردید بدون توجه به اینکه چقدر واضح آن ایده کاملاً اشتباه بود، چه زمانی بود؟ چه درسهایی آموختید که باعث میشود دیگر همان اشتباه را مرتکب نشوید؟
پنجشنبه ۸ اکتبر
سوگند دروغ
در آیه ۱ باب ۵ ارمیا، خداوند از مردم میخواهد که در کوچهها بگردند تا ببینند که ”آیا میتوانید حتّی یک نفر را بیابید که درستکار باشد و میکوشد تا نسبت به خداوند با وفا باشد، که شاید من بتوانم اورشلیم را ببخشم“. این دو داستان را به خاطر میآورد. یکی از فیلسوف اهل یونان باستان در قرن ۴ پیش از میلاد به نام دیوجنیس است که طبق افسانهها، در طول روز در بازار قدم میزد و میگفت که بدنبال فردی درستکار است. داستان دیگر که مطمئناً همانی است که ما به درستی آن باور داریم، داستان سخن گفتن خدا با ابراهیم است که به او میگفت اگر ابراهیم بتواند ۵۰ مرد درستکار (خیلی زود به ۱۰ نفر کاهش یافت) بیابد، او شهر را نابود نخواهد کرد.
هرچند هدف کلام خدا به ارمیا نمایان ساختن وسعت ارتداد و کناه در میان قومش بود. آیا کسی وجود نداشت که درستکار بوده و به دنبال حقیقت باشد؟
آیات ۲ و ۳ باب ۵ ارمیا را بخوانید. در اینجا چه چیزی بیان شده است که نشان دهنده وخیم شدن اوضاع بود؟ (لاویان باب ۱۹ آیه ۱۲ را ببینید.)
این آیات نکتهای را که در سرتاسر کتاب وجود دارد آشکار میسازد. بیتوجّه به اینکه چقدر زیاد این قوم سقوط کرده بود، بسیاری از مردم بر این باور بودند که همچنان با ایمان از خداوند پیروی میکردند! آنها نام او را بیان میکردند اما به ”دروغ“ و نه در ”راستی، عدالت و حقیقت“ (ارمیا باب ۴ آیه ۲) همانگونه که خداوند به ایشان فرموده بود. آنها به هشداری که از جانب خدا آمده بود گوش نکردند اما کارهای دینی خود را انجام میدادند آنگونه که انگار همه چیز بین ایشان و خدا درست بود و در واقع درست نبود.
عمق فریب خوردگیشان در آیه ۴ باب ۷ ارمیا دیده میشود، زمانی که مردم آسایشی دروغی را از این کلمات برداشت مینمودند hekhal yhwh hekhal yhwh hekhal yhwh hemma (”این معبد خداوند است، معبد خداوند است، معبد خداوند است“، بطوریکه تنها داشتن معبد در آنجا همه آن چیزی بود که برای اطمینان از خوب بودن شرایطشان لازم داشتد. دانستن اینکه در بحران هستید به نوبه خود بد است؛ امّا زمانی که دربحران هستید و از آن بی اطلاعید، موقعیت به مراتب بدتری است.
با وجود تمام حقایق شگفتانگیزی که ما به عنوان ادونتیستهای روز هفتم دریافت کردهایم، چگونه میتوانیم مطمئن باشیم که گرفتار فریبی مشابه نمیشویم که بپنداریم تنها فراخوانده شدنمان برای نجات ما کافی است؟
جمعه ۹ اکتبر
مطالعه بیشتر: ”شما نباید مانند امروز رفتار کنید که هر کس هر چه در نظر خودش درست است، انجام میدهد“ (تثنیه باب ۱۲ آیه ۸). ”به شرطی که از احکام خداوند خدایتان که امروز به شما اعلام میکنم، پیروی نمایید و آنچه را که مورد پسند اوست، بجا آورید“ (تثنیه باب ۱۳ آیه ۱۸). ”در آن زمان مردم اسرائیل پادشاهی نداشتند و هر کس هر کاری که دلش میخواست میکرد“ (داوران باب ۱۷ آیه ۶، باب ۲۱ آیه ۲۵).
تباینی بسیار مهّم در این آیات وجود دارد، بویژه امروزه و در این عصر که بسیاری از مردم بر علیه این نظریه که شخص دیگری به آنها بگوید چه کاری انجام دهند یا چه چیزی خوب و بد است شورش میکنند. با این وجود در اینجا میتوانیم تفاوتی واضح میان این دو جهانبینی مشاهده نماییم. در یکی، مردم هر آنچه که از دید خود ”درست“میپندارند، انجام میدهند؛ در دیگری، مردم چیزی را که ”از دید خداوند خدایشان“ درست است انجام میدهند. مشکل حالت اوّل این است که در طول تاریخ اغلب آنچه از دید شخصی افراد ”درست“ بوده است، ولی از دیدگاه خدا نادرست بوده است. به این دلیل است که ما باید همه چیزمان حتی وجدانمان مطابق با کلام خدا باشد.
سوالاتی برای بحث
۱- برخی از نمونههایی که در آن مردم ”خوب“ کارهای بسیار بدی انجام دادند، حتی زمانی که در آن موقعیت کارشان درست بود، به ذهنتان میرسد، نام ببرید. امروزه بسیاری از فرهنگها به بعضی از رسوم گذشته با وحشت مینگردند. ما از این موضوع چه درسهایی درباره اینکه علاوه بر مطیع بودن آموزههای کتاب مقّدس باید در تعبیر از آنها نیز مراقب باشیم، میتوانیم بیاموزیم؟ این بویژه زمانی دارای اهمیّت است که درمییابیم در بعضی موارد برخی از کارهای ”بد“ توسط کسانی انجام شدند که باور داشتند میتوانند اعمالشان را به کمک کتاب مقّدس توجیه نمایند. این درباره اینکه ده فرمان باید برای باورهای ما اصلی و اساسی باشند، چه میگوید؟
۲- همانطور که در این بخش از سال درباره ارمیا مطالعه میکنیم، این اندیشه را که با وجود هشدار پس از هشدار، مردم بر این باور بودند که رابطهشان با خدا خوب است را در ذهن نگه دارید. چه چیزی ممکن است باعث چنین فریب خوردگی ایشان در مورد شرایطشان بوده باشد؟ برای ما چه پیامی باید داشته باشد؟
درس سوم ۱۰ تا ۱۶ اکتبر
پنج پادشاه آخر یهود
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: تواریخ دوم باب ۳۴؛ ارمیا اول باب ۲۲ آیات ۱ تا ۱۹، باب ۲۹ آیات ۱تا ۱۴؛ تواریخ دوم باب ۳۶ آیات ۱۱ تا ۱۴؛ ارمیا باب ۲۳ آیات ۲ تا ۸.
آیه حفظی: ”فقیر و مسکین را دادرسی مینمود، آنگاه سعادتمندی میشد. مگر شناختن من این نیست؟“ (ارمیا باب ۲۲ آیه ۱۶).
فئودور داستایوسکی نویسنده معروف اهل روسیه، به دلیل فعالیتهای خرابکارانه سیاسی در دهه ۱۸۰۰ میلادی چهار سال را در زندان سیبری سپری کرد. بعدها که از تجربیاتش نوشت، از هم زندانیانی سخن گفت که از رفتار وحشتناک خود پشیمان نبودند. ”در طی چندین سال، من هرگز نشانهای از توبه و پشیمانی در این افراد ندیدم؛ هیچ اثری از احساس حزن نسبت به جرمهایشان وجود نداشت و اکثر آنها از درون خود را درستکار میدیدند.“ – جوزف فرانک داستایوسکی، Joseph Frank, Dostoevsky, the Years of Ordeal, 1850–1859,p. 95
داستایوسکی احتمالاً میتوانست به جز یوشیا، از پنج پادشاهی سخن بگوید که در زمان مأموریت ارمیا بر یهود حکومت میکردند. این مردان یکی پس از دیگری این گونه به نظر میرسیدند که برای اعمال خود به هیچ وجه احساس ندامت نداشتند حتّی با آشکار شدن این حقیقت که اعمال آنها باعث بروز مصیبتها و فجایعی میشدند که خداوند بواسطه ارمیا به ایشان هشدار داده بود.
هرگز قصد خدا این نبوده است که به اسرائیل پادشاه بدهد؛ در انتهای درس این هفته، دلیل آن را بهتر درک خواهیم کرد. همچنین فشار جدی که ارمیای بیچاره در اکثر دوران مأموریت قدردانی نشده با آن مواجه بود را نیز متوجه خواهیم شد.
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۱۷ اکتبر آماده شوید.
یکشنبه ۱۱ اکتبر
تحت حکومت یوشیا
یوشیا شانزدهمین پادشاهی بود که در پادشاهی جنوبی حکومت کرد؛ دوره حکومت او بین سالهای ۶۴۰ تا ۶۰۹ پیش از میلاد بود. او در هشت سالگی پس از بیش از نیم قرن سقوط اخلاقی و روحانی دوران حکومت پدر (آمون) و پدربزرگش (منسی)، دو تن از شریرترین شاهان یهود، به پادشاهی رسید. حکومت یوشیا ۳۱ سال به طول انجامید. امّا بر خلاف اجدادش و با وجود شرایط محیطی بر ضد او، یوشیا ”آنچه را که در نظر خداوند پسند بود، به عمل آورد“ (پادشاهان دوم باب ۲۲ آیه ۲).
”یوشیا که از یک پادشاه شریر متولد شد، احاطه شده با وسوسه دنبال کردن راه پدرش بود، و تنها تعداد معدودی مشاور داشت که او را در راه حق تشویق کنند، با این حال دنباله رو حقیقی خدای اسرائیل بود. او که از اشتباهات نسلهای پیشین هشدار یافته بود، تصمیم گرفت به جای نزول به سطح پایین گناه و پستی که پدر و پدربزرگش دنبال کرده بودند، راه درست را در پیش گیرد. او به هیچ جناحی کشیده نشد. به عنوان کسی که باید جایگاه مورد اعتماد بودن را بر میگزید، مصمم شد که از دستور العملی که برای هدایت حاکمان اسرائیل داده شده بود، اطاعت کند و درنتیجه فرمانبرداریش خدا توانست از او به عنوان وسیلهئی به سوی افتخار استفاده کند.“ – الن ج. هوایت،
Ellen G. White, Prophets and Kings, p. 384.
باب ۳۴ تواریخ دوم را بخوانید. مؤلفههای اصلاحات یوشیا چه بودند و چرا آنها محور هر گونه تلاش در اصلاحات روحانی، چه جمعی و یا شخصی هستند؟
اصلاحات یوشیا شامل دو جزء اصلی بود: نخست، تا حد امکان خلاصی از هرآنچه که بویی از بت پرستی برده بود. یعنی او تلاش کرد تا مرسومات شیطانی که در بین مردم رواج پیدا کرده بود را از بین ببرد.
امّا این تنها اولین قدم بود. نبودن شرارت و کارهای اشتباه به این مفهوم نیست که خوب بوجود خواهد آمد. دوم اینکه، پس از شنیدن کتاب قانون، پادشاه پیمانی نزد خدا بست که ”فرمانهای او را بجا آورد و قوانین و احکام او و پیمانی را که در کتاب نوشته شده بود، با تمامی دل و جان بجا آورد“ (تواریخ دوم باب ۳۴ آیه ۳۱).
آیات ۳۲ و ۳۳ باب ۳۴ تواریخ دوم را بخوانید. این آیات درباره قدرت نمونه خوبی به خصوص در میان افرادی که در جایگاه قدرت و تأثیرگذاری هستند، به ما چه میگویند؟ به دقت و زیاد بیاندیشید: رفتار و کلام شما چه تأثیری بر دیگران میگذارد؟
دوشنبه ۱۲ اکتبر
یهوآخاز و یهویاقیم: تبار دیگر
یهوآخاز (همچنین معروف به شلوم) هنگامی که پس از پدرش بر تخت نشست، ۲۳ سال سن داشت. حکومت او تنها ۳ ماه به طول انجامید. فرعون برادرش را جایگزین او کرد زیرا یهوآخاز طرفدار سیاست مصر نبود. یهوآخاز به مصر برده شد و در آنجا مرد. (تواریخ دوم باب ۳۶ آیات ۲ و ۴، پادشاهان دوم باب ۲۳ آیات ۳۱ تا ۳۴)
پادشاهی که پس از یهوآخاز بر تخت نشست، یهویاقیم بود، که در بین سالهای ۶۰۹ تا ۵۹۸ پیش از میلاد حکومت کرد. او پسر یوشیا بود. هنگامی که نبوکدنصر اورشلیم را تصاحب نمود، یهویاقیم همراه با ظروف معبد به بابل برده شد. ارمیا بازهم به مردم هشدار داد که پادشاه جدیدشان ملّت را به راه اشتباه میبرد.
آیات ۱ تا ۱۹ باب ۲۲ ارمیا را بخوانید. چه مسائلی در مورد یهویاقیم باعث شد که خشم شدید خداوند برانگیخته شود.
خداوند که از طریق ارمیا سخن میگفت، کلمات خیلی تندی برای این پادشاه طمعکار و فاسد داشت. یهویاقیم پادشاهی ظالم و حریص بود که مالیاتهای سنگینی بر یهود اعمال کرد (پادشاهان دوم باب ۲۳ آیه ۳۵ را ببینید.) تا به مصریان پول پرداخت کند. بدتر از آن، با استفاده از نیروی کار اجباری قصرش را ساخت که سرپیچی از تورات بود که درباره پرداخت دستمزد کارگران به وضوح گفته بود. ”به همنوع خود ضرر نرسانید و به مال او خیانت نکنید. مزد کارگری را که برای شما کار میکند در موقع معیّن بپردازید. حتّی برای شب هم پیش خود نگاه ندارید“ (لاویان باب ۱۹ آیه ۱۳). همچنین یهویاقیم بر خلاف یوشیا پدرش، باعث شد که آئینهای پتپرستی در یهود بار دیگر بوجود آیند.
ارمیا باب ۲۲ آیه ۱۶ آیهای قدرتمند است. خداوند در زمینه مقایسه فساد یهویاقیم با پدرش، به او فرمود: ”فقیر و مسکین را دادرسی مینمود، آنگاه سعادتمندی میشد. مگر شناختن من این نیست؟ خداوند میگوید؟“ به عبارت دیگر، دانش حقیقی خدا از نحوه رفتار فرد با افراد نیازمند میآید؛ زمانی میاید که ما از حریم خود قدم بیرون نهاده تا برای کسانی که نمیتوانند واقعاً کار ما را جبران کنند، منفعت برسانیم. در اینجا بار دیگر مانند سرتاسر کتاب مقدّس میبینیم که خدا به نیازمندان و درماندگان اهمیت میدهد همانقدر که ما موظف به کمک کردن به کسانی که نمیتوانند به خود کمک کنند، هستیم.
در این اندیشه که کمک به ”افراد فقیر و بیچاره“ ما را در شناخت خداوند کمک میکند، بیشتر تأمل کنید. این به چه مفهومی است؟
سه شنبه ۱۳ اکتبر
سلطنت کوتاه مدت پادشاه یهود، یهُویاکین
نوزدهمین پادشاه یهود، یهُویاکین پسر یهویاقیم بود. او تنها سه ماه و نیم بر تخت سلطنت داود نشست. در سال ۵۹۸ پیش از میلاد، نبوکدنصر نیروهایش را به اورشلیم آورد و پادشاه ۱۸ ساله را به همراه مادرش، همسرش و بسیاری از اعضای سلطنتی را توقیف کرده به اسارت برد. در سال ۵۶۱ پیش از میلاد، یهویاکین در سی و هفتمین سال اسارتش، مورد لطف مَرُودَک شریر جانشین نبوکدنصر قرار گرفت. او حق غذا خوردن با پادشاه بابل را یافت و میتوانست ردای پاداهیش را به تن کند. (پادشاهان دوم باب ۲۵ آیات ۲۷ تا ۳۰، ارمیا باب ۵۲ آیات ۳۱ تا ۳۴ را ببینید.) پسرانش نیز با او در بابل بودند، در عین حال پیشگویی ارمیا دال بر این بود که آنها تخت سلطنت داود را از دست خواهند داد.
آیات ۱ تا ۱۴ باب ۲۹ ارمیا را بخوانید که کلام خداوند از طریق ارمیا بعد از به اسارت برده شدن پادشاه یهویاکین و خانواده و دربارش از اورشلیم بود. چگونه محبّت و فیض خدا حتّی در میان این مصیبت نمایان میشود؟
یکی از معروفترین آیات کتب مقدّس، این آیه است: ”زیرا خداوند میگوید: فکرهایی را که برای شما دارم میدانم که فکرهای سلامتی میباشد و نه بدی تا شما را در آخرت امید بخشم“ (ارمیا باب ۲۹ آیه ۱۱). ما در اینجا بطور حتم آیهای مطابق زمینه داریم: آیهای از خداوند که از طریق ارمیا به اسیران یهود میگوید که توسط کشورگشایان بابلی کاملاً بی خانمان شده بودند. هنوز حتّی در آن حال، بدون توچه به بدی شرایطشان، خداوند میخواست که آنها بدانند او همچنان ایشان را محبّت نموده و تنها خوبی آنها را میخواست. بدون شک با در نظر گرفتن شرایط وحشتناک، آنها حتماً این سخنان امیدوار کننده و نوید دهنده را به خوبی پذیرفتند. از این رو، حتّی در میان هشدارها و تهدیدات مهلک، همچنان به مردم وعده ”آینده و امید“ داده میشد. بویژه در آن زمان حتماً داشتن چنین اطمینانی برای آنها بسیار مهّم بوده است.
آینده و امید؟بدون در نظر گرفتن شرایطتان، در زمان حال از پیام ”آینده و امید“ خداوند چه وعدههایی میتوانید انتظار داشته باشید؟
چهارشنبه ۱۴ اکتبر
پایان بن بست
آیات ۱۱ تا ۱۴ باب ۳۶ تواریخ دوم را بخوانید. این آیات درباره آخرین پادشاه یهود قبل از نابودی نهایی این ملّت به ما چه میگویند؟ چه اصول روحانی مربوط به ارتداد در ای آیات نمایان شدهاند؟
صدقیا در سن ۲۱ سالگی به عنوان دست نشانده نبوکدنصر بر تخت پادشاهی نشست. متأسفانه، همانگونه که در آیه آمده است، او درسهای زیادی از سرگذشت پادشاهان پیشین نیاموخت و در نتیجه ویرانیهای بیشتری برای ملّت به بار آورد.
آیه ۱۴ باب ۳۶ تواریخ دوم نکتهای عمیق را بیان میکند، که بر قلب ارتداد آنها اشاره دارد. در میان همه شرارتهای انجام شده تحت حکومت صدقیا، آمده است که یهودا از ”رجاستهای بت پرستانه ملّتهای اطراف خود“ پیروی میکردند.
و اینک آنها قرنها پس از خروج و صدها سال به عنوان قوم پیمان که میباید نور و چراغ سایر ملّتها بودن (تثنیه باب ۴ آیات ۵ تا ۸)، همچنان گرفتار فرهنگ مرسوم و رسوم و آداب امتهای اطرافشان بودند که ”الگوهای گناه آلود“بت پرستانه انجام میدادند.
آیا در اینجا پیامی برای ما وجود دارد؟
آیات ۱۴ تا ۱۸ باب ۳۸ ارمیا را بخوانید. پادشاه از او چه پرسید و چرا؟
خداوند در موقعیتهای مختلف این را به وضوح مشخص نمود که امت میبایست تسلیم قوانین بابل شوند که این تصرف مجازات گناه ایشان بود. با این وجود، صدقیا به آن گوش نکرد و معاهدهئی نظامی بر علیه نبوکدنصر بست. اسرائیل به شدت امید به پیروزی نظامی مصر داشت. امّا نبوکدنصر در سال ۵۹۷ پیش از میلاد بر ارتش فرعون پیروز شد. این شکست برای همیشه سرنوشت اورشلیم و این قوم را تعیین نمود. با وجود موقعیتهای بسیار برای توبه کردن و نجات یافتن، قوم یهود از این کار سر باز زد.
ما به عنوان یک کلیسا برخاستهایم تا پیامی که کس دیگری در دنیا اعلام نمینماید، به جهانیان برسانیم. این بسیار مشابه کاری است که قوم یهود باید انجام میداد. ما از اشتباهات آنها چه درسهایی میتوانیم و باید بیاموزیم؟
پنجشنبه ۱۵ اکتبر
سالهای تاریک
پس از نپذیرفتن پیام خدا، چه بر سر اسرائیل و اورشلیم آمد؟ ارمیا باب ۳۹ آیات ۸ و ۹.
تمام چیزهایی که خدا به آنها هشدار داد اتفاق خواهد افتاد، دقیقا رخ داد. هر چقدر که تمایل به باور هشدارها نداشتند، به طور حتم بعد از به وقوع پیوستنشان آنها را باور کردند. آیا کسی پیدا میشود که حتّی در سطح شخصی چیزی مشابه را تجربه نکرده باشد؟ خداوند به ما هشدار داده است کاری را انجام ندهیم وگرنه چنین میشود، امّا ما به هر حال آن را انجام میدهیم و به طور قطع آنچه به ما گفته شد اتفاق میافتد.
در آیات ۲ تا ۸ باب ۲۳ ارمیا چه پیامی یافت میشود؟ چه امیدی به مردم آنجا داده شده بود؟
از دیدگاه انسانی همه چیز به نظر از دست رفته میآمد: کشورشان به خرابهای تبدیل شده است، معبدشان نابود شده، رهبرانشان تبعید شده و به اسارت گرفته شدند و شهر اورشلیم به تودهای از سنگ تبدیل شده بود. قوم یهود و یهودیان میبایست در آن زمان از تاریخ ناپدید گردند، مانند بسیاری ملّتهای دیگر که گرفتار چیزی مشابه شدند.
امّا خداوند نقشههای دیگری داشت و در آیات فوق (و بسیاری آیات دیگر) او به ایشان این امید را دادکه همه چیز از دست نرفته است بلکه بازماندگان برخواهند گشت و از طریق آنها وعده تحقق خواهد یافت. یعنی در میان همه هشدارها به نابودی، انبیا به مردم تنها امید ممکن را نیز دادند.
”سالهای تیره نابودی و مرگ که نمایانگر پایان پادشاهی یهودا بود به قویترین قلبها نا امیدی میآورد اگر تشجیع در پیامهای انبیای خدا وجود نمیداشت، خداوند در رحمتش از طریق ارمیا در اورشلیم، دانیال در دربار بابل و حزقیال در سرچشمه رود خابور هدف ابدی خویش را آشکار ساخت و اطمینان داد که وعدههای نوشته شده در کتاب موسی را برای قوم منتخب خویش تحقق خواهد بخشید. که گفته بود برای کسانی که به او وفادار باشند همه کار میکند. ’‘ (پطرس اول باب ۱ آیه ۲۳)“ – الن جی. هوایت،
Ellen G. White, Prophets and Kings,p. 464.
جمعه ۱۶ اکتبر
تفکری فراتر: ”در سالهای پایانی ارتداد یهودا، به نظر میرسید نصایح انبیا فایده چندانی نداشت؛ و هنگامی که ارتش کلدانیان برای سومین و آخرین بار برای محاصره اورشلیم آمد، امید از قلبها رخت بر بست. ارمیا نابودی کامل را پیشگویی کرده بود؛ و به دلیل اصرارش برای تسلیم شدن بود که در نهایت به زندان انداخته شد. امّا خدا باقی ماندگان وفادار را در نا امیدی ترک نکرد که هنوز در شهر مانده بودند حتّی زمانی که ارمیا تحت مراقبت شدید افرادی بود که پیامش را به تمسخر گرفته بودند، مکاشفهای جدید درباره تمایل آسمان به بخشش و و نجات بر او ظاهر گشت که منبع پایدار آرامش برای کیسای خدا در آن زمان تا به امروز است.“ – الن جی. هوایت، Ellen G. White, Prophets and Kings, p. 466.
به این عبارت توجه کنید، ”تمایل آسمان در بخشش و نجات“. به همه روشهایی بیاندیشید که به ما ”تمایل آسمان“ به بخشش و نجات، نشان داده شده است. گذشته از هر چیز، صلیب به تنهایی باید از این تمایل به ما سخن بگوید. ما کلام خدا را داریم که نقشه نجات را برایمان نمایان میسازد. به ما روح نبوت داده شده است که موهبتی شگفتانگیز است. به چه روشهای دیگری ”تمایل آسمان به بخشش و نجات“ به ما نشان داده شدهاند؟
سوالاتی برای بحث
۱- ”[مردم نزدیک شدند] به ارمیا نبی و به او گفتند، ’خواهش میکنیم آنچه میخواهیم برای ما انجام بده! در حضور خدای ما، برای ما که زنده ماندهایم دعا کن. زمانی ما گروه کثیری بودیم امّا اکنون، همان طور که میبینی تعداد کمی از ما زنده ماندهاند.‘“ (ارمیا باب ۴۲ آیه ۲). این آیه و آنچه در آیه ۳ باب ۲۳ همین کتاب میخوانیم، درباره زمینه بازماندگان در این کتاب چه میگویند؟
۲- از دیدگاه ما نگاه کردن به تاریخ مقدّس و دیدن تمام اشتباهات، کوتاهیها و کمبودهای روحانی قوم خدا در زمانهای باستان آسان است. و ما باید این کار را انجام دهیم زیرا به ما گفته شده است که این روایات به عنوان الگو و نمونه برای ما نوشته شده بودند (قرنتیان اول باب ۱۰ آیه ۱۱). موضوع ناراحت کننده این است که بسیاری از مردم آن زمان، در چهارچوب فرهنگی خود میپنداشتند که کار درست را انجام میدهند و همه چیز بین آنها و خداوند خوب بود. این چه هشداری درباره اینکه ما چقدر ممکن است از شرایط روحانی خود بیخبر باشیم، به ما میدهد؟ به چه روشهایی میتوانیم شرایط روحانی حقیقی خود را درک کنیم؟ چرا باید صلیب را در مرکز این روند قرار دهیم؟ و اگر این کار را نکنیم چه اتفاقی برای زندگی روحانیمان خواهد افتاد؟
درس چهارم ۱۷ تا ۲۳ اکتبر
سرزنش و مجازات
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: ارمیا باب ۱۷ آیات ۵ تا ۱۰؛ ارمیا باب ۱۷ آیات ۱ تا ۴، ارمیا باب ۱۱ آیات ۱۸ تا ۲۳؛ یوحنا باب ۳ آیه ۱۹؛ ارمیا باب ۱۲ آیات ۱ تا ۶، باب ۱۴ آیات ۱ تا ۱۶.
آیه حفظی: ”ای خداوند، مرا شفا ده تا کاملا سالم شوم، مرا خلاصی ده تا در امنیّت کامل به سر ببرم. تنها تو را ستایش میکنم“ (ارمیا باب ۱۷ آیه ۱۴).
”آنچه بوده است همان است که خواهد بود، و آنچه شده است همان است که خواهد شد و زیـر آفتاب هیـچ چیـز تـازه نیست“ (جامعه باب ۱ آیه ۹).
زیـر آفتاب هیـچ چیـز تـازهئی نیست؟ این بخصوص در مورد زندگی و کار انبیای خدا صادق است که اغلب فراخوانده میشدند تا هشدارها و سرزنشها را برای کسانی که لازم بود رفتار صحیح را بدانند، برسانند. انبیا با وجود اینکه بدنبال وفادار بودن به فراخواندگیشان بودند، اما در اکثر مواقع با مخالفتهای شدید و حتی مجازات معمولاً از جانب رهبران دینی که باید اولین کسانی میبودند که به پیام ایشان گوش میکردند، مواجه میشدند. جای تعجب نیست که عیسی فرمود، ”وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که قبرهای انبیا را بنا میکنید و مدفنهای صادقان را زینت میدهید، و میگویید: اگر در ایام پدران خود میبودیم، در ریختن خون انبیا با ایشان شریک نمیشدیم“ (متی باب ۲۳ آیات ۲۹ و ۳۰).
این هفته شروع خواهیم کرد به شناختن مشکلات ارمیا، کسی که مأموریتش مملو از مجازات و سرزنش بود: او سرزنش میکرد، رهبران او را مجازات میکردند.
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۲۴ اکتبر آماده شوید.
یکشنبه ۱۸ اکتبر
دو راه
کتاب مقدس از نخستین بابهای یپدایش تا آخرین بابهای مکاشفه، تنها دو شیوه درمورد نحوه زندگی برای ما بیان میکند: یا ما با تمام قلب و روحمان از خداوند پیروی میکنیم و یا خلاف این است. همانطور که عیسی در آیهای که بسیاری آن را آزاردهنده یافتند، فرمود، ”هر که با من نباشد، بر ضد من است و هر که با من جمع نکند، پراکنده میسازد“ (لوقا باب ۱۱ آیه ۲۳). این اظهاری بدون ابهام است درباره واقعیتهای روحانی قدرتمندتر از آنچه برای دید ما به نظر میآیند و یا عقل به ما میگوید. این موضوع نبرد بزرگ است در پایهی اساسیاش. و همچنان در یک معنی، عیسی چیزی افراطی یا جدید نمیگوید. همیشه به همین گونه بوده است.
آیات ۵ تا ۱۰ باب ۱۷ ارمیا را بخوانید. در اینجا چه اصول روحانی بسیار مهمی بویژه در زمینه نبرد بزرگ بین مسیح و شیطان مییابیم؟
چارچوب بدیهی این آیات احتمالاً منعکس کننده شرایط وقت تلف کردن سیاسی یهود است و خداوند میخواست که آنها درک کنند که تنها خدا میتواند به ایشان کمک کند و نه قدرتهای سیاسی و نظامی، نکته ای که بعدها آموختند اما دیگر بسیار دیر شده بود. با وجود اینکه خداوند میتواند از دیگران برای کمک به ما استفاده کند و اینکار را انجام میدهد، در انتها ما باید تنها به او اطمینان داشته باشیم. ما هرگز نمیتوانیم کاملاً از انگیزههای دیگران با خبر شویم؛ اما همیشه میتوانیم قصد خدا را نسبت به خود بدانیم.
آيه ۹ باب ۱۷ ارمیا با دلیلی خوب از فریبنده بودن قلب انسان میگوید. در متن عبری چنین آمده است که قلب از ”همه چیز“ فریبنده تر است. تاثیرات ناگوار جسمی گناه با تمام بدیشان، مهیب تر از تاثیرات روحانی و اخلاقی آن نیستند. از آنجایی که بنقد قلب بسیار فریبنده است، مشکل اینجاست که ما نمیتوانیم کاملاً بدی آن را درک کنیم. ارمیا بزودی خود متوجه بدی تمایلات انسان شد.
چگونه میتوانید بیشتر از قبل اعتماد کردن به خداوند را بیاموزید؟ اکنون به چه روشهایی میتوانید در ایمان قدم برداشته و کاری را که از نظر خداوند درست است، انجام دهید؟
دوشنبه ۱۹ اکتبر
گناه یهودا
به طور حتم وظیفه ارمیا قرار نبود آسان باشد. شاید برخی از اشاره کردن به گناه دیگران لذت ببرند، اما اکثر مردم این کار را ناپسند میدانند بخصوص به خاطر واکنشی که کلام ایشان برمیانگیزد. اگرچه بعضیها با شنیدن سرزنش، ممکن است توبه کرده و تغییر کنند، اما همواره اینچنین نیست بخصوص زمانی که سرزنش تند و صریح باشد. در حقیقت سخنان ارمیا مانند سایر انبیا فقط اینگونه بود: صریح و قوی!
آیات ۱ تا ۴ باب ۱۷ ارمیا را بخوانید. بعضی از هشدارهایی که ارمیا به مردم داد کدامند؟
تصویری که گناه بر قلب انسان شکل میدهد خیلی قوی است. عمق فساد را نشان میدهد. نکته اینجا نیست که گناه با قلمی نوشته شده است بلکه با ابزاری در آنجا حکاکی شده است. این حتی قدرتمند تر میشود زمانی که سخنان خداوند به اجداد یهودا به خاطر میآیند: ”ولی شما باید از او پیروی کنید و تمام فرمانهایی را که در کتاب آموزشی او نوشته شده، بجا آورید. شما باید با تمام دل و جان به سوی او بازگردید“ (تثنیه باب ۳۰ آیه ۱۰، با مزامیر باب ۴۰ آیه ۸ و ارمیا باب ۳۱ آیه ۳۳ مقایسه شود.). اینکه باید خدا را دوست داشته باشند و از قانونش اطاعت کنند از قلبهایشان خارج شده بود؛ اکنون در عوض گناهشان یعنی تخطی از قانون (یوحنای اول باب ۳ آیه ۴) بر قلب آنها حک شده است.
”اجازه ندهید هیچکدام از کسانی که ادعای اطاعت از قانون خدا را دارند به خود ببالند که بدلیل توجهی که به احکام نشان میدهند، از داوری الهی بدور خواهند بود. نگذارید کسی از سرزنش شدن برای بدی سر باز زند و خدمتگذاران خدا را به جرم متعصب بودن زیاد برای پاکسازی جهان از بدی متهم کنند. خدایی که از گناه متنفر است همه کسانی را که قانونش را نگه میدارند فراخوانده و از بدی میرهاند.“ – الن جی. هوایت،
Ellen G. White, Prophets and Kings, p. 416. 21
گناه بر قلب حک شده است؟ این فکری ترسناک است، اینطور نیست؟ این تصویر درباره عمق و شدت اهمیت پاکسازی قلبهایمان چه میگوید؟ تنها راه تحقق بخشیدن به آن چیست؟
سه شنبه ۲۰ اکتبر
هشدار به ارمیا
”حکم محکومیت این است که نور به جهان آمد ولی مردم به علت اعمال شرارت آمیز خود تاریکی را بر نور ترجیح دادند“ (یوحنا باب ۳ آیه ۱۹).
داستان ناراحت کننده درباره زندگی ارمیا اینست که مخالفتی که با آن روبرو بود از طرف کسانی بود که خداوند قصد داشت بواسطه او نجات دهد. خداوند میخواست آن ها را از مصیبتی که در پیش بود نجات دهد. اما مشکل این است که مردم اغلب به آنچه که باید گوش بدهند، نمیدهند زیرا بر خلاف تمایلات فاسد و گناهآلود ایشان است.
آیات ۱۸ تا ۲۳ باب ۱۱ ارمیا را بخوانید. چه اتفاقی در اینجا افتاده است؟ بعضی از تصاویر ما را به یاد چه چیزی میاندازد؟
با وجود اینکه در اسرائیل باستان کسانی که به دروغ به نام خداوند پیشگویی کردند میتوانستند با مرگ مواجه شوند، اما در این مورد اشارهای به اینکه مردان عناتوت فکر کنند ارمیا دروغ میگوید، نشده است. در عوض، آنها فقط میخواستند که او سکوت اختیار کند. آنها نمیخواستند به سخنان او گوش بدهند. اگرچه در آیات اشاره ای به چگونگی نقشه مرگ او نشده است، برخی از عالمان بر این باورند که اندیشه مسموم کردن او وجود داشت.
همانطور که مشاهده کردیم، عناتوت محل تولد ارمیا بود و مردم این شهر پیام او را نپذیرفتند حتی تا این مرحله که قصد جان او را کردند. اما این تنها آغاز ترد شدن بیشتر او توسط همه مردم بود اما بازماندگانی از دیار خودش او را پذیرفتند.
بدون شک همه اینها از جمله تصویر ”راهی شدن برّه به کشتارگاه“ قربانی شدن عیسی را بر میانگیزد. ارمیا به نوعی از پیش عیسی را تشخیص داده بود (نه به صورتی مانند قربانی حیوانات) بلکه به این شکل که او نیز مانند عیسی مخالفانی از میان کسانی که به ایشان کمک میکرد داشت. این موقعیت در زندگی ارمیا بطور حتم آنچه که عیسی در شروع مأموریتش با آن مواجه شد را به یاد انسان میآورد (لوقا باب ۴ آیات ۱۴ تا ۳۰).
آخرین باری که چیزی شنیدید که از درست بودن آن مطمئن بودید اما تمایلی به شنیدنش نداشتید کی بود؟ واکنش اولیه شما چه بود؟ در شرایطی مانند این، چرا باید بیاموزیم که صلیب خود را برداریم؟
چهارشنبه ۲۱ اکتبر
سوگواری
در بابهای نخستین کتاب ارمیا، خداوند به خدمتگزارش هشدار داد که کارش به عنوان یک نبی آسان نخواهد بود. به ارمیا در هنگام فراخوانده شدنش گفته شد که شاهزادگان، پادشاهان، کاهنان و مردم یهود با او “جنگ خواهند کرد“ (ارمیا باب ۱ آیه ۱۹). با وجود اینکه به او گفته شده بود که خداوند از او مراقبت خواهد نمود که مخالفانش بر او ”غالب نگردند“ (ارمیا باب ۱ آیه ۱۹)، بدون شک این هشدار که اکثر قومش با او خواهند جنگید خبر خوشایندی نبود. اما ارمیا هنوز حتی نیمی از آن را نیز نمی دانست و هنگامی که مشکلات آغاز شد، او به طور قابل ملاحظهای عصبانی و دلخور بود.
در آیات ۱ تا ۴ باب ۱۲ ارمیا، اگر چه ارمیا از شرایط خودش سخن میگفت اما این نبی با چه مسائل جهانی دست و پنجه نرم میکرد؟ نحوه رفتار و دیدگاه این نبی نسبت به آنان که به او ضربه زدند چگونه بود؟ این موضوع درباره جنبه انسانی حتی مورد اعتماد ترین خدمتگزاران خدا چه میگوید؟
آیه ۱ باب ۱۲ ارمیا سرشار از واژههای حقوقی عهد عتیق است: کلمه عبری برای ”عادل“، ”اقامهی دعوی“ و ”عدالت“ همه در وجهی حقوقی آمدهاند. نبی که از آنچه با آن روبروست ناراحت شده، ”دادخواهی“ (تثنیه باب ۲۵ آیه ۱ را ببینید.) نزد خداوند میآورد. مطمئناً شکایت او خیلی معمولی است: چرا در حالی که ارمیا تنها بدنبال انجام اراده خداست، بدی رونق یافته و او با مشکل مواجه است؟
میتوانیم ببینیم که در اینجا انسانیت ارمیا نیز نشان داده شده است. او میخواهد کسانی که به او بدی کردند مجازات شوند. او در اینجا به عنوان یک عالم الهیات سخن نمیگوید؛ بلکه به عنوان انسانی سقوط کرده سخن میگوید که محتاج فیض است و مانند بسیاری از بندگان با ایمان خدا، متوجه نمیشود که چرا این چیزها برایش اتفاق میافتند. چرا خدمتگزار خدا مانند ایوب، ارمیا که فراخوانده شد تا حقیقت خدا را به گوش مردم متمرد برساند، مورد توطئه خائنانه هم روستائیان خود قرار میگیرد؟ ارمیا به خداوند اطمینان داشت اما مطمئناً دلیل اتفاقاتی که رخ میداد را نمیدانست.
ما چگونه میتوانیم با وجود اتفاقاتی که به نظر بیمعنی میرسند، به خداوند اعتماد کنیم؟
پنجشنبه ۲۲ اکتبر
وضعیت ناامید کننده
آیات ۱ تا ۱۰ باب ۱۴ ارمیا را بخوانید. در این آیات چه اتفاقی میافتد؟
خشکسالی همه سرزمین را فراگرفت؛ همه شهرها و شهرستانها و روستاها متحمل سختی شدند. غنی و فقیر با هم رنج کشیدند. حتی حیوانات وحشی نیز نتوانستند کمبود آب را تحمل کنند. اشراف در دروازههای شهر منتظر خدمه خود میماندند به امید اینکه آب یافته باشند، اما چشمهها همه خشک شده بودند. هیچ آبی وجود نداشت و بدون آب زندگی نمی توانست ادامه یابد. بدبختیشان روز بروز بیشتر میشد. مردم لباس سوگواری به تن کرده و با چشمانی افسرده قدم میزدند. و ناگهان زانو زده و نا امیدانه فریاد دعا برمیآوردند.
رسم بود که در هنگام چنین فجایع طبیعی از معبد اورشلیم بازدید کنند (یوئیل باب ۱ آیات ۱۳ و ۱۴، باب ۲ آیات ۱۵ تا ۱۷) و روزه گرفته و به خدا هدایای خاصی تقدیم کنند.
ارمیا اشتیاق مردم را دید اما میدانست که آنها به دنبال خداوند نیستند بلکه تنها در جستجوی آب هستند. این باعث غمگینی بیشتر این نبی شد. ارمیا نیز دعا میکرد اما نه برای آب بلکه برای رحمت و حضور خدا.
ارمیا نیز دانست که این تنها آغاز مشکلات پیش رو بود. خدا قلبهای مردم را دید و میدانست که اگر خشکسالی را از بین ببرد، توبه های آنها نیز ناپدید میشود. مردم برای تغییر شرایط همه کار انجا دادند از جمله رفتن به اورشلیم، دعا کردن،روزه گرفتن، خرقه پوشیدن و هدایا تقدیم خدا کردن، اما یک چیز را فراموش کردند: توبه و تغییر حقیقی. آنها تنها به دنبال از بین بردن نتایج مشکل بودند و نه خود مشکل که گناه و نا فرمانی بود.
آیات ۱۱ تا ۱۶ باب ۱۴ ارمیا را بخوانید. چگونه این آیات را درک میکنیم؟
خدا به ارمیا گفت، ”برای خیریت این قوم دعا منما!“ با وجود اینکه او دعای شفاعت کننده خوبی ارائه داد: ”ای خداوند اگر چه گناهان ما بر ما شهادت میدهد اما به خاطر اسم خود عمل نما زیرا که ارتدادهای ما بسیار شده است و به تو گناه ورزیدهایم“ (ارمیا باب ۱۴ آیه ۷). اگرچه به ما گفته شده است که ”همیشه دعا کنیم“ (تسالونیکیان اول باب ۵ آیه ۱۷)، در این مورد خدا که همه چیز را از ابتدا تا انتها میدانست، به ارمیا نشان میدهد که این مردم تا چه حد فاسد و سقوط کردهاند. بطور حتم خدا از قلب انسانها با خبر است و آینده را نیز میداند؛ اما ما نمیدانیم. از این رو، نصیحت عهد جدید برای دعا کردن حتی برای دشمنانمان قدرتش در اینجا به هیچ وجه زیر سؤال نمیرود.
جمعه ۲۳ اکتبر
مطالعه بیشتر: ارمیا با سؤالی مواجه بود که همه ما با آن روبرو هستیم: چگونه بدی برای ما قابل توجیه است؟ اما شاید مشکل همینجاست که میخواهیم از چیزی که به معنی است و حتی میتواند ”مهمل“ خوانده شود، معنایی پیدا کنیم. خانم الن جی. هوایت در این باره نوشته است: ”غیر ممکن است بتوان توضیحی درباره اصل گناه یافت که دلیلی برای وجودش باشد.... گناه مزاحمی است که هیچ دلیلی برای وجودش موجود نیست. مرموز و غیرقابل توصیف است؛ بهانه آوردن برایش به مفهوم دفاع از آن است. اگر میتوانستیم بهانهای یا دلیلی برای وجودش بیابیم، دیگر گناه نام نمیداشت.“ – الن جی. هوایت، Ellen G. White, The Great Controversy, pp.492, 493. واژه گناه را با بدی جایگزین کنید و این بیان کاملا با مفهوم میشود: غیر ممکن است بتوان توضیحی درباره اصل بدی یافت که دلیلی برای وجودش باشد.... بدی مزاحمی است که هیچ دلیلی برای وجودش موجود نیست. مرموز و غیرقابل توصیف است؛ بهانه آوردن برایش به مفهوم دفاع از آن است. اگر میتوانستیم بهانهای یا دلیلی برای وجودش بیابیم، دیگر بدی نام نمیداشت.
وقتی مصیبتی اتفاق میافتد، میشنویم مردم میگویند یا خودمان فکر میکنیم که: این را درک نمیکنم. منطقی نیست. البته دلیل خوبی وجود دارد که ما آن را درک نمیکنیم: این غیر قابل درک است. اگر میتوانستیم آن را درک کنیم، اگر منطقی بود، اگر بر پایه نقشهای منطقی و عقلانی بود، دیگر اینچنین بد نمیبود؛ اینگونه مصیبتبار نمیبود زیرا هدفی منطقی میداشت. خیلی مهم است که ما به خاطر داشته باشیم که بدی مانند گناه غیر قابل توجیه است. اگرچه، ما حقیقت صلیب را داریم که با وجود بدیهای دشواری که گناه به بارمیآورد، خوبی و محبت خدا را به ما نشان میدهد.
سوالاتی برای بحث
۱- راجع به این نظریه که بدی و رنج کشیدن منطقی نیستند و توضیح منطقی خوبی ندارند، بیشتر بیاندیشید. چرا اینگونه بهتر است؟ در آن تأمل کنید. مصیبت وحشتناکی اتفاق میافتد: شاید کودکی پس از سالها رنج کشیدن، از بیماری مهلکی بمیرد. آیا ما واقعاُ میخواهیم باور کنیم که دلیل خوب و منطقی برای آن وجود دارد؟ آیا بهتر نیست آن را مرتبط با نتیجه بد و مهلک زندگی در دنیای سقوط کرده بدانیم؟ در این باره بحث کنید.
درس پنجم ۲۴ تا ۳۰ اکتبر
محنتهای بیشتر نبی
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: ارمیا باب ۲۳ آیات ۱۴ و ۱۵؛ ارمیا باب ۲۰؛ اعمال رسولان باب ۲ آیه ۳۷؛ ایوب باب ۳؛ ارمیا باب ۱۸ آیات ۱ تا ۱۰ و ۱۸ تا ۲۳.
آیه حفظی: ”ای خداوند مرا فریفتی پس فریفته شدم. از من زورآورتر بودی و غالب شدی. تمامی روز مضحکه شدم و هر کس مرا استهزا میکند“ (ارمیا باب ۲۰ آیه ۷).
یک چیز که تمام کسانی که از خدا برای هر مدتی پیروی کردند میآموزند اینست که ایمان داشتن به عیسی و بدنبال انجام اراده او بودن ضمانتی برای داشتن راهی آسان در زندگی نخواهد بود. گذشته از هر چیز، همانطور که به ما گفته شده است، ”و همه کسانی که میخواهند در مسیح عیسی به دینداری زیست کنند، زحمت خواهند کشید“ (تیموتائوس دوم باب ۳ آیه ۱۲). این حقیقتی است که بدون شک ارمیا برای خود میآموخت.
اگرچه در عین حال، کاری که ایمانمان در مواقع مشکلات میتواند برایمان انجام دهد اینست که درکی گستردهتر به ما بدهد که بر پایه آن در میان سختیها استقامت داشته باشیم. یعنی، هنگامی که رنجها و مشکلات نا عادلانه و غیر منصفانه اتفاق میافتند (و بدون شک تعداد زیادی از آنها غیر عادلانه و غیر منصفانه هستند)، دیگر مانند کسانی که خداوند را نمیشناسند، با احساس بی معنایی و بی هدفی به حال خود رها نمیشویم. میتوانیم هر قدر هم زمان حال ملالت انگیز باشد، از تصویر کلی و امید نهایی که خدا به ما وعده میدهد با خبر باشیم و بواسطه این دانش و امید میتوانیم قدرت بیابیم. ارمیا چیزی از این زمینه میدانست اگرچه گاهی به نظر میرسید آن را فراموش کرده و تنها بر رنجهای خود تمرکز مینمود.
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۳۱ اکتبر آماده شوید.
یکشنبه ۲۵ اکتبر
کاهنان و انبیا خدا نشناس
با بیش از دو هزار سال فاصله تاریخی با یهودا و شاید حتی فاصلهای بیشتر از نظر فرهنگی و اجتماعی، درک تمام اتفاقات زمان ارمیا برای ما دشوار است. بسیاری از مردم با خواندن کتاب مقدّس بخصوص هشدارها و تهدیدات خشن که خدا به مردم داد، عدهئی فکر میکنند که تصویری خشن، بدجنس و کینهجو از خداوند ارائه شده است. اما این درکی اشتباه و تنها بر اساس مطالعه سطحی آیات است. در عوض، آنچه عهد قدیم آشکار میسازد همان است که در عهد جدید نیز آشکار شده است: خدا بشریت را محبّت نموده و خواستار نجات آن است، اما ما را مجبور به انتخاب نمیکند. اگر ما بیتوجه به درخواستهای او،خواهان انجام کار اشتباه باشیم، آزاد به انجام آن هستیم. اما نه تنها باید عواقب آن را به یاد داشته باشیم بلکه باید بدانیم که از قبل به ما هشدار داده شده است.
بعضی از شرارتهایی که خداوند در میان یهودیان با آنها مواجه بود، کدامند؟ برخی از شرارتهایی که ارمیا بر علیه آنها نبوت مینمود، کدامند؟ ارمیا باب ۲۳ آیات ۱۴ و ۱۵؛ باب ۵ آیات ۲۶ تا ۳۱.
شرارتهایی که در اینجا به آنها اشاره شده است تنها نمونهای از آنچه قوم خدا دچار آن شده بودند است. کاهنان و انبیا بیایمان بودند و این کنایهای غیر قابل باور است زیرا کاهنان میبایست نمایندگان خدا و انبیا سخنگویان او باشند. و این تنها آغاز مشکلاتی بود که ارمیا با آنها مواجه بود.
شرارتی که در اینجا ذکر شده است گونههای مختلفی دارد. ارتداد رهبران روحانی در میان است؛ آنها نیز دیگران را به شرارت سوق میدهند ”مبادا هر یک از ایشان از شرارت خویش بازگشت نماید“ (ارمیا باب ۲۳ آیه ۱۴). حتی زمانی که خداوند از داوری پیشرو هشدار میداد، انبیا میگفتند که حقیقت ندارد. در همین حال، با اینکه از خدا دور بودند، اندرز مراقبت از یتیمان و دفاع از فقیران را فراموش کرده بودند (ارمیا باب ۵ آیه ۲۸). در هر صورت، این امّت از خداوند روی گردانده بود. بسیاری از بخشهای کتاب مقدّس، دست کم در کتابهای نبوی عهد عتیق، ثبت شده است که خداوند بدنبال فرخواندن قوم متمرد خود است. یعنی، با وجود همه این شرارتها و چیزهای دیگر، او مایل به بخشیدن، شفا و حتی نجات آنها بود. اما اگر ایشان نپذیرفتند، دیگر چه میتوانست انجام شود؟
دوشنبه ۲۶ اکتبر
ارمیا گرفتار در کنده
وظیفه انبیا همواره انتقال پیام خدا بوده است و نه شمردن تعداد کسانی که آن را پذیرفته یا رد میکنند. در کل، تعداد کسانی که در زمان موعظه انبیا، پیام ایشان را میپذیرفتند کم بود. برای مثال اگرچه نمیدانیم چند نفر در زمان نوح وجود داشتند، میتوانیم به طور منطقی فرض کنیم که اکثریت اهمیت نمیدادند و تنها عده کمی به کشتی سوار شدند. در طول کل تاریخ مقدّس، به نظر میرسد چنین بوده است.
آیات ۱ تا ۶ باب ۲۰ ارمیا را بخوانید. چگونه با پیام او برخورد شد؟
برا ی درک بهتر آنچه در اینجا در جریان بود، تنها کافی است آنچه ارمیا پیشگویی کرد را بخوانیم،سخنانی که او را با چنین مقام عالی رتبه با مشکل مواجه ساخت. در باب ۱۹ ارمیا اشاره ای به این پیشگویی شده است: خدا ”این سرزمین را دچار چنان مصیبتی“ خواهد کرد (ارمیا باب ۱۹ آیه ۳)، او کاری خواهد کرد که بدست شمشیر کشته شوند و بدنهای آنها طعمه پرندگان و حیوانات وحشی شود (ارمیا باب ۱۹ آیه ۷)، و ساکنین یهودا گوشت یکدیگر را خواهند خورد (ارمیا باب ۱۹ آیه ۹).
اگرچه هیچکس برای مخاطب این پیشگویی بودن خوشحال نمیشد، فشحور به عنوان یک رهبر رنجیده شد. مانند اکثر مردم، عکسالعمل نخستین او رد کردن پیام بود؛ گذشته از هر چیز، آیا او مایل به قبول کردن چیزی به این وحشتناکی بود؟ فراتر از آن، فشحور با استفاده از مقامش، اشتباه مجازات کردن نبی را مرتکب شد. او دستور داد بر طبق قانون ارمیا را مورد ضرب و شتم قرار دهند (تثنیه باب ۲۵ آیات ۱ تا ۳) و او را در قفسی زندانی کنند. اگرچه فشحور روز بعد او را آزاد نمود، اما این تجربه دردناک و تحقیر آمیز از ادامه انتقال نبوتش باز نداشت و این بار نه تنها بر ضد یهودا بلکه بویژه بر علیه فشحور و خانواده اش. خیلی زود سرنوشت فشحور و خانوادهاش نمونه هولناکی برای کسانی که آنها را در اسارت خواهند دید، تبدیل شد. این همچنین نخستین بار در کتاب ارمیا است که بابل به عنوان مکان تبعید نشان داده شده است. (بابها و حتی آیههای هر باب ترتیب تاریخی ندارند.)
تصور کنید چنان پیشگویی درباره خوتان بشنوید. فکر میکنید اولین واکنشتان چه باشد و چه باید باشد؟ (اعمال رسولان باب ۲ آیه ۳۷ را ببینید.)
سه شنبه ۲۷ اکتبر
آتشی در استخوانهایش
کلام خشن ارمیا به فشحور و امّتش (ارمیا باب ۲۰ آیات ۴ تا ۶) از جانب او نبودند؛ از سر عصبانیت او به دلیل زندانی شدن در کنده برای یک روز بیان نشده بودند. اینها کلام خدا به او برای قومش بودند.
اما آنچه پس از آن میآید، مستقیم از قلب خود ارمیا با الهام از روحالقدس نوشته میشود. این فریاد قلبی یک انسان است که موقعیتی که در آن قرار دارد را نمیپسندد و در مورد آن ناله میکند.
آیات ۷ تا ۱۴ باب ۲۰ ارمیا را بخوانید. او در اینجا چه میگوید؟ این درباره جنبه انسانی او و همچنین جنبه انسانی ما چه میآموزد؟
سخنانش در ابتدا کفرآمیز به نظر میرسیدند. اما ممکن است کسی تعجب کند که چرا او میگوید که خداوند او را فریب داده است، درحالی که درست از ابتدا خداوند به او هشدار داد که با مخالفتهای شدید روبرو خواهد شد. با این وجود او شکایت میکند، ”هر جا سخن میگویم باید فریاد بزنم و با صدای بلند بگویم: «خشونت! ویرانی!» جای تعجب نیست که مردم مخالف من هستند.“
در عین حال، اهمیت حیاتی آنچه او در ارمیا باب ۲۰ آیه میگوید، چیست؟
او شاید دوست داشت که همه چیز را رها کند و دست از موعظه کردن بردارد، اما کلام خدا مانند آتشی در قلب و استخوانهایش بود. چه استعاره قدرتمندی است که کسی متوجه فراخوانده شدنش باشد و بر خلاف درد شخصی، مصمم به پیروی از آن فراخواندگی بود. (افکار مشابهی را در آیه ۸ باب ۳ عاموس و آیه ۱۶ باب ۹ قرنتیان اول میتوان یافت.)
در تمام این آیات مشکلاتی را که ارمیا با آن روبرو است را میبینیم؛ میتوانیم ببینیم که نبرد بزرگ در بیرون و درون او میخروشد. یک لحظه خدا را برای نجات فقیر از دست ظالم سپاس میگوید و لحظهای دیگر (همانطور که فردا خواهیم دید)، به روزی که به دنیا آمده است را نفرین میکند.
چرا بخصوص در موقعیتهای وحشتناک اهمیت دارد که خداوند را سپاسگزار باشیم و به تمام روشهایی که محبّتش را به ما آشکار کرده است، بیاندیشیم؟
چهارشنبه ۲۸ اکتبر
ملعون باد روز
حتی خشنترین منتقدین کتاب مقدّس باید نکتهای مهم را تصدیق کنند: کتاب مقدّس نقاط ضعف و ناتوانی انسان را نادیده نمیگیرد. به استثنای پسر بیگناه و بیعیب خدا، تنها تعداد کمی از شخصیتهایی که در کتاب مقدّس آمدهاند، ضعفها و عیبهایشان آشکار نشد. این حتی در مورد انبیا نیز صدق میکند؛ همانطور که قبلاً اشاره شد، خدایی که این انبیا برای او خدمت میکردند کامل است؛ اما انبیایی که برای او خدمت میکردند اینگونه نبودند. آنها مانند بقیه ما، گناهکارانی نیازمند عدالت مسیح بودند تا بواسطه ایمانشان به ایشان بخشیده شود (رومیان باب ۳ آیه ۲۲ را ببینید). از نوح تا پطرس و تمام افراد فاصله زمانی بین آنها، همگی موجوداتی آسیب دیده از گناه بودند که تنها امیدشان همانطور که خانم الن جی. هوایت میگوید، این بود که به محضر خداوند رفته و بگویند: ”من هیچ خوبی و شایستگی ندارم که به موجب آن درخواست نجات کنم، اما خون برّه بی عیب خدا را ارائه میدهم که گناه جهان را پاک کرد. این تنها درخواست من است. نام عیسی به من اجازه دسترسی به پدر را میدهد. گوش و قلب او بر روی ضعیفترین درخواستهای من باز هستند و عمیقترین نیازهای مرا برآورده میسازد.“ Faith and Works, p. 106.
آیات ۱۴ تا ۱۸ باب ۲۰ ارمیا را بخوانید. این آیات درباره وضعیت ذهنی این نبی در مورد موقعیت شخصیاش چه میگویند؟
کلام او در اینجا مطمئناً ما را به یاد ایوب میاندازد که موقعیتش بسیار بدتر از ارمیا بود (باب ۳ ایوب را ببینید). اگر چه ارمیا این تضمین را داشت که اراده خدا را انجام میداد و اینکه خداوند با او بود، در این مرحله درد شرایطش او را از پا درآورده بود. هر چقدر فهم ذهنی از حقیقت بود، اما در آن زمان تحتالشعاع غم خود قرار گرفته بود.
گاهی بسیاری از مردم ممکن است خود را در موقعیتی مشابه بیابند: ممکن است از نظر عقلی تمام وعدههای خدا را درک کنند، اما بسیار تحتالشعاع اندوه و درد باشند که این وعدهها اولویت خود را ازدست بدهند و در نتیجه آنها بر رنج فعلی خود تمرکز کنند. این واکنشی قابل درک است؛ اما به این معنی نیست که درست است. در اینجا بار دیگر جنبه انسانی ارمیا را میبینیم که مانند انسانیت همه ماست.
آیا تا بحال با چنین احساسی که ارمیا تجربه کرد، روبرو شدهاید؟ اگر پاسختان مثبت است، از تجربهای که بدست آوردید چه آموختید که در برخوردهای بعدیتان در شرایط مشابه به شما کمک نمود؟
پنجشنبه ۲۹ اکتبر
نقشههای ضد نبی
آیات ۱ تا ۱۰ باب ۱۸ ارمیا را بخوانید. چه اصول مهمی در مورد تفسیر نبوی در اینجا مییابیم؟
در همان آیات، چه اصول روحانی مهمی میتوانم پیدا کنیم؟
با وجود همه شرارتها، خدا همچنان قصد داشت به مردم فرصتی دوباره برای توبه بدهد. از این رو، در اینجا بار دیگر میبینیم که فیض خدا به کسانی که خواهان پذیرفتن آن هستند، داده میشود. حتی در این زمان آنها هنوز با تمام کارهایی که انجام داده بودند، فرصت بازگشت را داشتند.
در این آیات نیز میتوانیم مشروط بودن بسیاری از پیشگویی ها را ببینیم: خدا میفرماید که کاری انجام خواهد داد که اغلب مجازات کردن است. اما اگر مردم توبه کنند، او کاری را که گفته است انجام نخواهد داد. کاری که او انجام خواهد داد مشروط بر نوع پاسخ مردم است. چرا خدا باید کار دیگری بکند؟ او مردم را اندرز نمیدهد که از راههای بد بازگردند و سپس همچنان اگر آنها از راه بد بازگشته و توبه کردند، آنها را مجازات کند. در چنین مواردی، همانگونه که در این آیات تأکید کرده است، او مجازات نمیکند.
آیات ۱۸ تا ۲۳ باب ۱۸ ارمیا را بخوانید. مردم برای کارهایی که میخواهند نسبت به ارمیا انجام دهند، چه دلایلی دارند؟ جواب کاملاً انسانی ارمیا چیست؟
ارمیا حتما کاملاً احساس نا امیدی میکرد نسبت به مردمی که او را مورد حمله قرار میدادند، زیرا آنها گفتند که میخواهند ”تعلیمات قانون“، ”مشاوره حکیمها“ و ”کلام انبیا“ را نجات دهند.قلب چقدر میتواند خود فریب باشد!
چه درسهایی باید درباره مراقب بودمان در انجام کارهایی به نام خداوند، بیاموزیم؟ پاسخهایتان را در روز سبت در کلاس بیان کنید.
جمعه ۳۰ اکتبر
تفکری فراتر: در آیات ۱۱ تا ۱۷ باب ۱۸ ارمیا، میبینیم که خداوند از مردم میخواهد دست از کارهایشان بردارند. آیه ۱۱ میگوید: ”پس، اکنون به مردم یهودا و اورشلیم بگو که من درصدد تنبیه آنها هستم. به آنها بگو از زندگی گناه آلود خود دست بردارند و راه و رفتار خود را عوض کنند.“ آیه ۱۲ اساساً این کلام خداوند را در بردارد که پیش از آن میدانست آنها به هشدارها و درخواستهای او گوش نخواهند کرد اما به راه خود در ”سرسختی و شرارت“ادامه خواهند داد (آیه ۱۲). خداوند سپس از آنچه که به دلیل نافرمانی ایشان انجام خواهد داد، سخن میگوید. این یکی از بسیار جاهایی در کتاب مقدّس است که خدا بدون نقض انتخابهای آزاد ما، از قبل از آن با خبر است. گذشته از هر چیز، چرا خدا از آنها بخواهد که از راه بد بازگردند وقتی در اطاعت کردن از او آزاد نباشند؟ چیزی که واضح است این است که خداوند دقیقاً از انتخابهای آزادانه ایشان از قبل با خبر بود. این حقیقت بسیار مهم به عنوان نمونه در آیات ۱۶ تا ۲۱ باب ۳۱ تثنیه دیده میشود. حتی قبل از ورود فرزندان خدا به سرزمین موعود، خداوند به موسی میفرماید که میداند آنها ”روی گردانیده و خدایان دیگر را پرستش خواهند کرد“ (تثنیه باب ۳۱ آیه ۲۰). در اینجا مدرک بیشتری از دانش خدا نسبت به اینکه انتخابهای ما آزادی اراده ما را زیر سوال نمیبرد، وجود دارد.
سوالاتی برای بحث
۱- به پرسش انتهای درس روز پنجشنبه بیشتر بیاندیشید. چه کسی نشنیده است که مردم بگویند کارهایی انجام دادهاند که خداوند از ایشان خواسته است؟ (با چه چیزی میتوانید پاسخ به چنین افرادی را بدهید؟) اگرچه شکی نیست که خدا ما را راهنمایی خواهد کرد، اما ما چگونه میتوانیم مطمئن شویم که این راهنماییها از سوی خداوند هستند؟
۲- ارمیا گفت که کلام خدا مانند ”آتش در استخوانها“ بود. ما چگونه میتوانیم این آتش را در درون خود زنده نگه داریم؟
۳- در آیاتی که این هفته خواندیم چه چیزی میتوانیم بیابیم که به ما در درک تغییر و حیات دوباره شامل چیست،کمک کند؟ (گذشته از هر چیز، آیا این چیزی نبود که خداوند به دنبال انجامش در میان قومش بود؟) برای مثال، چرا درک گناهکار بودنمان برای حیات دوباره مهم است؟ با در نظر گرفتن این موضوع، چرا باید صلیب و امیدی که میبخشد مرکز حیات دوباره یافتن باشد؟
درس ششم ۳۱ اکتبر تا ۶ نوامبر
کارهای نمادین
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: پیدایش باب ۴ آیات ۳ تا ۷؛ اعداد باب ۲۱ آیات ۱ تا ۹؛ اشعیا باب ۲۹ آیه ۱۶؛ رومیان باب ۹ آیات ۱۸ تا ۲۱؛ ارمیا باب ۱۹؛ عبرانیان باب ۵ آیه ۱۴؛ ارمیا باب ۱۳ آیات ۱ تا ۱۱.
آیه حفظی: ”مگر کوزه گر حق ندارد که از یک مشت گل، یک ظرف برای مصرف عالی و ظرف دیگر برای مصرف معمولی بسازد؟ “ (رومیان باب ۹ آیه ۲۱).
هر دانشآموخته کتاب مقدس میداند که آن پر از رموز است، چیزهایی که مفاهیم و ایدههایی متفاوت از خود دربر دارند. برای مثال تمام خدمات مقدس زمینی پیشگویی نمادین از نقشه نجات بود. ”اهمیت سیستم یهودی هنوز به طور کامل درک نشده است. حقایق وسیع و عمیق در سایه مراسم و نمادهای آن پنهان شدهاند. انجیل کلیدی است که رمز و راز آن را نمایان میسازد. از طریق آگاهی از نقشه نجات، حقایقش برای تفاهم باز میشوند.“ – الن جی. هوایت، Ellen G. White, Christ’s Object Lessons, p. 133. بواسطه نماد مقدس زمینی و کتابهای نبوی (از جمله دانیال بابهای ۲، ۷، ۸ و مکاشفه یوحنا)، و به بسیاری روشهای دیگر، خداوند برای انتقال حقیقت از نمادها بهره برده است. در عین حال خود عیسی با تمثیلها و تعلیمات عملیاش از نمادها استفاده نمود تا حقایق عمیق را آموزش دهد.
خود کتاب ارمیا پر از نماد و تصویرسازی است. در این هفته ما نگاهی خواهیم انداخت به برخی از این نمادها و مفهومشان و درسهایی که باید از آنها بیاموزیم.
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۷ نوامبر آماده شوید.
یکشنبه ۱ نوامبر
حقیقت در نمادها
کتاب مقّدس سرشار از نمادهاست. انواع آنها بسیارند و در بیشتر مواقع حقایقی بزرگ از خود را بیان میکنند.
آیات ۳ تا ۷ باب ۴ پیدایش را بخوانید. دو قربانی متفاوتشان نشان دهنده چه چیزی هستند؟
در ابتدای کتاب مقّدس میتوانیم تفاوت میان تلاش یکی برای باز کردن راهش به بهشت (در هدیهی قابیل) و درک اینکه نجات تنها از راه فیض بدست میآید که تنها از طریق قربانی شدن نجات دهنده فراهم شده است (هدیهی هابیل)، ببینیم.
آیات ۴ تا ۹ باب ۲۱ کتاب اعداد را بخوانید. مفهوم نمادی مار برنجین برافراشته بر تیر چه بود؟ (همچنین یوحنا باب ۱۲ آیه ۳۲ را ببینید.)
”بنی اسرائیل با نگاه کردن بر مار برافراشته، خود را نجات دادند. این نظر از سر ایمان بود. آنها زنده ماندند زیرا کلام خدا را باور داشتند و به آنچه برای بهبود آنها مهیا شده بود اعتماد داشتند.“ – الن جی. هوایت،
Ellen G. White, Patriarchs and Prophets, p. 431.
در سرتاسر عهد قدیم، مراسم ابتدایی خیمه عبادت به عنوان دقیقترین نماد نقشه نجات برپا میشد. این موضوع که بنی اسرائیل تا چه میزان مفهوم همه آئین ها را درک میکردند، برای هزاران سال پرسش برانگیز شده بود اگرچه شکّی نیست که آنها مفهوم بزرگترین حقیقتی که در آنجا آموزش داده شد را دریافتند: کفاره جانشین، این حقیقت که به منظور بخشیده شدن گناهانشان لازم بود که جایگزینی برای ایشان قربانی شود (قرنتیان اول باب ۵ آیه ۷ را ببینید).
در حقیقت، از طریق خدمت خیمه عبادت، به ما نشانههایی از مرگ عیسی، مأموریت بعنوان رئیس کهنه در آسمان، داوری پیش از ظهور و زدودن نهایی گناه در انتها داده شده است.
چه نشانههای کتاب مقدسی دیگری از نقشه نجات را میتوانید نام ببرید؟ کدام یک خصوصاً درباره فیض نجات بخش خدا و امیدی که میتوانیم از آن درافت کنیم سخن میگوید؟
دوشنبه ۲ نوامبر
گل سفالگر
آیات زیر چه حقایقی را میآموزند و چه نمادهایی در آنّها یافت میشود؟ (پیدایش باب ۲ آیه ۷ را ببینید.)
ارمیا باب ۱۸ آیات ۱ تا ۱۰
اشعیا باب ۲۹ آیه ۱۶
اشعیا باب ۴۵ آیه ۹
اشعیا باب ۶۴ آیه ۸
رومیان باب ۹ آیات ۱۸ تا ۲۱
ارمیا بدون شک به دلیل ترد شدن و جفای مداومی که روبرو بود، دلسرد میشد. آیا ارزش داشت که برای ملّتش مبارزه کند؟ در مواقعی او مطمئناً احساس میکرد که پاسخ ”نه!“ است.
امّا شکّی نیست که همانطور که به دستهای سفالگر مینگریست، این تصویر نماد چگونگی کار کردن خدا با گل انسان را در ذهنش ایجاد میشد. در کنار سایر حقایقی که در تصویر سفالگر و گل وجود دارد، آن به ما حاکمیت نهایی خدا را میآموزد. یعنی هر چقدر موقعیت از دید ارمیا نا امید کننده به نظر میرسید، نماد سفالگر و گل به او نشان داد که در نهایت با وجود حتی تصمیم های گهگاه از روی اشتباه عمدی که مردم میگیرند، جهان تحت اختیار خداست. او منبع مطلق قدرت و اختیار است و در پایان صرفنظر از ظواهر امر، پیروز خواهد شد.
پولس قرنها پس از ارمیا به این تصویر عهد قدیم در باب ۹ رومیان اشاره کرده و با آن ادامه میدهد و اساساً از آن برای تعلیم آنچه باید به ارمیا میآموخت استفاده میکند. در حقیقت، پولس در آیه ۲۱ باب ۹ رومیان شاید دقیقاً به آیه ۶ باب ۱۸ ارمیا اشاره میکند. ما میتوانیم اطمینان داشته باشیم که با وجود اراده و انتخابهای آزاد انسان و اغلب نتیجه فاجعه بار سوءاستفاده از این اراده آزاد، در انتها میتوانیم به حاکمیت مطلق خدای با محبت و فداکار خود امیدوار باشیم که محبتش بر روی صلیب آشکار شده است. شرارت پیروز نخواهد شد؛ بلکه خدا و محبتش پیروز خواهند شد. چه امیدی داریم!
چگونه میتوانید از درس سفالگر و گل اعتماد کردن را بدون در نظر گرفتن شرایط کنونی بیاموزید؟ چه آیات دیگری از کتاب مقّدس واقعیت حاکمیت مطلق خدا را به ما نشان میدهند؟
سه شنبه ۳ نوامبر
تباهی یک ملت
”چون این مردم مرا ترک کردهاند و این سرزمین را با گذرانیدن قربانی برای خدایانی که نه خودشان و نه اجدادشان و نه پادشاهان یهودا چیزی درباره آنها میدانستند، ناپاک کردهاند، آنها را به چنین مصیبتی گرفتار کردهام. آنها این سرزمین را از خون بی گناهان پر ساختهاند“ (ارمیا باب ۱۹ آیه ۴).
در این آیه چند نمونه از شرارتهایی که گریبانگیر یهودا شده بود نشان داده شده است. در کنار رها کردن خداوند، سوزاندن بخور به ”خدایان دیگر“ و ریختن خون بیگناه، آنها همچنین ”این محل را بیگانه کردند“. فعل عبری در اینجا به معنی ”بیگانه ساختن“ و ”غریبه ساختن“ یا ”بی حرمتی کردن“ است. آیه درباره اینکه ”این مکان“ خود معبد یا اورشلیم بود چیزی نمیگوید. اما نکته بسیار مهم این است که این ملّت باید مقّدس میبود بخصوص برای خداوند (خروج باب ۱۹ آیان ۵ و ۶ را ببینید)، چیزی متفاوت و مجزّا از سایر ملّتهای اطرافشان. امّا این اتّفاق نیافتاد. آنها خصوصیت منحصرشان، آن تفاوتی که ایشان را شاهدان جهان میساخت، را از دست دادند. آنها دقیقاً مانند سایرین شدند.
در اینجا چه درسهایی برای ما وجود دارد؟
”آنها قربانگاههایی برای بعل برپا کردهاند تا فرزندان خود را به عنوان قربانی در آتش بسوزانند. من هیچ گاه چنین دستوری به آنها نداده بودم و حتّی به فکرم هم خطور نکرده بود“ (ارمیا باب ۱۹ آیه ۵).
اگرچه ماهیت قربانی کردن انسان در جهان باستان شناخته شده بود، اما مورد قبول خداوند نبود که این عمل را برای بنی اسرائیل ممنوع کرد (تثنیه باب ۱۸ آیه ۱۰). جمله بالا که به صورت ”حتی به فکرم هم خطور نکرده بود“ در متون عبری به صورت ”در قلبم برنخاست“ آمده است. این اصطلاحی بود که نشان میداد این اعمال تا چه حد دور و نا مآنوس با اراده خدا بودند. اگر ما موجودات گناه آلود این را منفور مییابیم، تصور کنید در نظر خدای مقّدسمان چگونه بود!
با وجود این با گذشت زمان، قدرت فساد و فرهنگ چنان قومش را تحت الشعاع قرار داد که آنها با این آئین های مخوف به تباهی کشانده شدند. چه درسی باید برای ما باشد درباره اینکه چقدر آسان میتوانیم تحت تأثیر فرهنگ موجود کور شویم و یا حتی در فعالیتهایی شرکت کنیم که اگر مرتبت با خدا و موافق با کلام او آنچنان که میباید باشیم بودیم، هرگز نمیپذیرفتیم بلکه از آنها وحشتزده میشدیم.
چهارشنبه ۴ نوامبر
شکستن کوزه
همانطور که دیروز دیدیم، این قوم دچار ارتداد عمیقی شده بود. آنها پیام خدا را دریافت نمیکردند. در آن زمان خدا از ارمیا استفاده کرد تا کار نمادین قدرتمندی انجام دهد که ترجیحاً چشم آنها را بر روی خطری که در انتظارشان بود، باز کند.
آیات ۱ تا ۱۵ باب ۱۹ ارمیا را بخوانید. ارمیا باید چا کاری انجام میداد و معنای این عمل چه بود؟
ارمیا باید دوباره به خانه سفالگر میرفت. اما این بار خداوند میخواست مطمئن شود که او با خود شاهدانی بیاورد تا دقیقاً کاری که او قرار بود انجام دهد را ببینند. شاهدان بزرگان و کاهنان یهودا بودند (ارمیا باب ۱۹ آیه ۱). آنها به عنوان رهبر مسؤل آنچه در ملّتشان اتفاق میافتاد بودند و بنابراین لازم بود که پیامی که ارمیا باید از طریق عمل نمادینش به ایشان میداد، دریافت کنند. دروازه سفالگران (ارمیا باب ۱۹ آیه ۲) جایی که او میبایست کوزه را بشکند ممکت است نزدیک جایی بوده باشد که کوزه گران کار میکرند، و درست خارج از دروازه احتمالاً جایی بود که خورده ریزههای کوزههای خرابشان را میریختند. از این رو، نماد بسیار قوی تر شد.
چه خوبی در شکستن کوزه سفالین وجود دارد؟ اگر کوزه ترک خورده بود، یک کارایی برای آن پیدا میشد حتی اگر برای هدف اصلی آن نبوده باشد. امّا ارمیا تنها نمیبایست آن را ترک بدهد بلکه باید آن را می شکست و غیر قابل استفاده مینمود. میان عمل و کلماتی که در ادامه آن بیان شد، تصور اینکه مردم چگونه نتوانستند هشدار را درک کنند بسیار دشوار است. به طور حتم متوجّه شدن هشدار و عمل بر طبق آن دو چیزکاملاً متفاوت هستند.
موضوع وحشتناک تر قطعیت آشکار ای عمل است. چه کسی میتواند یک کوزه شکسته را از نو بسازد؟ اگرچه خداوند به این قوم امیدی برای آینده داده بود، اما در آن زمان اگر رو بر نمیگرداندند، یهودیان نابود میشدند، هم خود و هم فرزندانشان. تمام مکانهایی را که با کارهای زشت و اعمال گناه آلود خود پلید ساخته بودند، بزودی به جایی برای جسدهایشان تبدیل میشد. شاید عمق فساد و شرارت آنها با درک عمق مجازاتی که این شرارت بر سر ایشان آورد قابل فهمیدن باشد.
به چیزی که نابود شده است تا جایی که امکان بازسازی آن وجود ندارد بیاندیشید. از ابتدا برای چه منظوری ساخته شده بود و بعد که بی استفاده شد، چه اتّفاقی افتاد؟ باید بسیار مراقب باشیم که این اتّفاق برای ما نیافتد!
پنجشنبه ۵ نوامبر
کمربند کتانی
آیات ۱ تا ۱۱ باب ۱۳ ارمیا را بخوانید. عمل نمادینی که به ارمیا دستور داده شد انجام دهد چه بود و چه درس مهمّی در آن وجود داشت؟
این عمل نمادین برای برخی از مفسران ایجاد مشکل نموده است زیرا رود فرات (تفسیری معمولی از عبری ولی نه به عنوان تنها تفسیر) صدها کیلومتر با اورشلیم فاصله داشت. عزرا برای سفر به آنجا از مسیر مستقیم به ۴ ماه زمان نیاز داشت (عزرا باب ۷ آیه ۹). برای درک بهتر پیام، خدا از ارمیا خواست که دو بار این مسیر را رفته و باز گردد. بنابراین بعضی از دانشمندان بر این باورند که مکانهای جغرافیایی دیگری مد نظر بوده اند. از سوی دیگر، برخی معتقدند که مسافت طولانی که او میبایست سفر میکرد به او نشان داد که فرزندان اسرائیل به چه مکان دوری برده میشدند. بیش از آن، ارمیا پس از بازگشت از چنین سفری طولانی، میتوانست شادی بازگشت پس از ۷۰ سال اسارت را درک کند.
در هر صورت، کمربند نماد خانه اسرائیل و یهودا است که در زمان فراخوانده شدنشان پاک و غیر آلوده بود. مردی که کمربند را به تن دارد خود خداست. این در میان سایر چیزها نشان میدهد که خدا تا چه حدّ به قومش وابسته بود. برخی از مفسران این حقیقت که کمربند از کتان که جنس ردای کاهنی است، ساخته شده است را مهّم و با معنی میدانند (لاویان باب ۱۶ آیه ۴)؛ گذشته از هر چیز، یهودا باید ملّت کهانت میبود (خروج باب ۱۹ آیه ۶).
همانطور که کمربند لکهدار شد، غرور ملت نیز قرار بود از بین برود. همانگونه که کمربند به کمر یک مرد میچسبد، این مردم نیز یک بار به خداوند وفادار بودند منبع جلال و ستایش او بودند. امّا آنها بواسطه ارتباط با فرهنگهای اطراف لکه دار و ضایع شدند.
آیه ۱۱باب ۱۳ ارمیا را بخوانید و آن را با آیات ۵ تا ۸ باب ۴ تثنیه مقایسه کنید. این آیات چگونه اتّفاقی که برای قوم افتاد را نشان میدهند؟ این آیات درباره ما چه چیزی میگویند؟
جمعه ۶ نوامبر
تفکری فراتر: تصویر کوزهکر و گل بویژه در باب ۹ رومیان، این پرسش مهّم را بر میانگیزد که چگونه میتوانیم بدنبال درک کارهای خدا باشیم. حقیقت این است که ما اغلب قادر به این کار نیستیم. این نباید تعجّب برانگیز باشد، اینطور نیست؟ آیه ۸ باب ۵۵ اشعیا را بخوانید. به عنوان یک انسان ما در آنچه میتوانیم درک کنیم، محدود هستیم چه برسد به کارهای خدا.
این نکته یعنی محدودیت دانش انسان، با عنوان ”مشکل خود ارجاع“ نمایان شده است. به این جمله نگاه کنید: ”آرایشگر سویل هر کس را که خود را اصلاح نمیکند، اصلاح میکند.“ اما اگر او خود را اصلاح نکند، پس باید به همان دلیل مشابه خود را اصلاح کند. زیرا او هر کس که خود را اصلاح نمیکند، اصلاح میکند. پاسخ ضد و نقیضی غیر قابل حل تشکیل میدهد که محدودیتهای استدلال را آشکار میسازد. از این رو، اگر استدلال به پیچ و خم خود گرفتار شود در چیز سادهئی نظیر آرایشگر سویل چه کسی را اصلاح میکند، در مورد چیزی به عمیقی ماهیت و اندازه کارهای خدا در جهان چگونه خواهد بود؟ آنچه ما داریم صلیب است که هنگامی که اتّفاقات این جهان بی معنی میشوند، به ما دلایل فراوانی برای اعتماد به خداوند و محبّتش میدهد.
”منشاء گناه و دلیل وجودش برای بسیاری از افراد موجب حیرت شده است. آنها شرارت و نتایج مهلک پریشانی و ویرانی آن را میبینند برایشان سؤال است که چگونه همه اینها میتوانند تحت حاکمیت مطلق آن یگانه که در حکمت، قدرت و محبت بینهایت است، وجود داشته باشند. این یکی از رازهایی است که ایشان برای آن هیچ توضیحی نمییابند. و آنها در شک و تردیدشان نسبت به حقیقتی که آشکارا در کلام خدا نمایان شد و برای نجات لازم است، کور میشوند.“ – الن جی. هوایت، Ellen G. White, The Great Controversy, p. 492
سوالاتی برای بحث
۱- ایده حاکمیت مطلق خدا درباره پرسش شرارت چه چالشهایی را به ما ارائه میکند؟ موضوع نبرد بزرگ چگونه به ما کمک میکند که دست کم اکنون تا حدّی با پرسشهای سخت کنار بیاییم؟
۲- چه نمادهای دیگری میتوانید در کتاب مقدّس بیابید؟ چرا خدا از نمادها استفاده کرده است؟ مزایای نمادها چیست؟
درس هفتم ۷ تا ۱۳ نوامبر
بحران ادامه دارد
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: ارمیا باب ۹؛ ارمیا باب ۱۰ آیات ۱ تا ۱۵؛ رومیان باب ۱ آیه ۲۵؛ ارمیا باب ۲۶؛ اعمال رسولان باب ۱۷ آیه ۳۰؛ اعمال رسولان باب ۵ آیات ۳۴ تا ۴۱.
آیه حفظی: ”اگر کسی میخواهد به چیزی ببالد، باید به این ببالد که مرا میشناسد، چون محبّت من پایدار است و آنچه را راست و درست است، انجام میدهم. این چیزهایی است که مرا خشنود میسازند. من خداوند چنین گفتهام“ (ارمیا باب ۹ آیه ۲۴).
مشقّتها و سختیهای خدمتگزار خدا ادامه دارد. در حقیقت تمام کتاب ارمیا مربوط است به چالشها و مبارزاتی که این نبی داشت در تلاش برای راضی کردن مردم برای گوش دادن کلامی که خداوند در پی رساندن به ایشان از سر محبّت و نگرانی بود.
تصور کنید چه اتّفاقی میافتاد اگر مردم به ارمیا گوش می دادند و هشدارهای این نبی را می پذیرفتند. اگر آنها گوش می سپردند - اگر مردم، پادشاهان و رهبران در مقابل خداوند فروتن می شدند – بحران وحشتناک به وجود نمیآمد. فرصت توبه کردن پیش روی ایشان بود. حتی پس از آنکه آنها اشتباهات و شرارت های بسیاری مرتکب شدند، در رستگاری و نجات به روی آنها بسته نشد. در باز بود؛ امّا آنها به سادگی از ورود به آن سر باز زدند.
باز هم امروزه برای ما بسیار آسان است که سرهایمان را بر روی سختی قلب آنها تکان دهیم. ”و این همه بطور مثل بدیشان واقع شد و برای تنبیه ما مکتوب گردید که اواخر عالم به ما رسیده است“ (قرنتیان اول باب ۱۰ آیه ۱۱). ما این نمونه ها را پیش رویمان داریم؛ از آنها چه خواهیم آموخت؟
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۱۴ نوامبر آماده شوید.
یکشنبه ۸ نوامبر
بگذار کسی که افتخار میکند...
در باب ۹ ارمیا این نبی شروع به سوگواری می کند زیرا فاجعه اجتناب ناپذیر پیش روی کشور و قومش را دید. خدا بر اورشلیم داوری نمود وهر گاه خدا چیزی بگوید آن را عملی می سازد. آن چه آنها با آن روبرو بودند اتّفاقی نه از اتّفاقات وحشتناک و غیر قابل توضیح که گهگاه رخ می دهد نبود. خیر آن چه آنها با آن روبرو خواهند شد داوری مستقیم خدا بود. و این تفاهم بود که ارمیا را چنان می رنجاند. اما غم و اندوه او تنها انعکاسی از دردی بود که خدا میباید احساس کرده باشد.
اگر چه زمینه متفاوت است این نقل قول به خوبی این ایده را در بر می گیرد: ”صلیب مکاشفه ای است بر احساس کند ما از دردی که از نخستین زمان پیدایش گناه به قلب خدا آورده است. هر انحراف از راستی، هر عمل ظالمانه و هر شکست بشریت در رسیدن به ایدهآلش برای او غم به همراه دارد. هنگامی که مصیبت ها که نتیجه جدایی اسرائیلی ها از خدا بود بر سرشان آمد – تسلیم به سلطه دشمنانشان، ظلم و مرگ - گفته شده است که ’دل او به سبب تنگی اسرائیل محزون شد‘.’او در همه تنگیهای ایشان به تنگ آورده شد: ... متحمّل ایشان شده، ایشان را برداشت‘. داوران باب ۱۰ آیه ۱۶؛ اشعیا باب ۶۳ آیه ۹.“ – الن جی. هوایت، Ellen G. White, Education, p. 263
باب ۹ ارمیا سوگواری غم انگیز این نبی را بخوانید. خصوصا بر روی آیات ۲۳ و ۲۴ تمرکز کنید. چرا آن کلمات امروزه نیز به ما مربوط می شوند؟
گفته شده است که وقتی که پای مرگ در میان باشد، همه ما مانند شهری بدون دیوار هستیم. خرد، قدرت و ثروت همه جایگاه خود را دارند اما برای تکیه کردن به آنها بخصوص در میان مصیبت ها یا هنگامی که مرگ چیره می شود، بی فایده، بی معنی و تهی است. در میان همه هشدارها درباره نابودی به مردم گفته شده است که چه چیزی حقیقتاً اهمیت دارد و آن برای هر کس تا حد امکان فهمیدن مهربانی محبّت آمیز، عدالت و داوری خدا است. چه چیز دیگری وجود دارد که می تواند به ما امید و آسایش دهد زمانی که همه چیزهای زمینی، انسانی از جمله بدن هایمان باعث درماندن ما می شود؟
صلیب درباره مهربانی محبّت آمیز، عدالت و داوری خدا به ما چه میگوید؟
دوشنبه ۹ نوامبر
مخلوقات یا خالق؟
همانطور که تا کنون دیدهایم، قوم خدا فراخوانده شد تا از ملّتهای اطرفشان که همه غرق بت پرستی، شرک و آموزههای نادرست بودند، متمایز باشند. بنابراین بسیاری از هشدارهای پنج کتاب اول موسی اختصاصاً مخالف فعالیتهای اشتباه همسایگانشان بودند. در عوض، اسرائیلیها باید برای جهان از حقیقت خداوند به عنوان خالق و نجات دهنده شاهدانی میشدند. متأسفانه، بسیاری از تاریخچه عهد قدیم مربوط است به روایاتی که چگونه اغلب جذب فعایتهایی میشدند که نسبت به آنها هشدار داده شده بودند.
آیات ۱ تا ۱۵ باب ۱۰ ارمیا را بخوانید. خداند به قومش در اینجا چه میگوید؟ اگر چنین هشدار مشابهی امروزه در این فرهنگ و زمینه ما داده میشد، چگونه ممکن است نوشته میشد؟
ارمیا چیزی به مردم میکوید که باید تا کنون آن را میدانستند: این بتها چیزی بجز ساختههای بشری و خیالات منحرف تصورات شیطانی آنها نیستند. این نخستین مثال نخبه از قصه پولس بود وقتی قرنها بعد که درباره کسانی نوشت که ”حقیقت خدا را بدروغ تبدیل کردند و آفریدههای خدا را بعوض خود آفریدگار پرستیدند ـ آفریدگاریکه تا ابد شایستۀ ستایش است. آمین!“ (رومیان باب ۱ آیه ۲۵).
در این آیه توجّه کنید که چگونه پولس خلقت را با خالق در تقابل قرار میدهد. درست همین مقایسه در این آیات ارمیا نیز آمده است که درباره اهمیّت و ضعف این خدایان در مقابل خدای حقیقی است. در طول این آیات ارمیا سعی دارد به مردم نشان دهد که اعتماد به این چیزها که ناتوان از انجام هر کاری هستند، تا چه حدّ احمقانه است. همه اینها در مقایسه با خدای خالق است که نه تنها جهان را آفرید بلکه آن را با قدرتش محافظت میکند (عبرانیان باب ۱ آیه ۳ را ببینید).
با وجود کهن بودن این آیات، پیام همچنان مناسب است. ما ممکن است وسوسه نشویم در برابر تندیسهای ساخته دست بشری سر خم کرده و آنها را پرستش کنیم؛ و اکثر ما وحشت زده و نگران نشانههای آسمانی نیستیم. اما در عوض اعتماد کردن به چیزهایی که قادر به نجات ما نیستند کما اینکه بتهای یهودا قادر به نجات یهودا در روز داوری نخواهند بود، آسان است.
برخی از چیزهایی که اگر مراقب نباشیم، بیش از اندازه به آنها اعتماد خواهیم نمود، کدامند؟
سه شنبه ۱۰ نوامبر
فراخوانده شدن به توبه
آیات ۱ تا ۶ باب ۲۶ ارمیا را بخوانید. در اینجا خداوند به مردم چه امیدی میدهد؟
پیام در اینجا مانند تمام پیامهای دیگر کتاب مقدّس در عهد قدیم و عهد جدید بود و آن فراخواندن به توبه کردن، روی بازگرداندن از گناهانمان و یافتن نجاتی که خدا به همه وعده میدهد است.
پیام آیات زیر چیست؟ قرنتیان دوم باب ۶ آیات ۳۷ تا ۳۹؛ حزقیال باب ۱۴ آیه ۶؛ متی باب ۳ آیه ۲؛ لوقا باب ۲۴ آیه ۴۷؛ اعمال رسولان باب ۱۷ آیه ۳۰.
”ساکنین یهودا همه نالایق بودند و با این حال خدا از آنها دست نکشید. نام او باید توسط ایشان در سایر امّتها اعتلا یابد. بسیاری از کسانی که با صفات او آشنا بودند، باید جلال و سیرت الهی او را میشناختند. به منظور نمایان ساختن طرحهای پر رحمتش بود که برای خدمتگزارانش انبیایی با این پیام میفرستاد ’هر یک از شما از راه بد خود و اعمال شریر خویش بازگشت نماید‘ (ارمیا باب ۲۵ آیه ۵). او از طریق اشعیا اعلام نمود ’به خاطر اسم خود غضب خویش را به تأخیر خواهم انداخت و به خاطر جلال خویش برتر شفقت خواهم کرد تا آنرا منقطع نسازم ... به خاطر ذات خود این را میکنم زیرا که اسم من چرا باید بی حرمت شود و جلال خویش را به دیگری نخواهم داد.‘ (اشعیا باب ۴۸ آیات ۹ و ۱۱).“ – الن جی. هوایت، Ellen G. White, Prophets and Kings, p. 319
چه در عهد قدیم و چه در عهد جدید، در پایان پیام خدا برای همگی ما یکسان است: ما گناهکاریم، اشتباه کردهایم و سزاوار مجازاتیم. امّا از طریق صلیب مسیح، بواسطه مرگ کفاره ای عیسی خدا راهی برای نجات همه ما مهیا ساخته است. ما باید به گناهکاریمان اعتراف کنیم و با ایمان شایستگیهای عیسی را مدعی باشیم که با وجود نا لایق بودنمان، مجاناً به ما داده شدهاند و لازم است از گناهانمان توبه کنیم. و بطور حتم توبه حقیقی نیازمند خارج کردن گناه از زندگیمان بواسطه فیض خداست.
بدون در نظر گرفتن کارهایی که انجام دادیم، میتوانیم از گناهانمان توبه کنیم و بخشیده شویم. این یکی از عرضههای انجیل است. شما هم اکنون لازم است از چه گناهانی توبه کنید؟
چهارشنبه ۴ نوامبر
فراخوانده شدن به مرگ
از دیدگاه ما که به قبل بنگریم، باور کردن سختی قلب مردم بسیار دشوار است. همانطور که در درس روز قبل دیدیم، پیام ارمیا هر چقدر قوی، سرشار از امید بود. اگر آنها توبه میکردند، خدا از مجازاتهای مهلک که بر اساس پیمانها، وعدهها و نفرینها بر سرشان میآمد، جلوگیری میکرد. اگر آنها کارهایی که از ایشان خواسته شده بود انجام میدادند، اگر از خدا اطاعت میکردند و برکت در نتیجه آن را کسب میکردند، آنوقت همه چیز درست و خوب میشد. خدا آنها را میبخشید، شفا میداد و باز میگرداند. عرضهی انجیل که در نهایت از طریق قربانی شدن عیسی میآمد، برای بخشیدن همه گناهانشان و بازگرداندنشان به راه خدا کافی بود.
جه پیام امید و وعده نجاتی!
پاسخ به ارمیا و این پیام چه بود؟ (ارمیا باب ۲۶ آیات ۱۰ و ۱۱ را ببینید.)
در اسرائیل تنها دادگاه قانونی حق صدور حکم اعدام را داشت. تنها رای اکثریت از قضات برای حکم اعدام قابل قبول بود. کاهنان و انبیا ارمیا را با اتهامات مرگبار مجازات کردند. مخالفانش قصد داشتند او را به عنوان مجرم سیاسی و خائن معرفی کنند.
پاسخ ارمیا چه بود؟ (ارمیا باب ۲۶ آیات ۱۳ تا ۱۵).
ارمیا هرگز کوتاه نیامد؛ این نبی با تهدید مرگ پیش رویش و بدون شک در کمی هراس، با این وجود کلمهای از پیامی را که خداوند به او داده بود و از ابتدا به او هشدار داده بود که کلمهای از آن را تغیر ندهد، پیام را ملایم نکرد (ارمیا باب ۲۶ آیه ۲). از این رو در مقایسه با ارمیایی که اغلب ناله و شکایت میکرد و بر روز ولادتش لعنت میفرستاد، او را اکنون به عنوان مرد خدا میبینیم که با ایمان و اعتقادی راسخ ایستادگی میکند.
آخرین باری که باید با ایمان با بهایی شخصی برای حقیقتی که در مسیح است ایستادگی کردید، چه زمانی بود؟ اگر هرگز نباید این کار را میکردید، چه مشکلی وجود داشت؟
پنجشنبه ۱۲ نوامبر
فرار ارمیا
همانطور که دیروز دیدیم، ارمیا صرفنظر از ترسها و احساسات شخصیاش، با آگاهی کامل از امکان مرگ که موضعاش ببار میآورد، به محکمی ایستادگی کرد. او به شاهزادگان و مردم را کاملاً واضح در آیه ۱۵ باب ۲۶ کتابش (او گفت ”مطمئن باشید“) هشدار داد که اگر او را بکشند، برای ریختن خون بیگناه مجازات خواهند شد. ارمیا میدانست که نسبت به اتهاماتی که به او زده بودند، بیگناه است.
آیات ۱۶ تا ۲۴ باب ۲۶ ارمیا را بخوانید. ارمیا چگونه از مرگ فرار کرد؟
چه جالب که کاهنان و انبیاء، کسانی که باید رهبران روحانی میبودند، توسط ”بزرگان“ و ”مردم عادی“ که برای دفاع از ارمیا قدم پیش گذاشته بودند، به چالش کشیده شده و سرزنش میشدند. آنها خاطره میکاه که یک قرن قبل از ارمیا در اسرائیل زندگی میکرد را زنده کردند. در آن زمان پادشاه به میکاه آسیبی نرساند بلکه به توصیهاش گوش داد، تمام ملّت توبه کردند و دست کم برای مدتی از بلاها جلوگیری شد. اکنون این مردم در زمان ارمیا از رهبرانشان با حکمت تر بودند و میخواستند قومشان را از اشتباه بزرگی که کشتن نبی خدا بود، برهانند.
حکم تبرئه تأکید کرد که ارمیا به آنچه به او اتهام زدند، گناهکار نبود. با این وجود، نفرت کاهنان و انبیاء بیشتر شد. خشم و تمایل به انتقام در ایشان بوجود آمد، بطوریکه در موقعیتی دیگر با خشم کامل به ارمیا حمله خواهند کرد. آزادیش تنها لحظهای آسایش برای نبی بود. خطر برای او کاملاً رفع نشده بود.
چیزی که ما در اینجا میتوانیم ببینیم اینست که چگونه بعضی از مردم از تاریخ درس گرفتند درحالیکه دیگران با وجود دانستن همان تاریخ، از درس گرفتن از آن سر باز زدند. میتوانیم قرنها بعد چیزی مشابه را در مورد گمالئیل فریسی و توصیهی احتیاط به سایر رهبران در مورد چگونگی برخورد با پیروان عیسی ببینیم.
آیات ۳۴ تا ۴۱ باب ۵ ارمیا را بخوانید. چه همانندی در اینجا و درباره آنچه برای ارمیا اتّفاق افتاد، وجود دارد؟ مهمتر آنکه خود ما چه درسی از تاریخ و اشتباهات پیشینیانمان میآموزیم؟
جمعه ۱۳ نوامبر
تفکری فراتر: ”از این امر محبّت را دانستهایم که او جان خود را در راه ما نهاد“ (یوحنای اول باب ۳ آیه ۱۶). شکی نیست که با وجود همه آسیبهایی که گناه به طبیعت و همچنین قدرت قدردانی کردن ما و یا حتی درک درست آن باعث شده است، ما میتوانیم به طبیعت اطرافمان، روابط انسانی و شگفتیهای خلقت بنگریم و تصویری از محبّت خدا دریافت کنیم. امّا بر صلیب پردهها کنار رفت و دقیقترین و شفافترین مکاشفه ممکن به جهانیان داده شد، مکاشفهای از محبّت بسیار بزرگی که هدایت کرد به آنچه الن جی. هوایت ”جدائی قدرتهای الهی“ نامید.
The SDA Bible Commentary,vol. 7, p. 924.
جدائی قدرتهای الهی؟
محبّت خدا برای ما آنقدر عظیم بود که الوهیت که اعضای از ازل به یکدیگر محبت میورزیدند، این جدایی را تحمل کردند تا ما نجات یابیم. ”الهی الهی چرا مرا ترک کردی؟“ (متی باب ۲۷ آیه ۴۶) شفافترین و قدرتمندترین تجلّی آن ”جدایی“ است که برای نجات ما اتّفاق افتاد. در اینجا ما بار دیگر میتوانیم درد و رنجی که خداوند به دلیل وجود گناه تحمل کرد را ببینیم.
پس جای تعجّب نیست که ”ما او را محبّت مینماییم زیرا او از ازل ما را محبّت نمود“ (یوحنای اول باب ۴ آیه ۱۹). به طور حتم ما به عنوان انسانهای سقوط کرده، تنها آن محبّت را تقلید میکنیم و حتّی این تقلید گاهی بوسیله تمایلات خودخواهانه و گناهآلودمان پوشیده میشود. محبّت خدا فراتر از محبّت ماست؛ ما محبّت خدا را مانند گودال گلی چربی که آسمان را انعکاس میدهد، باز میتابانیم.
سوالاتی برای بحث
۱- اگر چه بسیاری از ما امرزه حیوانات یا موجودات در طبیعت را مانند عهد باستان پرستش نمیکنیم، به چه روشهایی همچنان در خطر ساختن بت یا خدا از طبیعت اطرافمان هستیم؟
۲- نقش توبه در زندگی یک مسیحی چیست؟ یعنی، خارج از عمل توبه ابتدایی در پذیرش نخستین عیسی، توبه پیوسته چه نقشی در زندگی و ایمان دارد؟
۳- سعی کنید به ایده ”جدائی نیروهای الهی“ بیاندیشید. چگونه باید آن را درک کنیم؟ درباره اینکه گناه تا چه حدّ مهلک و گزاف است به ما چه میگوید؟
درس هشتم ۱۴ تا ۲۰ نوامبر