راهنمای مطالعه کتاب مقدس - سه ماهه اول 2018 - «مباشرت»
دونلود PDF - راهنمای مطالعه کتاب مقدس - سه ماهه اول 2018 - «مباشرت»
۱. تأثیر مادیگرایی — ۳۰ دسامبر تا ۵ ژانویه ۴
۲. میبینم، میخواهم، میگیرم — ۶ تا ۱۲ ژانویه ۱۳
۳. خدا یا ثروت — ۱۳ تا ۱۹ ژانویه ۲۱
۴. گریز از راههای دنیوی — ۲۰ تا ۲۶ ژانویه ۲۹
۵. مباشرین فراعدنی — ۲۷ ژانویه تا ۲ فوریه ۳۷
۶. نشانههای یک مباشر — ۳ تا ۹ فوریه ۴۵
۷. صادق بودن با خدا — ۱۰ تا ۱۶ فوریه ۵۴
۸. تأثیر تقدیم ده یک [عشر] — ۱۷ تا ۲۳ فوریه ۶۳
۹. عوض شُکرانه — ۲۴ فوریه تا ۲ مارس ۷۲
۱۰. نقش مباشرت — ۳ تا ۹ مارس ۸۱
۱۱. بدهی — یک تصمیم روزانه — ۱۰ تا ۱۶ مارس ۹۰
۱۲. عادات یک مباشر — ۱۷ تا ۲۳ مارس ۹۸
۱۳. ثمرات مباشرت — ۲۴ تا ۳۰ مارس ۱۰۷
Editorial Office: 12501 Old Columbia Pike, Silver Spring, MD 20904
Come visit us at our Web site: http://www.absg.adventist.org
Principal Contributor
John H. H. Mathews
Editor
Clifford R. Goldstein
Associate Editor
Soraya Homayouni
Publication Manager
Lea Alexander Greve
Middle East and North Africa Union
Publishing Coordinator
Michael Eckert
Translation to Farsi
Rezvan Ahmadi
Farsi Layout and Design
Marisa Ferreira
Editorial Assistant
Sharon Thomas—Crews
Pacific Press® Coordinator
Wendy Marcum
Art Director and Illustrator
Lars Justinen
Design
Justinen Creative Group
حق چاپ محفوظ و مخصوص «کنگره عمومی ادونتیستهای روز هفتم» میباشد. هیچیک از بخشهای این کتابچه راهنمای مطالعه
کتاب مقدس مدرسه سبت ویژه بزرگسالان بدون اجازه قبلی و کتبی از کنگره عمومی ادونتیستهای روز هفتم (جنرال کنفرانس)
قابل ویرایش، تغییر، اصلاح ، اقتباس ، ترجمه ، تکثیر یا انتشار نیست. دفاتر بخشهای تابعه کنگره عمومی ادونتیستهای روز هفتم
مجاز هستند تا طبق دستورالعمل ویژه ای ترتیبی اتخاذ نمایند تا کتابچه راهنمای مطالعه کتاب مقدس مدرسه سبت ویژه بزرگسالان
ترجمه گردد. حق طبع و نشر مطالب ترجمه شده و انتشارات آنان متعلق به کنگره عمومی است. عناوین (ادونتیستهای روز هفتم)
و (ادونتیست) و آرم شعله گون جزو اسامی و علامت تجاری ثبت شده متعلق به کنگره عمومی ادونتیستهای روز هفتم میباشد و
استفاده از آن بدون اجازه قبلی از کنگره عمومی ممنوع است.
Sabbath School Personal Ministries
زندگی مباشر مسیحی
پیش از آنکه خود را مسیحی بنامیم و نیاز برای تغییر را حس کنیم باید وضعیت گناه آلود خود را تشخیص بدهیم. تنها و بطور کامل از طریق عیسی است که این تغییر و تحول در وجود و زندگی ما شکل می پذیرد. و یک تجلی از کار او در زندگی ما در حوزه نظارت و مباشرت در امور او می باشد. اگر چه مباشرت در برگیرنده جنبه های مختلفی از زندگی مسیحی می باشد، اکنون آن را بطور گسترده به عنوان دارایی های ملموس و غیر ملموس برای جلال خدا، تعریف خواهیم نمود.
همانگونه که در کتاب مقدس تعلیم داده شده است، مباشرت در کنار سایر موارد، به ابزاری قدرتمند بر ضد خطرات مادی گرایی (علاقه به تملک وسایل و اشیاء) یا بطور کلی دنیاپرستی می باشد که یکی از بزرگترین دام های روحانی است که دشمن جان ها در پیش روی ما قرار می دهد. بسیاری از مردم قادر به تشخیص این موضوع نیستند که ثروت و دارایی چیزهای پستی هستند ، چاشنی های مصنوعی که در نهایت طعم خود را از دست می دهند. متأسفانه، بسیاری از جانها بدلیل غفلت از گسستن از زنجیرهای علایق دنیوی، از دست می روند. طریق های دنیوی — «شهوت جسم و خواهش چشم و غرور زندگانی» (اول یوحنا باب ۲ آیه ۱۶) — همه می توانند از طریق اصول مباشرت در زندگیمان تغییر کنند و یا حتی مورد اجتناب قرار بگیرند.
به همین دلیل است که در این فصل، به موضوع مباشرت و آنچه که می تواند بما درباره نحوه زندگی ، آنگونه که خواست خداست نگاهی می اندازیم که شامل رهایی از دلبستگی به دنیا و همه مظاهر آن می شود. مباشرت ، نمودی عملی و روزانه در خصوص متابعت از عیسی را متبادر می سازد؛ ابراز عشق و علاقه به خدا ، وسیله ای برای زندگی کردن در حقیقت که در مسیح به ما داده شده است. ما مباشران خدا هستیم زیرا خدا ما را از ابتدا دوست داشت.
زندگی مباشرتی ما بنابراین، شامل طرز برخورد، تحول ایمانی، تعهد، انضباط شخصی و بسیاری چیزهای دیگر می باشد. ما باید خدمتگزاران وفادار و قابل اعتماد خدا باشیم و از طریق ارتباط با عیسی در همه کارهایی که انجام می دهیم و هر چیزی که بیان می کنیم، عاری از نفس و خودپرستی زندگی کنیم. ما در مدرسه مسیح در می یابیم که نتیجه مباشرت ، رضایت از زندگی عادلانه است. ما باید بیاموزیم که دارایی های خدا را برای جلال او اداره کنیم، و برای به اتمام رسانیدن مأموریت او ، تأمین بودجه کنیم.
مباشرین خدا اکنون مثل «تصویر تیره و تار آینه» می بینند (اول قرنتیان باب ۱۳ آیه ۱۲)، اما عیسی بوضوح می بیند. او کار خود را به ما می سپارد. حتی در میان تطمیع های جهان که پنهانی است، ما همچنان مسئول مدیریت مناسب استعدادها، دارایی ها، سلامتی و محیط زیست می باشیم. این درس ها طراحی شده اند تا مسئولیت های ما به عنوان مباشر را تعلیم بدهند و اینکه ما اکنون چگونه از طریق فیض خدا می توانیم آن مسئولیت ها را انجام دهیم، نه به منظور بدست آوردن نجات بلکه به عنوان ثمره داشتن آن.
زندگی ما به عنوان مباشران مسیحی، خصلت خدا را به جهان انعکاس می دهد. در زندگی کسانی که شهامت دارند تا بر اصول کتاب مقدس ایستادگی نمایند، زیبایی ، شادمانی و قدوسیت و خداپرستی مشاهده می شود، خصوصاً اصولی که بر ضر گرایش و جریان فرهنگی ماست. هر کسی وسوسه می شود که در بی خدایی زندگی کند؛ وسوسه ها همگی در اطراف ما، آشکار و به روش های زیرکانه وجود دارند. به ما مسیحیان بویژه مباشران مسیحی، نه تنها راه های فرار از این وسوسه ها نشان داده شده اند بلکه قدرت انجام آن نیز وعده داده شده است.
در نهایت، خواهیم شنید که یکی از دو احساسات با ما سخن خواهد گفت: «من هرگز شما را نمی شناسم. از من دور شوید، ای بدکاران!» (متی باب ۷ آیه ۲۳)، یا «آفرین ای غلام خوب و امین تو در کار کوچکی امانت و درستی خود را نشان دادی و حالا کارهای بزرگ را به تو خواهم سپرد. بیا و در شادی ارباب خود شریک باش» (متی باب ۲۵ آیه ۲۳).
این امید و دعای ماست که آنچه که در درس این فصل درباره مباشرت آموزش داده می شود، بما کمک کند تا در مسیری طی طریق کنیم که در واقع این کلام را به واقعیت مبدل کند که «بیا و در شادی ارباب خود شریک باش».
جان اچ. اچ. متیوز (John H. H. Mathews) دارای مدرک دکترا در رشته خدمت و بشارت از دانشگاه اندروز، یک مبشر تدهین شده است که در فلوریدا، آلاباما، آیووا، میسوری، تنسی و نبراسکا خدمت کرده است. او در حال حاضر مدیر خدمات مباشرتی بخش شمال آمریکا می باشد.
درس اول
۳۰ دسامبر تا ۵ ژانویه
تأثیر مادیگرایی
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: اول یوحنا باب ۲ آیات ۱۶ و ۱۷؛ لوقا باب ۱۴ آیات ۲۶ تا ۳۳، باب ۱۲ آیات ۱۵ تا ۲۱؛ تثنیه باب ۸ آیات ۱۰ تا ۱۴؛ اول تیموتائوس باب ۶ آیه ۱۰؛ یوحنا باب ۱۵ آیه ۵؛ غلاطیان باب ۲ آیه ۲۰.
آیه حفظی: «و همشکل این جهان مشوید بلکه به تازگی ذهن خود صورت خود را تبدیل دهید تا شما دریافت کنید که اراده نیکوی پسندیده کامل خدا چیست» (رومیان باب ۱۲ آیه ۲).
کلام خدا به قوم خدا می گوید که «هم شکل این جهان نشوند» (رومیان باب ۱۲ آیه ۲)، اما وسوسه و تطمیع مادیگرایی، تمایل مفرط برای ثروت و آنچه که فکر می کنیم ثروت می تواند به همراه بیاورد، قدرتمند است. تعداد کمی از مردم، خواه ثروتمند یا فقیر، از خطر مادیگرایی به دور هستند. این خطر شامل مسیحیان نیز می شود.
ثروتمند بودن اشکالی ندارد و یا حتی تلاش بسیار به منظور فراهم نمودن راحتی برای خود و عزیزانتان ایرادی ندارد. اما هنگامی که پول یا آنچه بدنبال آن می آید، تمام جنبه ها را فرا می گیرد، ما در دام شیطان افتاده ایم و در حقیقت «هم شکل این جهان شده ایم».
جهان این ایده را متبادر می سازد که زندگی خوب و پربرکت تنها می تواند در پول یافت شود. اما پول نقابی است که شیطان به منظور اطمینان از داشتن وفاداری ما، در پشت آن پنهان می شود. مادیگرایی یکی از سلاح های انتخابی شیطان علیه مسیحیان می باشد. بعلاوه، چه کسی پول و آنچه که می تواند برای ما مهیا سازد را دوست ندارد؟ بزرگترین دستاورد پول و ثروت ، لذت لحظه ای و آنی آن می باشد اما در پایان نمی تواند پاسخگوی عمیق ترین نیازهای ما باشد.
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۶ ژانویه آماده شوید.
خدای این جهان
پول به خدای این جهان تبدیل شده است و مادیگرایی مذهب آن می باشد. مادیگرایی یک نظام غیر طبیعی و دسیسه آمیز می باشد که امنیت موقت و زودگذر را ارائه می دهد اما ضامن سلامت و ایمنی اُخروی نیست.
مادیگرایی آنگونه که در اینجا آن را تعریف می کنیم، زمانی است که تمایل برای ثروت و داریی ها مهم تر و با ارزش تر از واقعیت های روحانی می شوند. دارایی ها ممکن است ارزشمند باشند اما ارزش آنها نباید ما را اسیر خود سازند: «شخص پول دوست، هرگز از پول سیر نمی شود و کسی که طالب ثروت است، هرگز به آنچه دلش می خواهد نمیرسد» (جامعه باب ۵ آیه ۱۰). این مشکل، اشتیاق به داشتن به متاع این جهان است: مهم نیست ما چقدر بدست می آوریم، این هرگز کافی نیست؛ ما سخت تر و سخت تر برای بیشتر و بیشتر بدست آوردنِ چیزهایی که هرگز نمیتوانند ما را اقناع و خشنود کنند به خود فشار می آوریم. این یک تله است!
اول یوحنا باب ۲ آیات ۱۶ و ۱۷ را بخوانید. این آیات درباره آنچه واقعا اهمیت دارد، چه چیزی به ما می گویند؟
لوقا باب ۱۴ آیات ۲۶ تا ۳۳ را بخوانید. عیسی نیز در اینجا درباره آنچه که از اهمیت بسیار برای مسیحیان برخوردار است، چه چیزی به ما می گوید؟
شاید بتواند اینگونه گفته شود: کسانی که پول یا اشتیاق به پول برایشان به یک واقعیت همه گیر تبدیل می شود، در واقع بهای آن را حساب می کنند. «چه سود دارد که آدم تمام جهان را ببرد اما جان خود را ببازد؟» (مرقس باب ۸ آیه ۳۶).
«هنگامی که مسیح به زمین آمد، به نظر می رسید که بشریت به سرعت در حال رسیدن به پایین ترین وضعیت خود بود. پایه های اصلی جامعه تضعیف شده بودند. زندگی دروغین و تصنعی شده بود ... تمام نظام های مذهبی، نفوذشان بر ذهن و روح را در سرتاسر جهان از دست می دادند. دروغ و کذب همه جا را نفرت انگیز کرده بود و در پی به انحطاط کشیدن اندیشه ها بود و بدین سبب بشر به خیانت و مادیگرایی روی آورد. آنها که ابدیت را از ذهن خود خارج کرده بودند، برای زمان حال زندگی می کردند.» — الن جی. وایت، Education, pp. 74, 75
مردم به خیانت در امانت و مادیگرایی روی آورده بودند و تنها برای زمان حال زندگی می کردند؟ این مطلب آشنا به نظر نمی رسد؟
پر کردن انبارها
لوقا باب ۱۲ آیات ۱۵ تا ۲۱ را بخوانید. در اینجا پیام برای ما چیست؟ چگونه ممکن است اصل موجود در اینجا در مورد کسی که لزوماً ثروتمند نمی باشد، اعمال شود؟
خواه غنی یا فقیر باشیم، اشتیاق ما برای تملک متاع می تواند ذهنمان را از آنچه که واقعاً اهمیت دارد، دور سازد و در عوض بر آنچه که تنها موقتی و زودگذر است و مطمئناً ارزش از دست دادن زندگی ابدی را ندارد، متمرکز سازد.
ما احتمالاً امروزه هرگز در برابر یک مجسمه ساخته شده از طلا یا نقره تعظیم نخواهیم کرد و آن را پرستش نمی کنیم. با این وجود، همچنان می توانیم در خطر پرستش طلا و نقره، تنها به شکلی دیگر باشیم.
این تمثیل در بسیاری از نقاط جهان، جایی که زندگی تقریباً منحصر به بدست آوردن اموال می باشد، بسیار کاربردی است. خرده فروشان، فروختن محصولات خود را به یک هنر در سطح جهانی تبدیل نموده اند. استراتژی کلی بازاریابی آنها بر این پایه است که به اندیشه ما اینگونه القا کنند که خوشحالی یا رضایت ما زمانی خواهد بود که آنچه را که می فروشند بدست آوریم . یک شرکت بسیار موفق محصولی تولید می کند، به اندیشه ما القا می کند که به آن نیاز داریم و آنگاه آنرا به ما می فروشد. و حقیقت این است:حُقّه آنها گرفت! حتی مسیحیان که امیدشان به این جهان نیست، در برابر این فریب در امان نمی باشند.
تثنیه باب ۸ آیات ۱۰ تا ۱۴ را بخوانید. اعضای کلیسا به چه روش هایی ممکن است در معرض خطر تهدیدی که در اینجا نسبت به آن هشدار داده شد، قرار داشته باشند؟
جذابیت مادیگرایی
جهان تبلیغات قدرتمند است. شرکت ها برای قرار دادن تصاویر محصولاتشان در برابر ما، میلیاردها هزینه می کنند. آنها تقریباً همیشه از افراد جذاب و زیبا برای تبلیغ آنچه که می فروشند، استفاده می کنند. ما به آن آگهی نگاه می کنیم و خود را در آن می بینیم, نه اینکه به کالا نگاه کنیم بلکه در واقع خود را مانند افرادی که در آگهی هستند می بینیم.
اگر بخاطر حیله گری ماهرانه نبود (و گاهی اوقات نه اینکه حتی زیرکانه هم بوده باشد) مادیگرایی آنچنان هم تاثیر گذار نبود چرا که شهوانیت در تار و پود تبلیغات بافته شده است. این قدرتمندترین شیوه تبلیغات است اما مانند سم برای مسیحیانی که در برابر خطرهای مادیگرایی در تقلا هستیم، که اکثر ما چنین می باشیم، عمل می کند.
متی باب ۶ آیات ۲۲ تا ۲۴ را بخوانید. بر طبق اندیشه و عمل مسیحی، چشم نشان دهنده چیست؟ ما به عنوان افراد مسیحی، چگونه باید با تصاویر زیرکانهای که ما را به استفاده از آنچه که واقعاً نیازمندش نیستیم، وسوسه میکند، عکس العمل نشان دهیم؟
تبلیغاتی که نفسانیت را به محصولات خرده فروشی اضافه می کند، می تواند به ابزاری قدرتمند تبدیل شود. خرده فروشان با ایجاد هیجان در ذهن مصرف کنندگان، محصولات خود را می فروشند. تجربه یک خیال پردازی هوس انگیز و خالص است اما جواب می دهد. خیال پردازی مردم را گویی به یک قلمرو هستی دیگر می برد، اگر چه زودگذر است ولی می تواند تقریباً افسون کننده باشد. این تبدیل به یک مذهب دروغین می شود که هیچ دانش و حقیقت روحانی تعلیم نمی دهد و با این وجود در حال حاضر بسیار جذاب و فریبنده است که بسیاری از مردم نمی توانند در برابر آن مقاومت کنند. ما آن را می خواهیم و احساس می کنیم که سزاوارش هستیم، پس چرا آن را بدست نیاوریم؟ تنها خدا می داند که چه مقادیر زیادی خرج شده است برای چیزهایی که تبلیغ کنندگان ما را متقاعد سازند که به چیزی نیاز داریم.
عشق و علاقه به خود
«زیرا به آن فیضی که به من عطا شده است، هر یکی از شما را میگویم که فکرهای بلندتر از آنچه شایسته است مکنید بلکه به اعتدال فکر نمایید، به اندازه آن بهره ایمان که خدا به هر کس قسمت فرموده است» (رومیان باب ۱۲ آیه ۳).
خدا فرمود، «دل تو از زیباییات مغرور گردید و به سبب جمالت حکمت خود را فاسد گردانیدی» (حزقیال باب ۲۸ آیه ۱۷). شیطان که بخاطر زیبایی و جمالی که داشت ستاره صبح نامیده می شد با این اندیشه که بزرگتر از آنچیزی است که در واقع بود خود را فریب داد. هنگامی که او در دل خود گفت، «مثل حضرت اعلی خواهم شد» (اشعیا باب ۱۴ آیه ۱۴)، او جاه طلبی نشان داد و حقی را مطالبه نمود که شایسته آن نبود. خود فریبی و جاه طلبی دو خصلت شیطان گمراه بودند.
این آیات درباره سقوط لوسیفر، باید به ما بگویند که در بسیاری جهات، گناه اصلی مربوط به خودشیفتگی می شود که در فرهنگ لغت بصورت «خود شیفتگی مفرط ، عشق به خود و خود بزرگ بینی» تعریف می شود. چه خصوصیاتی در هر یک از افراد بشر به انحطاط کشیده شده، مقیاس های بزرگتری در زمینه خود فریبی می باشند؟
با این وجود، این صفات متداول تر از آنچه تصور می شود، می باشند. نبوکدنصر با غرور فکر می کرد از آنچه هست، بزرگتر بود (دانیال باب ۴ آیه ۳۰). فریسیان نیز باور این هوس گمراه کننده را فرا گرفتند (لوقا باب ۱۸ آیات ۱۱ و ۱۲ را ببینید). ثروت نیز در صورت مراقب نبودن ، می تواند به فریب ما منجر شود.
اول تیموتائوس باب ۶ آیه ۱۰ را بخوانید. پولس در اینجا در مورد چه خطری هشدار می دهد؟
پولس به اهالی تیموتائوس اندرز می دهد که از انواع مردم بد برحذر باشند (دوم تیموتائوس باب ۳ آیات ۱ تا ۵)، از جمله «دوستداران پول». این علاقه به پول می تواند اطمینان بیش از حد به خود و نگرش بزرگ نمایی خودستایی و غرور را تقویت کند. این بدین دلیل است که مادیگرایی در افرادی که دارای اموال بسیاری همراه با احساس مهم بودن می باشند، رسوخ می کند. گذشته از هر چیز، همه می خواهند ثروتمند باشند اما تنها عده کمی موفق به رسیدن به آن می شوند. از اینرو فرد متمول به آسانی در منجلاب خود شیفتگی و غرور و خودستایی فرو می رود.
عبث بودن مطلق مادیگرایی
افراد زیادی هستند که خدا را دوست دارند. هویت ایشان با هویت خدا بصورتی آمیخته شده است که دارایی های مادی نمی تواند آنها را از خدا جدا سازد.
تثنیه باب ۷ آیه ۶، اول پطرس باب ۲ آیه ۹، یوحنا باب ۱۵ آیه ۵ و غلاطیان باب ۲ آیه ۲۰ را بخوانید. متعلق به خدا بودن به چه معناست و ما هویت واقعی خود را از کجا می یابیم؟
خدا می فرماید، «من تاک هستم و شما شاخه ها ... جدا از من هیچ نمی توانید کرد» (یوحنا باب ۱۵ آیه ۵). ارتباط مستقیم و امن می باشد. «تمام اطاعت های حقیقی از قلب می آیند. در مورد مسیح کار قلب بود. و اگر ما رضایت داشته باشیم، او به همان صورت افکار و اهداف ما را با خود یکی خواهد نمود، قلب ها و ذهن های ما را مطابق با اراده خود خواهد آمیخت، که در صورت اطاعت از او ما تنها انگیزه های خود را به همراه داشته باشیم.» — الن جی. وایت، برگرفته شده از کتاب آرزوهای اعصار.
The Desire of Ages, p. 668
از سوی دیگر، مادیگرایی هویتی بما می بخشد که مترادف با دارایی هایمان است. به عبارت دیگر ما خود را بر اساس آنچه داریم و آنچه از کالاهای این جهان می توانیم بخریم، تعریف می کنیم. یعقوب به ما در برابر این قضیه هشدار میدهد: «سیم و زر شما زنگ زده و زنگ آنها مدرکی علیه شماست و مانند آتش بدن شما را خواهد سوزانید. شما حتی تا این روزهای آخر هم به اندوختن ثروت مشغولید» (یعقوب باب ۵ آیه ۳). «اندوختن» به معنی جمع آوری و ذخیره کردن گنجینه های بسیار می باشد؛ مهمتر اینکه بسیاری در آن گنجینه ها، کم یا زیاد، هویت خود را می یابند (لوقا باب ۱۲ آیات ۱۹ تا ۲۱).
مادیگرایی نوعی اختلال هویت است. بدین معنی که برای بسیاری از ما، هویت مان با دارایی ها یمان در هم آمیخته است. دارایی هایمان به بتی برای ما تبدیل می شوند (متی باب ۶ آیات ۱۹ تا ۲۱). همانطور که فردی گفت، «من بدون وسایلم هیچ هستم.» چقدر غم انگیز که ما تنها می توانیم از طریق دارایی های زمینی مان، خود را تعریف نماییم. چه شیوه زندگی سطحی، زودگذر و در نهایت باطل بودن، بویژه برای کسی که ادعای مسیحی بودن دارد. آیا ما با خدا یا با دارایی هایمان شناسایی می شویم؟ در نهایت، یکی از این دو خواهد بود.
چه میزان از هویت شما به دارایی هایتان مربوط می شود؟
مطالعه بیشتر: «امروزه دشمن، جان ها را بسیار ارزان می خرد. جمله ‹شما خود را بیهوده فروختید›، نص کلام است. یکی جان خود را برای تحسین جهان می فروشد و دیگری برای پول؛ یکی برپایه هوس ها خشنود است و دیگری برای سرگرمی های دنیوی. چنین معاملاتی روزانه انجام می شوند. شیطان برای خرید خون مسیح مناقصه میکند و آنها را علیرغم بهای بی نهایتی که برای آزادیشان پرداخت شده است ارزان می خرد.» — الن جی. وایت، شهادتهایی برای کلیسا، Testimonies for the Church, vol. 5, p. 133
خرید جان ها از طریق مادیگرایی، هدف شیطان است و دام های ظاهری هر قلبی را جذب می کنند. مادیگرایی نمیتواند سخن بگوید اما همه زبان ها را می داند. مادیگرایی می داند چگونه لذت و خشنودی را برای ثروتمند و فقیر فراهم کند و باعث شود آنها بگویند، «من همه آنچه که لازم دارم را در اینجا دارا هستم؛ چرا نگران چیز دیگری باشم؟» از این رو، مادیگرایی ذهن را فاسد می کند؛ باعث می شود مردم بجای اطمینان به خدا، با آنچه دارند اعتماد کنند. با این وجود خداوند متعال می فرماید، پادزهر «نه به قدرت و نه به قوت بلکه به روح من» است (زکریا باب ۴ آیه ۶). ، زمانی که ما خود را تسلیم خدا می کنیم و مصمم می شویم مادیگرایی نمی تواند در برابر کنترل روح القدس تاب بیاورد و با فیض او نباید اجازه بدهیم که مادیگرایی زندگی ما را اداره کند.
داستانهای ایمانداران
۶ ژانویه
مورمور شدن برای خدا
توسط اندرو مکچسنی، تبلیغ دینی ادونتیست
صفن کرامت که یک راننده کامیون است مور مور شدن را دوست دارد.
او وقتی که به موعظه ای گوش می دهد دستانش مور مور می شود. این اتفاق در حین دعا و زمانی که درباره دلدادگی تازه اش به عیسی میگوید، رخ میدهد.
کرامت در مصاحبهای در دانشگاه کارائیب جنوبی، یک مؤسسه آموزشی وابسته به ادونتیست روز هفتم در جزیره ترینیداد و توباگو با نشان دادن بازوی برهنه خود، گفت: «من واقعاً حضور خدا را در اینجا احساس میکنم.» مو بر روی پوست تیره اش راست شده بود.
او گفت، «وقتی از خدا صحبت میکنیم، این اتفاق همیشه برای من میافتد. من این را نشانهای از اینکه تنها نیستم، میدانم.»
کرامت در بخش زیادی از عمر ۵۳ ساله خود احساس تنهایی کرده است.
او تنها فرزند خانواده بود و مادرش وقتی او جوان بود، از دنیا رفت. او توسط پدری دائمالخمر در اجتماعی مسلمان در ترینیداد بزرگ شد.
کرامت گفت، «پدرم همیشه مست بود، پس من باید وقتی او به خانه میآمد از دستش فرار میکردم. تنها به خودم تکیه میکردم.»
کرامت به طور مرتب همراه با دیگر کودکان در مراسم مسجد محل شرکت میکرد. پس از ازدواج، او و همسرش به دین هندو گرویده و هشت بچه را بزرگ کردند که همه آنها در کلیسای کاتولیک رم مسیحی شدند.
اما کرامت همچنان احساس تنهایی میکرد. چنانچه به دنبال راه بهتری بود، ماری جوانا را ترک کرد. چند سال بعد سیگار را ترک نمود و زمانی پس از آن، خوردن مشروبات الکلی را کنار گذاشت.
این زمان بود که مور مور شدنها شروع شد. کرامت پس اینکه از طریق کلاس کتاب مقدّس کودکان که دانشگاه به کودکان محله ارائه میداد، به جلسات بشارتی دعوت شد، شرکت در آنها را شروع کرد. فرزندان کرامت در کلاسهای هفتگی که توسط استادان دانشگاه تدریس میشد، شرکت میکردند.
کرامت گفت، «انجیل به روش بسیار واضحی اعلام میشد و پس از ۵۰ سال من خداوند را برای اولین بار ملاقات کردم.»
کرامت و سه فرزندش به سنین ۱۲، ۱۴ و ۱۶ تعمید داده شدند.
از او در پاسخ به این پرسش که اگر مورمور شدنها تمام شود، آیا احساس خواهد کرد که خدا او را ترک کرده است، توضیح داد: «نه! هرگز!»
او گفت که در واقع مور مور شدن را نشانهای از اینکه تنها نیست، میداند.
او گفت، «خدا با من است.»
بخشی از هدایای سبت سیزدهم این فصل به کلیسای دانشگاه کارائیب جنوبی فرستاده خواهد شد تا این دانشگاه بتواند برنامههای بشارتی خود از جمله کلاس هفتگی کتاب مقدّس کودکان که منجر به تعمید کرامت (در چپ) و فرزندانش شد را گسترش دهد.
درس دوم
۶ تا ۱۲ ژانویه
میبینم، میخواهم، میگیرم
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: دوم قرنتیان باب ۸ آیات ۱ تا ۷ ؛ متی باب ۱۳ آیات ۳ تا ۷ ، ۲۲؛ پیدایش باب ۳ آیات ۱ تا ۶ ؛ اشعیا باب ۵۶ آیه۱۱؛ متی باب ۲۶ آیات ۱۴ تا ۱۶؛ دوم پطرس باب ۱ آیات ۵ تا ۹.
آیه حفظی: «دانهای که به داخل خارها افتاد مانند کسی است که پیام را میشنود اما نگرانیهای زندگی و عشق به پول آن پیام را خفه میکند و ثمر نمیآورد» (متی باب ۱۳ آیه ۲۲).
علاقه به پول و دارایی های مادی می تواند از زوایای بسیار گوناگونی ما را مجذوب خود کند. الن جی. وایت اقدام شیطان برای تطمیع ما را از طریق خدعه های مادیگرایی تشریح می کند. «برو، صاحبان زمین و پول را برای دلواپسی های این زندگی به مستی بکشان. جهان را در برابر ایشان به جذاب ترین حالتش ارائه کن تا آنها ثروت خود را در اینجا انباشته کنند و علاقه خود را بر روی چیزهای زمینی متمرکز کنند. ما باید منتهای تلاش خود را بکنیم تا مانع بشویم کسانی که در راه خدا کوشش می کنند نتوانند به مالی دست یابند که آنرا بر علیه ما بکار ببرند. پول را در سطح و مقام خود نگاه داریم. آنها هر چه مال و اموال بیشتری بدست آورند، با بیرون آوردن زیردستان ما از زیر یوغ ما به حکمرانی ما لطمه بیشتری می زنند. کاری کن آنها بیشتر نگران پول باشند تا اینکه ملکوت مسیح را بنا کنند و حقایقی را که ما از آن تنفر داریم منتشر کنند، و ما نباید از نفوذ آنها هراس داشته باشیم؛ زیرا ما می دانیم که هر فرد خودخواه و طمع کاری، زیر یوغ ما خواهد آمد و در نهایت از قوم خدا جدا خواهد شد.» —
Counsels on Stewardship, pp. 154, 155
متأسفانه، به نظر می رسد که این اقدام شرم آور کار خود را خواهد کرد. پس بیایید به این خطرات و آنچه کلام خدا به منظور اجتناب از این دام های روحانی به ما می گوید، نگاهی بیاندازیم.
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۱۳ ژانویه آماده شوید.
کامیابی انجیل
یک واعظ محبوب تلویزیونی، پیامی ساده دارد: خدا می خواهد به شما برکت بدهد، و گواه برکتش فراوانی دارایی های مادی شماست. به عبارت دیگر اگر شما وفادار باشید، خدا شما را ثروتمند می سازد.
این اندیشه یا انواع دیگر آن، کامیابی انجیل نامیده شده است: از خدا پیروی کنید و او در دارایی های دنیوی، شما را ثروتمند خواهد کرد. این اندیشه چیزی جز توجیه مذهبی دروغین برای مادیگرایی نیست، زیرا آنچه در واقع میگوید این است، آیا می خواهید مادیگرا باشید و درباره آن احساس خوبی داشته باشید؟ خوب، ما برایتان «انجیل» را داریم.
با این وجود، ارتباط دادن انجیل به ثروت تضمین شده یک راهنمایی گمراه کننده می باشد. این باور در مورد کتاب مقدس ناهنجاری ایجاد می کند و یک الهیات شناسی خود محور را انعکاس می دهد که چیزی بیشتر از نیمی از حقیقت پوشیده شده به زبان کتاب مقدس نمی باشد. مسئله موجود در هسته گناه، در مرکزیت این دروغ قرار دارد و این نفس و تمایل به راضی نمودن نفس است که مافوق هر چیز قرار دارد.
الهیات شناسی کامیابی بواسطه انجیل چنین تعلیم می دهد که در بخشیدن به خدا، ما در عوض ثروتی تضمین شده بدست میآوریم. اما این خدا را به یک دستگاه فروش اتوماتیک تبدیل می سازد و رابطه مان با او را به تنها یک معامله مبدل می سازد: من این کار را انجام می دهم و تو قول می دهی در عوض آن کار را انجام بدهی. ما می بخشیم، نه به این دلیل که کار درستی است بلکه به منظور آنچه که در عوض بدست می آوریم، این کار را انجام می دهیم.
این کامیابی بواسطه انجیل است.
دوم قرنتیان باب ۸ آیات ۱ تا ۷ را بخوانید. در اینجا چه اتفاقی می افتد؟ ما چه اصولی در این آیات می بینیم که بر خلاف ایده کامیابی بواسطه انجیل می باشد؟ پولس از صحبت کردن در مورد «فیض بخشیدن» در (دوم قرنتیان باب ۸ آیه ۷)، چه منظوری دارد؟
این مردم اگر چه در «فقر شدید» بودند (دوم قرتیان باب ۸ آیه ۲)، با این وجود بسیار سخاوتمند بودند و بیشتر از آنچه استطاعت داشتند، می بخشیدند. آیاتی مانند این و بسیاری دیگر، به تکذیب الهیات شناسی دروغین کامیابی بواسطه انجیل که چنین می آموزند که در صورت داشتن زندگی درست با خدا، دارایی های مادی بسیاری در عوض آن خواهید داشت، کمک می کنند.
تار بینی روحانی
ما به کتاب مقدس نیاز نداریم که یک حقیقت آشکار را به ما بیاموزد: علایق و ثروت های این جهان گذرا هستند. هیچ چیز در اینجا ماندنی و مطمئناً برای مدت طولانی نیست. همانطور که پولس گفت: «ما به چیزهای نادیدنی چشم دوخته ایم نه به چیزهای دیدنی، زیرا آنچه به چشم می آید موقتی است، ولی چیزهای نادیدنی تا ابد دوام دارند» (دوم قرنتیان باب ۴ آیه ۱۸). مسیحیان وقتی نسبت به دلبستگی های این جهان چشم می دوزند نزدیک بین میشوند در عوض اینکه دور بینی و دور اندیشی پیشه کنند و به راه ملکوت خیره شوند. و چیزهای کمی میتواند چشمان آنانرا نسبت به آن راه نابینا کند، بیش از اغواگریهای مال و ثروت. هلن کلر که نابینا بود، چنین گفت: «رقت انگیز ترین فرد در این جهان کسی است که بیناست اما دید ندارد.» کتاب مقدس مملو از نمونه هایی از کسانی می باشد که می توانستند ببینند اما در واقع از نظر روحانی کور بودند.
«برخی این جهان را چنان دوست دارند که علاقه خود به حقیقت را فراموش می کنند. همچنانکه ثروتشان در اینجا افزایش می یابد، علاقه آنها به گنجینه آسمانی کم می شود. آنها هر چه بیشتر از دارایی های این جهان بدست میآورند، بیشتر آنها را در آغوش می گیرند تا مبادا ثروتی که با طمع به آن چسبیده اند از ایشان گرفته شود. هر چه بیشتر دارایی بدست می آورند، بخشش ایشان نسبت به دیگران کاهش می یابد، زیرا هر چه بیشتر دارند، احساس فرق بیشتری میکنند. وای که چقدر ثروت فریبنده است ! آنها نیازهای راه خدا را نمی بینند و احساس نمی کنند.» — الن جی. وایت،
Ellen G. White, Spiritual Gifts, vol. 2, p. 267
تاربینی روحانی، نجات ابدی را به خطر می اندازد. تنها در مد نظر قرار دادن عیسی کافی نیست؛ بلکه باید بر او تمرکز کنیم.
متی باب ۱۳ آیات ۳ تا ۷ و ۲۲ را بخوانید. عیسی در اینجا نسبت به چه چیزی هشدار می دهد؟ چرا افتادن در این دام برای همه، فقیر و ثروتمند آسان می باشد؟
نخست، عیسی در خصوص «دلبستگیهای این جهان» (متی باب ۱۳ آیه ۲۲) به ما هشدار می دهد. عیسی نسبت به همه دلبستگی های ما آگاه است از جمله علایق مالی. فقیران نگرانند که به اندازه کافی ندارند ؛ ثروتمندان نگران چه چیزهای بیشتری هستند. ما تنها باید اطمینان یابیم که در زندگی ما، چنین دلبستگیهایی مانند علفهای هرز، «کلام را خفه نکنند» (متی باب ۱۳ آیه ۲۲).
دوم، عیسی به ما نسبت به «اغواگریهای مال و ثروت» در (متی باب ۱۳ آیه ۲۲) هشدار می دهد. اگر چه مال و ثروت به خودی خود شیطانی نیست، اما همچنان قدرت دارد که ما را به گونه ای که به نابودی ابدی منتهی خواهد شد، منحرف کند.
مراحل طمع ورزی
طمع مانند همه گناهان، از دل یا [فکر] شروع می شود. در درون ما آغاز می شود و سپس در بیرون عمل می کند. این چیزی است که در عدن اتفاق افتاد.
پیدایش باب ۳ آیات ۱ تا ۶ را بخوانید. شیطان برای فریب حوا به گناه چه کاری انجام داد؟ او چگونه از همان اصول در طی قرن ها برای فریب ما استفاده کرده است؟
«زن نگاه کرد و دید آن درخت بسیار زیبا و میوه آن برای خوردن خوب است. همچنین فکر کرد چقدر خوب است که دانا بشود. بنابراین از میوه آن درخت کند و خورد. همچنین به شوهر خود نیز داد و او هم خورد» (پیدایش باب ۳ آیه ۶).
اگر کسی آگاهی کافی نداشته باشد، ممکن است فکر کند صنعت تبلیغات الگوی خود را برای فروش محصولاتش از داستان عدن گرفته است. شیطان میوه ممنوعه را به گونه ای عرضه کرد که در حوا تمایلی برای خواستن بیشتر از آنچه قبلاً داشت، ایجاد کند و کاری کرد که فکر کند به چیزی نیاز دارد که در واقع چنین نبود. چقدر هوشمندانه! سقوط او نمایشی از سه مرحله ای است که هر کدام از ما در زمان سقوط در طمع، طی می کنیم: می بینم، می خواهم، می گیرم.
البته طمع می تواند گناهی در سکوت تلقی شود. مانند هوس، پشت پرده جسم ما پنهان می باشد. اما زمانی که در نهایت ثمره آن نمایان می شود، می تواند ویرانگر باشد. می تواند به روابط آسیب برساند، بر روی عزیزانتان زخم بجا بگذارد، و سپس ما را با احساس گناه له کند.
اگر اجازه دهید طمع ظاهر شود، هر اصلی را زیر پا خواهد گذاشت. اخاب پادشاه، تاکستان نابوت را دید، آن را خواست و تا زمانی که ملکه اش نابوت رابه قتل رسانید اخم بر چهره داشت (اول پادشاهان باب ۲۱). عخان وقتی یک جامه و پول را دید، نتوانست مقاومت کند، پس طمع کرد و آنها را گرفت (یوشع باب ۷ آیات ۲۰ تا ۲۲). طمع در نهایت شکل دیگری از خودخواهی است.
«اگر خودخواهی با شکلی از گناه سلطه یابد ، طمع ممکن است به عنوان شکلی از خودپسندی مسلط و چیره شود. این مطلب توسط پولس رسول بطور کامل بیان شد وقتی که او زمان های سخت [دوم تیموتائوس باب ۳ آیه ۱] ارتداد نهایی را توصیف می کند، او خودخواهی را به عنوان یک ریشه بارور از همه شرارت هایی شرح می دهد که بعداً شایع خواهند شد و طمع را به عنوان ثمره نخست آن بیان می کند. زیرا مردمان خود پرست و طماع خواهند بود [دوم تیموتائوس باب ۳ آیه ۲].»— جان هریس، John Harris, Mammon, (New York: Lane & Scott, 1849) p. 52
طمع — رسیدن به اغراض به شیوه های فردی
اشعیا باب ۵۶ آیه ۱۱ را بخوانید. آین این نسبت به چه گناهی هشدار میدهد؟
طمع برای ما به عنوان موجوداتی سقوط کرده، می تواند به آسانی نفس کشیدن باشد. و همچنین به همان اندازه طبیعی باشد. با این وجود، تصور چیزی به غیر از طمع که کمترین انعکاس از شخصیت مسیح در شخصیت بشر باشد، دشوار است. «زیرا که فیض خداوند ما عیسی مسیح را می دانید که هر چند دولتمند بود، برای شما فقیر شد تا شما از فقر او دولتمند شوید» (دوم قرنتیان باب ۸ آیه ۹).
تنها خداوند آسیبی را که طمع در طول تاریخ بوجود آورده است، می شناسد. طمع به جنگ ها منتهی شده است. طمع باعث شده است که مردم جرایمی مرتکب شوند که باعث نابودی خود و خانواده ایشان شد. طمع می تواند مانند ویروسی باشد که محکم به میزبانش می چسبد و فضیلت را از فرد تخلیه نموده تا زمانی که چیزی جز طماعی بیشتر باقی نماند. طمع یک بیماری است که همه چیز را می خواهد: هوس، قدرت و تملک. بار دیگر: می بینم، می خواهم، می گیرم.
متی باب ۲۶ آیات ۱۴ تا ۱۶ را بخوانید. ما از این روایت غم انگیز، درباره قدرت طمع چه چیزی می توانیم بیاموزیم؟
به سخنان یهودا توجه کنید: «مرا چند خواهید داد تا او را به شما تسلیم کنم؟» (متی باب ۲۶ آیه ۱۵). بحث در مورد اجازه دادن به طمع برای برتری جستن بر هر چیز دیگری می باشد! یهودا مانند عده معدودی در تاریخ، از امتیازی خاص بر خوردار بود: او با عیسای تجسم یافته زندگی کرد، شاهد معجزات او بود و موعظات او از کلام زندگی را شنید. و با این وجود — ببینید که حرص و طمع او را به انجام چه کاری سوق داد.
«نجات دهنده چگونه به نرمی با او که قرار بود به وی خیانت کند، رفتار نمود! عیسی در تعالیمش، بر اصول خیرخواهی که در ریشه طمع از بین می روند تمرکز نمود. او در برابر یهودا، خصوصیات زشت طمع را نمایان ساخت و در بسیاری از زمان ها این شاگرد متوجه شد که این شخصیت او بود که به تصویر کشیده شد و به گناهش اشاره شد؛ اما او اعتراف نکرد و نا عدالتی را رها نکرد.» — الن جی. وایت،
Ellen G. White, The Desire of Ages, p. 295
در صورت مراقب نبودن، چه کسی هست که کمی طمع را در خصوصیات خود نشان ندهد؟ ما از طریق فیض خدا، چگونه می توانیم این تمایل طبیعی را تحت کنترل داشته باشیم؟
کنترل نفس
آیات زیر را بخوانید. این آیات چه چیزی می گویند که می تواند و باید در درک اینکه مردم، فقیر یا ثروتمند، چگونه می توانند از خود در برابر خطراتی که طمع، حرص و عشق به پول و مادیات موجود در برابر مسیحیان محافظت نمایند، کمک کند؟
اعمال رسولان باب ۲۴ آیات ۲۴ تا ۲۶
غلاطیان باب ۵ آیات ۲۲ تا ۲۵
دوم پطرس باب ۱ آیات ۵ تا ۹
این آیات بسیار غنی و مملو از دستورات الهی در مورد نحوه زندگی برای ما می باشند. اما به یک موضوع مشترک توجه کنید: کنترل نفس. این صفت بطور خاص در رابطه با طمع، حرص و تمایل به مالکیت چیزها، می تواند دشوار باشد. تنها از طریق کنترل نفس، اول افکارمان و سپس اعمالمان، می توانیم در برابر خطرات چیزهایی که درباره آنها صحبت کردیم، محافظت شویم.
ما تنها به میزانی که خود را به قدرت خداوند می سپاریم، می توانیم این کنترل را داشته باشیم. هیچ کدام از ما به خودی خود، نمی توانیم این ویژگی های گناه آلود را شکست دهیم، بویژه اگر آنها برای مدت طولانی پرورش یافته و مورد توجه قرار گرفته باشند. ما واقعاً به کار ماوراء طبیعی روح القدس در زندگیمان برای غلبه بر این فریب های قدرتمند نیاز داریم. «وسوسه هایی که شما با آن روبرو می شوید، وسوسه هایی است که برای تمام مردم پیش می آید، اما خدا به وعده های خود وفا می کند و نمی گذارد شما بیش از حد توانایی خود وسوسه شوید. همراه با هر وسوسه ای خداوند راهی هم برای فرار از آن فراهم می کند تا بتوانید در مقابل آن پایداری کنید» (اول قرنتیان باب ۱۰ آیه۱۳).
بار دیگر دوم پطرس باب ۱ آیات ۵ تا ۹ را بخوانید. پطرس به چه راهی اشاره می کند؟ مراحل آن چیست و چگونه می توانیم بیاموزیم که از آنها پیروی کنیم، بویژه در مبارزه خود علیه حرص و طمع؟
مطالعه بیشتر: هدف نهایی انسان خوشحالی و رضایت است. اما خشنود نمودن خود از طریق مادیگرایی منجر به رسیدن به این هدف نخواهد شد. مردم در اعماق وجودشان می دانند که این درست است و با این وجود به وسواسشان در مورد دارایی ها ادامه می دهند: می بینم، می خواهم، می گیرم. چه چیزی می تواند از این ساده تر باشد؟ ادونتیست های روز هفتم مانند سایرین، با وسوسه جذب شدن به ارزش های مادی روبرو هستند. با این حال ادامه مالکیت اشیاء، خوشحالی، رضایت و یا قناعت به همراه نخواهد داشت. در عوض مشکلاتی بوجود می آورد، همانطور که حاکم جوان ثروتمند روی گردانده از عیسی ناراحت، دلسرد و دل شکسته بود زیرا آنچه که میخواست را نشنید و دریافت نکرد. «ارزش های مادی با تضعیف فراگیر رفاه مردم، از رضایت و شادی کم زندگی تا افسردگی و اضطراب و مشکلات جسمی مانند سردرد، اختلالات شخصیتی، خودشیفتگی و رفتار ضد اجتماعی در ارتباط است.» تیم کاسر —
Tim Kasser, The High Price of Materialism (Cambridge, Mass.: The MIT Press, 2002), p. 22
به عبارت دیگر مسیحیان مادیگرا با افتخار از چاه ثروت می نوشند اما از نظر روحانی تشنه اند. اما ما هرگز از نوشیدن آبی که مسیح می دهد، احساس تشنگی نخواهیم کرد (یوحنا باب ۴ آیه ۱۴).
داستانهای ایمانداران
۱۳ ژانویه
دعا برای خانواده هندی
توسط اندرو مکچسنی، تبلیغ دینی ادونتیست
آرپیتا بوسله، دانشآموز ۱۴ ساله در مدرسه ادونتیست روز هفتم در غرب هند، زمانی که کامیونی از پشت به ارابه پدرش اصابت نمود، او را از دست داد.
شدت تصادف باعث شد پدرش، روئاصاحب بوسله به داخل مسیر جلوی دو گاو پرتاب شود و با خودرویی دیگر برخورد کند.
هراس و شوک ایجاد شده از مرگ وی باعث شد مادرش که کر و لال است، پیش از موعد وضع حمل کند. آرپیتا بوسله یک ماه زود به دنیا آمد.
بوسله در مصاحبهای در مدرسه ادونتیست روز هفتم آلات واقع در ۳۰ کیلومتری کولاپور، شهری شلوغ با جمعیت بیش از ۱ میلیون نفر، گفت، «اما خدا توانست از مرگ پدرم برای هدایت مادرم به سوی عیسی استفاده کند.»
بوسله نخستین ماههای زندگی خود را با مادرش، آکاتای در بیمارستان سپری کرد. هم او و هم مادرش ناتوان بودند. این وضعیت خطرناک باعث نگرانی دایی او، ساتیش که روزانه در بیمارستان به ملاقات آنها میرفت، شد.
یک روز شنبه وقتی که ساتیش برای تشویق خواهرش به بیمارستان رسید، غریبهای را دید که به کنار همه تختها رفته و با مریضها دعا میکند. ساتیش با کنجکاوی به آن مرد نزدیک شد و متوجه شد که او یک شبان ادونتیست بود.
بوسله گفت، «دایی من هندو بود. اما برای کمک به مادرم درمانده بود، بنابراین از شبان خواست که برای او دعا کند.»
شبان برای مادر و بچه دعا کرد. ساتیش با استفاده از زبان اشاره، سخنان شبان را برای خواهرش ترجمه کرد.
چنانچه شبان به طور مرتب از مادر و نوزاد بازدید نمود، حال آنها شروع به بهبودی نمود. بوسله گفت که ساتیش شگفتزده از شبان در مورد ایمانش پرسید. پس از چند ما مطالعه کتاب مقدّس، ساتیش و خواهرش عیسی را پذیرفتند. مادر، دختر خود را وقف خدا نمود و از زمانی که شروع به حرف زدن کرد، به او آموخت که هر روز ساعت ۷ عصر دعا کند.
بوسله گفت، «هر روز در ساعت ۷ عصر من بیتوجه به جایی که هستم، دستانم را برای دعا به هم میگیرم. تا جایی که یادم میآید من این کار را انجام میدادم.» او اکنون دانشآموز کلاس هفتم مدرسه شبانهروزی آلات ادونتیست است که بودجه برای ساختن ساختمان جدید کلاسهایش را از هدایای سبت سیزدهم در فصل سوم ۲۰۱۷ دریافت نمود.
بوسله خود در سن ۱۳ سالگی تعمید داده شد.
بوسله گفت، «من تصمیم گرفتم تعمید ببینم زیرا دیدهام که عیسی چگونه خانواده من را از طریق کلیسای ادونتیست روز هفتم برکت داده است. من میخواهم بدلیل داستان زندگی مادرم از عیسی پیروی کنم. من تمام کارهایی که عیسی برای او انجام داده است را دیدهام.»
آرپیتا بوسله، دانشآموز ۱۴ ساله یک مدرسه ادونتیست در غرب هند.
درس سوم
۱۳ تا ۱۹ ژانویه
خدا یا ثروت
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: مزامیر باب ۳۳ آیات ۶ تا ۹؛ متی باب ۱۹ آیات ۱۶ تا ۲۲؛ اول پطرس باب ۱ آیه ۱۸؛ عبرانیان باب ۲ آیات ۱۴ و ۱۵؛ خروج باب ۹ آیه ۱۴؛ مزامیر باب ۵۰ آیه ۱۰.
آیه حفظی: «از این جهت خدا او را بسیار سرافراز نمود و نامی را که بالاتر از جمیع نامهاست به او عطا فرمود. تا اینکه همه موجودات در آسمان و روی زمین و زیر زمین با شنیدن نام عیسی به زانو در آیند و همه برای جلال خدای پدر، با زبان خود اعتراف کنند که عیسی مسیح، خداوند است» (فیلیپیان باب ۲ آیات ۹ تا ۱۱).
خدا برای توضیح دیدگاه خود در مورد علاقه بیش از حد برای پول و مادیات، حرفی را از قلم نمی اندازد. سخنان مسیح به مرد ثروتمند حریص که اگر چه توسط خدا برکت داده شد، هر آنچه را که داشت ، اندوخت و احتکار کرد، باید ما را از خدا بترساند: «ای احمق در همین شب جان تو را از تو خواهند گرفت؛ آنگاه آنچه اندوخته ای، از آن که خواهد بود؟ همچنین است هر کسی که برای خود ذخیره کند و برای خدا دولتمند نباشد» (لوقا باب ۱۲ آیات ۲۰ و ۲۱).
خدمت به خدا و خدمت به پول اقداماتی هستند که با هم در تقابل بوده و با یکدیگر وفاق و همخوانی ندارند. یکی یا دیگری، خدا یا ثروت. اینکه فکر کنیم می توانیم هر دو را داشته باشیم، خیالی باطل است زیرا داشتن یک زندگی دو جانبه دیر یا زود گریبان ما را خواهد گرفت. ما ممکن است دیگران یا حتی خودمان را فریب بدهیم، اما نمی توانیم خدا را که روزی باید در برابرش پاسخگو باشیم، فریب دهیم.
ما باید یک انتخاب بکنیم و هر چه بیشتر درنگ کنیم، بهانه بیاوریم یا آن را به تعویق بیاندازیم، پول و عشق به آن بیشتر به جان ما سنگینی و خطور خواهد کرد. ایمان تصمیم گیری را می طلبد.
آنچه باید تصمیم گیری ما را بسیار آسان تر کند، تمرکز بر خداست، آنچه برای ما انجام داده است و آنچه ما به او مدیون هستیم.
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۲۰ ژانویه آماده شوید.
مسیح، خالق
پیدایش باب ۱ آیه ۱، مزامیر باب ۳۳ آیات ۶ تا ۹، اشعیا باب ۴۵ آیات ۱۱ و ۱۲، ارمیا باب ۵۱ آیه ۱۵ و یوحنا باب ۱ آیه ۳ را بخوانید. این آیات درباره خوبی جهان مادی چه چیزی به ما می گویند؟
«این مسیح بود که پهنه آسمانها را گسترد و شالوده های زمین را بنیان نهاد. دست او بود که عالم گیتی را چون آویزه ای در فضا قرار داد و گُل های دشت ها را مزین نمود. ’کوه ها را به قدرت خود مستحکم ساخت.‘ ، ’دریا از آن اوست، او آن را بساخت.‘ مزامیر باب ۶۵ آیه ۶ ؛ باب ۹۵ آیه ۵. او بود که زمین را از زیبایی و هوا را از ترانه پر نمود. و او بر همه چیز در زمین، هوا و آسمان پیام محبت پدر را نوشت.» — الن جی. وایت،
Ellen G. White, The Desire of Ages, p. 20
گذشته از هر چیز، چیزهای مادی ، فی نفسه بد نیستند. بر خلاف برخی از ادیان که چنین تعلیم می دهند که جهان مادی و خود ماده بد یا شیطانی هستند و تنها چیزهای روحانی خوب می باشند، کتاب مقدس برای جهان مادی ارزش قائل است.
گذشته از هر چیز، عیسی خود آن را خلق نمود. پس چگونه می تواند بد باشد؟ متأسفانه، مانند تمام موهبت های خدا، می تواند منحرف و برای مقاصد اهریمنانه مورد استفاده قرار گیرد، اما عطیه اصلی را بد نمی کند. کتاب مقدس نسبت به سوء استفاده و انحراف از چیزهایی که خدا در این جهان خلق کرده است، هشدار می دهد، اما نه از خود آنها.
در مقابل، خدا جهان مادی را خلق نمود و می خواست که قومش از ثمره و مزایای این جهان نیز بهره ببرند: «و تو با لاوی و غریبی که در میان تو باشد از تمامی نیکویی که یهوه، خدایت، به تو و خاندانت بخشیده است، شادی خواهی نمود» (تثنیه باب ۲۶ آیه ۱۱؛ تثنیه باب ۱۴ آیه ۲۶ را نیز ببینید).
عیسی خالق است (یوحنا باب ۱ آیات ۱ تا ۳)، و زمین یک نمونه آشکار از آنچه خلق نموده است، می باشد.
توانایی خلاق او، دیدگاهی منحصر بفرد نسبت به زندگی و کسانی که در آن هستند، به او می دهد. او ارزش چیزهای مادی را می داند، و می داند که برای نفع و حتی خوشی و سرور، آنها را به ما داد. او همچنین می داند در صورتی که بشر از آن موهبت ها سوء استفاده کند و یا حتی آنها را به یک مقصود تبدیل نماید، چه اتفاقی میافتد، درست مانند همه چیزها که باید برای جلال خدا استفاده شوند.
به اطراف به نعمات باور نکردنی این جهان خلق شده بنگرید. حتی پس از نابسامانی های گناه، ما همچنان می توانیم ذات خوب را در بسیاری از بخش های آن ببینیم. جهان خلق شده در خوبی اش چه چیزی درباره خوبی خالقش به ما می گوید؟
پسر خدا / پسر انسان
بعنوان افرادی مسیحی باور داریم که عیسی ، هم خصوصیاتی کاملاً خدایی و هم کاملاً انسانی داشت. این وحدت الهی و بشری، بُعدی منحصربفرد به او بخشیده بطوری که چه چیزی بر روی زمین مهم است و چه چیزی برای ابدیت حیاتی است. اینکه ما نمی توانیم ماهیت الهی و بشری بودن او را درک کنیم، این حقیقت را بی ارزش نمی کند، درست همانطور که نداشتن درک فردی نسبت به آئِرودینامیک باعث نمی شود هواپیما نتواند پرواز کند.
«در اینجا دو راز به بهای یکی وجود دارد — چندگانگی وجود در یگانگی خدا و اتحاد الوهیت و بشریت در شخص عیسی ... هیچ چیز مانند این حقیقت تجسم یافتن مسیح تا این حد خارق العاده نبوده است. » — جی. آی. پاکر،
- I. Packer, Knowing God (Downers Grove, Illinois: InterVarsity Press, 1973), p. 53
یکی از دلایلی که عیسی به این جهان آمد، این بود که نشان دهد خدا تا چه حد غم خوار و با محبت است و تا چه میزان به هر کدام از ما اهمیت می دهد. برخی باور داشتند که خدا جبار بود و میخواست مردم را مجازات کند ولی عیسی آمد و خصلت راستین پدر آسمانی مهربان را هویدا نمود.
با این وجود، شیطان تلاش کرده است که انسان ها را از خدا جدا کند. او تلاش کرده است که خدا را فاقد شخصیت جلوه دهد، و او را به عنوان کسی که به ما توجه ندارد، توصیف نماید. او به هر طریقی متوسل میشود تا ما را از شناخت و تجربه واقعیت نیکوئی و لطف خدا دور نگه دارد. عشق مفرط به مادیات به خوبی به عنوان یکی از اقدامات شیطان برای رسیدن به این هدف جواب می دهد.
متی باب ۱۹ آیات ۱۶ تا ۲۲ را بخوانید. این روایت چه چیزی درباره اینکه شیطان چگونه می تواند از علاقه ما به مادیات برای دور نگه داشتن ما از خداوند استفاده کند، به ما بگوید؟
تصور کنید که عیسی خود، خدای در جسم، با این مرد جوان که به وضوح می دانست عیسی فردی خاص است، صحبت می کرد. و با این حال چه اتفاقی افتاد؟ او اجازه داد ثروت زیادش، علاقه اش به مادیات، او را از فردی که بدرستی خدا بود، جدا سازد. عشق به جهان و مادیات چنان او را کور کرده بود که اگر چه غمگین بود، اما آن غمگینی کافی نبود تا او را به انجام کاری درست وادار سازد. او برای اینکه دارایی هایش را از دست می داد ، ناراحت نبود. او بخاطر اینکه رستگاری خود را برای آن چیزهای مادی از دست می داد، ناراحت بود.
ما فقیر یا ثروتمند، چگونه می توانیم اطمینان یابیم که رابطه درستی با تعلقات این دنیا داشته باشیم؟
مسیح، نجات دهنده
بدهی یک اصل آسمانی نمی باشد. اما آدم و حوا گناه کردند و قانونی که نقض شده بود به معنی مرگ بود. از این رو، بشریت به عدالت الهی بدهکار و مدیون شد. ما ورشکسته بودیم و از نظر روحانی بدهی داشتیم که هرگز قادر به بازپرداخت آن نبودیم.
محبت خدا برای ما، باعث طرح ریزی نقشه نجات شد. عیسی «ضامن» ما شد (عبرانیان باب ۷ آیه ۲۲). این هویت مسیح به عنوان نجات دهنده است که مهمترین معامله ای که تاکنون انجام شده است را آشکار می سازد. تنها قربانی شدن زندگی او می توانست هزینه مورد نیاز عدالت الهی را پرداخت کند. عیسی بدهی گناه که متعلق به ما بود را پرداخت نمود، وقتی که عدالت و رحمت، صلیب را در آغوش کشیدند. جهان هرگز شاهد نمایش چنین ثروتی استفاده شده برای بهای نجات بشر نبود (افسسیان باب ۵ آیه ۲).
«خدا با سخاوتمندی تمام ثروت آسمان را به این جهان ارزانی نمود و با دادن تمام ملکوت به ما از طریق مسیح، اراده، عواطف، ذهن، روح همه انسان ها را خریده است.» — الن جی. وایت،
Ellen G. White, Christ’s Object Lessons, p. 326
آیات زیر را بخوانید و آنچه که مسیح ما را از آن نجات داده است، فهرست وار بنویسید: کولسیان باب ۱ آیه ۱۳؛ اول تسالونیکیان باب ۱ آیه ۱۰؛ اول پطرس باب ۱ آیه ۱۸؛ عبرانیان باب ۲ آیات ۱۴ و ۱۵؛ غلاطیان باب ۳ آیه ۱۳؛ مکاشفه یوحنا باب ۱ آیه ۵.
واژه یونانی tetelestai در یوحنا باب ۱۹ آیه ۳۰ به عنوان مهمترین واژه ای که تاکنون بیان شده شناخته شده است. این واژه به معنی «تمام شده است» و آخرین سخن عیسی بر روی صلیب می باشد. بیانیه نهایی او به این معنی بود که مأموریتش کامل شده بود و بدهی ما «بطور کامل پرداخت شد». او آن را به عنوان یک فرد ناامید ادا نکرد بلکه به عنوان کسی که در نجات جهان از راه منحرف شده به توفیق نائل گردید. نگاه کردن به صلیب نجات، رویدادی را در گذشته با تأثیری در زمان حال و امیدی به آینده ، آشکار می سازد. عیسی زندگی خود را برای نابودی همیشگی گناه، مرگ و کارهای شیطان داد. این بدین معناست که اگر چه ما استحقاقش را نداریم، اما نجات یافته ایم (افسسیان باب ۱ آیه ۷). نگاهی اجمالی به شگفتی های نجات، گام برداشتن بر زمین مقدس است.
مسیح به عنوان نجات دهنده، والاترین تصویر خداست. علاقه زیاد او نجات ما می باشد. این مطلب، دیدگاه او نسبت به بشریت و بویژه میزان ارزش قائل شدن او برای رابطه با ما را نمایان می سازد. با برآورده شدن عدالت، مسیح توجه خود را به واکنش ما نسبت به از خود گذشتگی خویش معطوف می دارد.
درباره این بیاندیشید: مسیح بطور کامل بدهی شما برای تمام کارهای بدی که انجام داده اید را پرداخت نمود. پاسخ شما چه باید باشد؟ (ایوب باب ۴۲ آیات ۵ و ۶ را ببینید.)
خدای غیور
خدا در مواجهه با فرعون چنین اظهار نمود، «زیرا در این دفعه تمامی بلایای خود را بر دل تو و بندگانت و قومت خواهم فرستاد، تا بدانی که در تمامی جهان مثل من نیست» (خروج باب ۹ آیه ۱۴).
منظور خداوند از گفتن اینکه، «در تمامی جهان مثل من نیست، چه بود»؟
«برای اندیشه های فانی بشر غیر ممکن است تا بتواند بطور کامل از عهده درک خصلت یا اعمال آن یگانه ابدی بر آید. برای تیزهوش ترین ها، برای نخبه ترین ها با افکار متعالی ،آن وجود مقدس، باید برای همیشه در پوششی از اسرار باقی بماند. » الن جی. وایت،
Ellen G. White, Testimonies for the Church, vol. 5, pp. 698, 699
خدا هیچ برابری ندارد (اول پادشاهان باب ۸ آیه ۶۰). او به روشی که ما درک نمی کنیم، می اندیشد، به خاطر می آورد و عمل می کند. مهم نیست ما چقدر تلاش کنیم او را به تصویر خود درآوریم، لیکن او خدا باقی می ماند. او کسی است که همه دانه های برف، مغزها، صورت ها و شخصیت های افراد را منحصر بفرد خلق نمود و جز او خدایی نیست (اول پادشاهان باب ۸ آیه ۶۰). گذشته از هر چیز، او خالق است و به عنوان خالق، مطمئناً از مخلوق خود مجزا است.
این آیات درباره تفاوت خدا نسبت به آفریده هایش چه چیزی به ما می گوید؟ اول سموئیل باب ۲ آیه ۲ ؛ مزامیر باب ۸۶ آیه ۸ ؛ اشعیا باب ۵۵ آیات ۸ و ۹ ؛ ارمیا باب ۱۰ آیه ۱۰؛ تیطوس باب ۱ آیه ۲.
وقتی به وجود کامل خدا، تمام دارایی او و همه کارهایی که انجام می دهد، می نگریم، جالب توجه است که می توانست رقبایی داشته باشد. و با این حال چنین است، به این معنی که او باید برای بدست آوردن علاقه و توجه انسان ها «رقابت» کند. شاید به این دلیل است که می گوید، خدای «غیوری» است (خروج باب ۳۴ آیه ۱۴). خدا انسان ها را آزاد آفرید، که بدین معناست که ما حق انتخاب خدمت کردن به او یا چیز دیگری را داریم. این به شیوه های مختلفی، مشکل اساسی بشر بوده است: انتخاب خدمت به دیگر خدایان بی توجه به ثمره آن در مقابل خدمت به تنها خدایی که ارزشش را دارد، خدایی که همه کائنات را خلق نمود و مالک آنها می باشد. پس واقعاً به این دلیل است که او خدایی غیور می باشد.
چه چیزی، در صورت وجود، در زندگی شما برای جلب عواطفتان با خدا در رقابت است؟
مالکیت حقیقی
ما هم بواسطه خلقت و هم نجات، متعلق به خدا هستیم. و نه تنها ما به خدا تعلق داریم بلکه تمام دارایی های ما نیز از آن اوست. ما بخودی خود، مالک چیزی جز تصمیم هایمان نیستیم.
در مقابل، یک اصل اساسی دنیا پرستی، این نگرش است که ما مالک دارایی های خود می باشیم. با این وجود این یک فریب است. برای مسیحیان، اندیشه اینکه آنها مالکان نهایی دارایی های خود می باشند، یعنی داشتن اندیشه ای متضاد با آنچه کلام خدا تعلیم می دهد.
خدا و نه ما، مالک همه چیز است (ایوب باب ۳۸ آیات ۴ تا ۱۱). ما صرفاً غریبه و مستاجر هستیم (لاویان باب ۲۵ آیه ۲۳)، درست مانند بنی اسرائیل در سرزمین موعود. ما حتی برای نفَسِ بعدی خود، وابسته به خدا هستیم (اعمال رسولان باب ۱۷ آیه ۲۵). هر چیزی که فکر می کنیم به ما تعلق دارد، در واقع از آن اوست. ما تنها مباشرین او هستیم و در نتیجه باید دارایی های پیدا و نهان را برای جلال او بکار بریم.
بر اساس آیات زیر، آنچه خدا مالک آنها می باشد را فهرست وار بنویسید: تثنیه باب ۱۰ آیه ۱۴؛ مزامیر باب ۵۰ آیه ۱۰، باب ۱۰۴ آیه ۱۶؛ حزقیال باب ۱۸ آیه ۴؛ حجی باب ۲ آیه ۸؛ اول قرنتیان باب ۶ آیات ۱۹ و ۲۰. این آیات درباره اینکه ما باید چگونه به دارایی های مادی خود بنگریم، چه چیزی به ما میگویند؟
«همه چیز متعلق به خداست. بشر ممکن است مطالبات او را فراموش کند. در حالی که او برکات خود را به وفور بر آنها نازل می دارد، آنها ممکن است عطایای او را برای ارضای تمایلات خودخواهانه خود بکار برند؛ اما آنها برای جوابگو بودن در مورد مباشرت خود، فراخوانده خواهند شد.» — الن جی.وایت، Testimonies for the Church, vol. 9, p. 246
مالکیت خدا و مباشرت ما رابطه ای را باعث می شود که او ممکن است از طریق آن از ما به شیوه هایی استفاده کند که ما را برای آسمان آماده سازد و باعث سود و برکت رسیدن به دیگران شود. اما مباشران سست ایمان، دسترسی مالک به اموالش را محدود می کنند. همانطور که دیروز دیدیم، خدا اراده خود را بر ما تحمیل نمی کند. او ما را آفرید، و در این جهان به ما دارایی هایی داد که تا زمان بازگشتش، آنها را اداره کنیم. آنچه با آنها انجام می دهیم، نوع رابطه مان با او را منعکس می کند.
به اینکه در واقعیت، شما مالک هیچکدام از دارایی هایتان نیستید و همه آنها به خدا تعلق دارند، بیاندیشید. این باید درباره نحوه ارتباط که شما باید با دارایی هایتان داشته باشید، چه چیزی به ما بگوید؟
تفکری فراتر: مباشرت، آنگونه که ما از آن استنباط می کنیم، با قرار گرفتن آدم و حوا توسط خدا در خانه باغی زیبا که باید از آن مراقبت و آن را اداره می کردند، آغاز شد (پیدایش باب ۲ آیه ۱۵). آنها در این محیط عالی، باید باغ را قابل زیستن می کردند، وظیفه ای که نمی توانست چنان دشوار باشد. خدا نقش جدید ایشان را تصویب نمود و در مورد مسئولیت هایشان، به ایشان تعلیم داد. مراقبت از عدن، خوشحالی و ارزش را برای خانواده جدید به همراه می آورد.
عبارت عبری برای بیان«سلطه» שְׁלִיטָה (پیدایش باب ۱ آیات ۲۶ و ۲۸) به معنی «تحت کنترل و قانون در آوردن» می باشد. این یک پیش زمینه بود ، و یک سلطه سختگیرانه نبود، بلکه یک قانون خیرخواهانه در مراقبت از آفرینش خدا بود. این مسئولیت پایان نپذیرفت. آدم و حوا باید در این محیط می آموختند که خدا مالک بود و آنها مدیران یا مباشران او بودند. خدا از ابتدا قصد داشت که آدم و حوا نه به عنوان مالک، بلکه به عنوان مسئولان و افراد قابل اعتماد باشند. آنها باید به خدا نشان می دادند که در انجام وظایفشان وفادار بودند.
«باغ عدن به آدم و حوا داده شد تا از آن مراقبت کنند. آنها باید در آن زراعت و از آن نگهداری می کردند. آنها در کارشان خوشحال بودند. ذهن، قلب و اراده در هماهنگی کامل عمل می کردند. آنها در کارشان احساس خستگی و رنج نمی کردند. ساعاتشان با کار مفید و صمیمیت و همدلی با یکدیگر پر شده بود. مشغولیت آنان فرح بخش بود. خدا و مسیح از آنها دیدن می کردند و با ایشان صحبت می کردند. به آنها آزادی کامل داده شده بود... خدا مالک خانه عدنی ایشان بود. آنها آن خانه را تحت اراده او نگه می داشتند.» — الن جی. وایت،
Ellen G. White, Testimonies for the Church, vol. 2, p. 346.
سوالاتی برای بحث
۱. این واقعیت که خدا مالک جهان است، درباره مسئولیت اساسی ما در مورد محیط زیست، چه چیزی باید به ما بیاموزد؟ در حالی که باید از تعصبات سیاسی برخی از طرفداران حفظ محیط زیست که تنها خلقت را پرستش می کنند، اجتناب نماییم، نگرش ما به عنوان افراد مسیحی نسبت به مراقبت از محیط زیست چه باید باشد؟
۲. در مورد ایده خدای «غیور» بیشتر تأمل کنید. درک این مفهوم همواره آسان نمی باشد، بویژه از آنجایی که در اصلاح بشری، ما به تعصب داشتن به عنوان چیزی بد که باید از آن اجتناب شود، می نگریم. با این وجود، چگونه می توانیم این مفهوم را آنگونه که برای خدا بکار می رود، بدون هیچ بار منفی که این جهان اغلب حمل می کند، درک نماییم؟
۳. چگونه می توانیم بیاموزیم میان استفاده و لذت بردن درست از چیزهای مادی که خدا آفریده است و سوء استفاده از آنها تمایز قائل شویم؟ چرا قائل شدن این تمایز بسیار مهم می باشد؟
داستانهای ایمانداران
۲۰ ژانویه
کارتونهای روز شنبه دیگر نه
توسط اندرو مکچسنی، تبلیغ دینی ادونتیست
بزرگسالان ممکن است پس از تعمید گرفتن، در مورد دشواریهای وفق دادن زندگیشان با سبت کتاب مقدسی صحبت کنند. اما یک پسر ۱۱ ساله چطور؟
برای رونل نرس که در کشور کارائیب ترینیداد و توباگو زندگی میکند، تعمید به معنی خداحافظی با کارتونهای صبح روز شنبه است. این همچنین بدین معنی است که به مادربزرگ خود بگوید که دیگر نمیتواند به فروشگاه مواد غذایی برود یا کارهای دیگر را انجام دهد.
نرس که اکنون ۲۵ ساله و مشاور فناوری اطلاعات وزارت امنیت ملی ترینیداد و توباگو است، در طول یک برنامه یک هفته دعا در دبستان ادونتیست روز هفتم ماراکاس در محوطه دانشگاه کارائیب جنوبی تقاضای تعمید گرفتن نمود. مادرش که یک ادونتیست صوری بود او را در این مدرسه ثبت نام کرده بود. اما دانش وی در مورد خدا از مادربزرگش، یک مسیحی متعهد که او را هر یکشنبه به کلیسا میبرد، آمده بود.
نرس گفت، «در آن جلسات هفته دعا، من یک تشنگی یا خلاء احساس کردم که تا آن زمان واقعاً نمیدانستم وجود داشت. وقتی که سخنران برای تعمید صدا زد، ندایی در درونم گفت که باید قدم به جلو بردارم. پس این کار را انجام دادم.»
کمی پس از تعمید گرفتن وی، مادربزرگش مریض شد. او اکثر شبها را در بیمارستان سپری میکرد. نرس به ملاقات او میرفت، به او دلگرمی میداد و به او میگفت که برای شفایش دعا میکند. در روزهای سبت، داستانهای کتاب مقدّس که کارهای معجزهآسای خدا برای قومش را نشان میدادند، میخواند. او باور داشت که عیسی مراقب مادربزرگش خواهد بود.
او گفت، «بنابراین، برایم بسیار شوکه کننده بود وقتی روزی از مدرسه به خانه آمدم و خالهام تماس گرفت تا به من بگوید که مادربزرگم از دنیا رفته بود.»
نرس ۱۲ سال سن داشت و احساس کرد که خدا او را رها کرده بود. اما وقتی که در مورد زندگی خداشناسانه مادربزرگش فکر کرد، متوجه شد که انجیل با مرگ عیسی به اوج نرسید بلکه با قیام او این اتفاق افتاد و اینکه تمام کسانی که در عیسی بمیرند، روزی قیام خواهند کرد. او رومیان باب ۸ آیه ۱۸ را در مورد خودش میداند. آیه اینگونه است: «به عقیدۀ من درد و رنج کنونی ما ابداً با جلالی که در آینده برای ما ظاهر میشود قابل مقایسه نیست.»
نرس که تصویرش در سمت چپ قرار دارد، و با مدرک علوم کامپیوتر از دانشگاه کارائیب جنوبی فارغ التحصیل شد، گفت که هنوز دلش برای مادربزرگش تنگ میشود.
او گفت، «اما ایمانم بعد از بودن در این دانشگاه و کلیسا قوی است.»
بخشی از هدایای سبت سیزدهم فصل اول ۲۰۱۸ برای ساختن کلیسایی جدید برای دانشگاه کارائیب جنوبی که هرگز دارای ساختمانی مخصوص کلیسا نبوده و در تالار کنفرانس مراسم عبادت برگزار میشود، فرستاده خواهد شد.
درس چهارم
۲۰ تا ۲۶ ژانویه
گریز از راههای دنیوی
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: مزامیر باب ۱۱۹ آیه ۱۱؛ افسسیان باب ۶ آیه ۱۸؛ رومیان باب ۸ آیات ۵ و ۶؛ عبرانیان باب ۱۱ آیات ۱ تا ۶؛ اول پادشاهان باب ۳ آیه ۱۴؛ حزقیال باب ۳۶ آیات ۲۶ و ۲۷.
آیه حفظی: «ثروت در هنگام مرگ هیچ فایدهای برای تو ندارد، ولی درستکاری موجب رستگاری تو خواهد شد.... کسانی که بر ثروت خود توکّل دارند، مانند برگهای پاییزی سقوط میکنند، امّا مردمان درستکار، مانند برگهای بهاری سبز و خرّم خواهند بود» (امثال سلیمان باب ۱۱ آیات ۴ و ۲۸).
اگر چه شیطان از عیسی شکست خورد، ولی از هماوردی با هرکس دیگری به توفیق دست یافت. او به این کار ادامه خواهد داد مگر اینکه ما با زره و قدرت خدا، که تنها او به ما آزادی از فریب این جهان را ارائه می دهد، مبارزه کنیم.
بنابراین، ما باید توجه خود را بر تامین کننده آسمانی متمرکز نماییم. داود ارزش حقیقی این زندگی را درک نمود، هنگامی که نوشت، «شیر بچگان بینوا شده، گرسنگی می کشند و اما طالبان خداوند را به هیچ چیز نیکو کمی نخواهد شد» (مزامیر باب ۳۴ آیه ۱۰). سلیمان درک نمود که آن حکمت و فهم از طلا و نقره با ارزش تر هستند (امثال سلیمان باب ۳ آیات ۱۳ و ۱۴). خوشبختی واقعی و زندگی درست زمانی حاصل میشود که از نگاه و تکیه به دارایی و ثروت خود چشم بر داشته و به مسیح که مالک آن می باشد چشم بدوزیم.
تنها امید ما برای فرار از جذابیت این جهان یک رابطه حیاتی و موفق با عیسی می باشد. این هفته به مطالعه ریشه های آن رابطه خواهیم پرداخت و اینکه آنها چقدر برای توفیق روحانی ما حیاتی هستند تا قدرتی را که در پشت نقاب دنیا پنهان شده ، تشخیص داده و اهمیت مسیح را بعنوان دلیل واقعی برای زندگی درک کنیم.
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۲۷ ژانویه آماده شوید.
رابطه با مسیح
عشق به دارایی های دنیوی حتی توسط کسانی که دارایی زیادی ندارند، می تواند زنجیر قدرتمندی باشد که جان را در عوض مسیح، به این جهان پای بند می کند. حتی اگر ما اموال دنیوی زیادی نداشته باشیم، اشتیاق پرشور به بدست آوردن متاع مادی می تواند به یک لعنت وحشتناک تبدیل شود که اگر تحت کنترل خداوند در نیاید، جان را از رستگاری دور خواهد نمود. شیطان این را می داند، و به این دلیل است که تا جای ممکن از عشق به دارایی های مادی برای به دام انداختن افراد بیشتری استفاده می کند.
تنها راه ما برای مراقبت و محفاظت چیست؟
« در آنچه بالا [ملکوت آسمان] است تفکر کنید، نه در آنچه بر زمین است» (کولسیان باب ۳ آیه ۲). چگونه میتوانیم به آنچه که پولس به ما می گوید عمل کنیم؟ (مزامیر باب ۱۱۹ آیه ۱۱ و افسسیان باب ۶ آیه ۱۸ را نیز ببینید.)
چه آیات دیگری می توانید بیابید که درباره آنچه که باید ذهنمان را بر آنها متمرکز کنیم، سخن می گویند؟ (برای مثال، فیلیپیان باب ۴ آیه ۸ را ببینید.)
تنها درمان و خلاصی از دنیا پرستی، به هر شکلی که باشد، وقف دائمی خود به مسیح (مزامیر باب ۳۴ آیه ۱) در فراز و نشیب های زندگی می باشد. موسی «ننگ و خاری به خاطر مسیح را ثروتی عظیم تر از گنج های مصر دانست» (عبرانیان باب ۱۱ آیه ۲۶). پیش از هر رابطه دیگری مسیح باید اولویت اول ما باشد. مسیح بدنبال تعهدی بر پایه اعتقاد است و نه بر اولویتها و ترجیح ؛ یعنی، ما باید به خاطر او [که خداوند و منجی است] و کاری که برای ما انجام داده است، به او وفادار باشیم، و نه بدلیل هر گونه مزایای آنی که ایمان و تعهدمان به او، ممکن است به همراه داشته باشد.
زندگی ما باید در عیسی مستور بوده و نقشه های او باید نقشه های ما باشند.
تعهد واقعی، اقدام به شخم زنی و [به پیش رفتن است] نه اینکه ایستاده و به عقب نگاه کنیم. (لوقا باب ۹ آیه ۶۲)هنگامی که ما چنین تعهدی را بوجود می آوریم، عیسی ما را به بالاترین حد قابلیتها و تواناییهایمان می رساند. هنگامی که تسلیم او می شویم، او یوغ جهان را از جان ما را درهم می شکند. ما باید بجای تمرکز بر مادیات، مسیح محور باشیم؛ که مسیح به تنهایی خلاء زندگیمان را پر خواهد نمود.
در مورد زمانی که یک دارایی مادی بدست آوردید، چیزی که بشدت بدنبالش بودید، بیاندیشید. شادی و رضایت از آن چه مدت پیش از محو شدن به طول انجامید، و شما به حالت اول باز گشتید؟
در کلام
بیش از شش میلیارد انجیل در سرتاسر جهان توزیع شده است، اما چه تعداد از آنها به عنوان کلام خدای زنده در نظر گرفته شده اند؟ چه تعداد از آنها با قلبی خالص و بی ریا برای دانستن حقیقت، خوانده شده اند؟
مطالعه درست کتاب مقدس، قطب نمای روحانی ما را قراول می کند و ما را قادر می سازد تا در میانه جهان مغشوش و کذب، مسیریابی کنیم. کتاب مقدس یک سند زنده از منشاء الهی است (عبرانیان باب ۴ آیه ۱۲) و در نتیجه ما را به حقیقتی که نمی توانیم در جایی دیگر بدست آوریم، هدایت می کند. کتاب مقدس، نقشه راه مسیح برای زندگی روزانه است و با رشد خردمندی و پالایش شخصیتمان، ما را تعلیم می دهد.
یوحنا باب ۵ آیه ۳۹ ، باب ۱۴ آیه ۶ و باب ۲۰ آیه ۳۱ را بخوانید. کتاب مقدس، بویژه انجیل، معتبر ترین اطلاعات در مورد عیسی را به ما می دهد. این آیات خاص در انجیل یوحنا ، چه چیزی درباره عیسی و دلیل اهمیت زیاد آن برای ما و برای آنچه که به آن معتقدیم، می گویند؟
ما کتاب مقدس را مطالعه می کنیم زیرا منبع نهایی حقیقت می باشد. عیسی حق است و ما در کتاب مقدس عیسی را بدلیل نحوه آشکار شدنش به ما در آنجا آنگونه که می توانیم بشناسیم، می یابیم. ما در اینجا، در کلام خدا، عهد قدیم و جدید، درباره هویت عیسی و کاری که برای ما انجام داده است، می آموزیم. سپس عاشق او می شویم و زندگی و روح خود را به امانت ابدی او می سپاریم. با پیروی از عیسی و اطاعت از کلام او، همانگونه که در کلامش نمایان شده است، ما می توانیم از بند گناه و جهان رهایی یابیم. «پس اگر پسر، شما را آزاد سازد واقعاً آزاد خواهید بود» (یوحنا باب ۸ آیه ۳۶).
رومیان باب ۸ آیات ۵ و ۶ را بخوانید. در اینجا نسبت به چه چیزی به ما هشدار داده شده است و مطالعه کلام خدا چگونه می تواند به ما در تلاشهای فکری مان کمک کند؟
عشق به جهان، بویژه عشق به دارایی های دنیوی، در صورتی که مراقب نباشیم، می تواند ما را به راحتی از خدا دور سازد. به همین دلیل است که چرا باید خود را با کلام محصور کنیم، که به حقایق ابدی و روحانی که برای زندگی مسیحی بسیار حیاتی هستند اشاره می کند.
عشق به چیزهای دنیوی هرگز سیره روحانی را در ذهن متعالی نخواهد ساخت؛ در عوض، اصول کتاب مقدس را با طمع و خود خواهی و شهوت جایگزین می کند. محبت آنگونه که در کتاب مقدس نمایان شده است، از طریق تعلیم دادن اهمیت وقف خودمان برای دیگران، روابط را ایجاد می کند. در مقایسه، دنیا پرستی تماماً در مورد بدست آوردن متاع برای خودمان می باشد که در تضاد با همه چیزهایی است که مسیح نشان داده است.
زندگی بر پایه دعا
«این است حیات جاویدان که آنها تو را خدای واحد حقیقی و عیسی مسیح را که فرستاده تو است، بشناسند» (یوحنا باب ۱۷ آیه ۳). جای تعجب نیست که مسیحیان اغلب می گویند که ایمانشان مربوط به رابطه با خدا می باشد. اگر شناخت خدا «زندگی ابدی» است، پس ما می توانیم آن زندگی را از طریق رابطه با او بیابیم. و البته، ارتباط در مرکزیت آن رابطه قرار دارد. ما دیروز دیدیم که خدا از طریق کلام الهی خود، با ما ارتباط بر قرار می کند. و ما به نوبه خود از طریق دعا با او ارتباط بر قرار می کنیم.
همانگونه که دیده ایم، اگر بخواهیم ذهن و قلبمان را بجای چیزهای این جهان بر چیزهای آسمانی متمرکز کنیم، پس دعا ضروری می باشد. این بدین دلیل است که دعا بنا به ماهیتش، ما را به یک قلمرو بالاتر از این جهان هدایت می کند.
با این وجود حتی در اینجا نیز ما باید بسیار مراقب باشیم زیرا گاهی دعا هایمان صرفاً می توانند ابراز کننده طبیعت خودخواهانه ما باشند. به این دلیل است که باید دعا کنیم تا تسلیم اراده خدا بشویم.
سال ها پیش زنی این کلمات را بیان نمود، «آه ای خداوند، آیا برای من یک مرسدس بنز خواهی خرید؟» این به روش خودش، حمله به مادیگرایی کسانی که ادعای ایمان به خدا را دارند، بود. ما نیز باید مطمئن باشیم زمانی که دعا می کنیم، که خود عمل تسلیم شدن به خدا و مرگ به جهان می باشد، بجای اراده خود، اراده خدا را جستجو کنیم.
عبرانیان باب ۱۱ آیات ۱ تا ۶ را بخوانید. بخش بسیار مهمی که باید با دعاهای ما آمیخته شود چیست؟ همچنین، معنای آمدن با ایمان نزد خدا و دعا کردن در ایمان چه می باشد؟
اگر ایمانی در دعاهای ما وجود نداشته باشد، این استنباط وجود دارد که این ایمان تقلبی شیطان است. «دعا و ایمان بسیار بهم پیوسته هستند، و باید با هم مورد مطالعه قرار گیرند. در دعای ایمان، یک علم الهی وجود دارد؛ علمی که هر کسی که عمر زندگی موفقی داشته باشد باید درک کند. مسیح می گوید، ’بنابراین به شما میگویم یقین بدانید که آنچه را که در دعا طلب میکنید خواهید یافت و به شما داده خواهد شد‘ مرقس باب ۱۱ آیه ۲۴. او مشخص می سازد که درخواست ما باید بر اساس اراده خدا باشد؛ ما باید چیزهایی را مطالبه کنیم که او وعده داده است، و هر آنچه که دریافت می کنیم باید در راستای محقق نمودن اراده وی باشد. اگر شرایط انجام شوند، وعده صریحاً تحقق می یابد.» — الن جی. وایت، Ellen G. White, Prayer, p. 57
به زندگی دعایی خود بنگرید. شما برای چه چیزی دعا می کنید؟ دعا هایتان در مورد اولویت هایتان چه می گویند؟ برای چه چیزهای دیگری ممکن است نیاز داشته باشید دعا کنید؟
زندگی حکیمانه
یکی از زیباترین روایت های کتاب مقدس در داستانِ سلیمان یافت می شود که از خدا خواست تا چیزی فوق همه چیزهای دیگر به او بدهد. «دل فهیم عطا فرما تا قوم تو را داوری نمایم و در میان نیک و بد تمیز کنم؛ زیرا کیست که این قوم عظیم تو را داوری تواند نمود؟» (اول پادشاهان باب ۳ آیه ۹).
خدا چه کلمات مهمی به سلیمان گفت که اگر او توجه می نمود، باعث جلوگیری ویرانی که دارایی اش برای این پادشاه به همراه داشت، می شد؟ چرا آنچه خدا در اینجا به او فرمود برای همه ما مهم می باشد؟ اول پادشاهان باب ۳ آیه ۱۴؛ اول یوحنا باب ۵ آیه ۳ و اول پطرس باب ۴ آیه ۱۷ را نیز ببینید.
سلیمان حکمت بزرگی داشت اما حکمت به خودی خود اگر بکار گرفته نشود و در زندگی اعمال نشود، چیزی بیش از اطلاعات خوب نخواهد بود. در مفهوم کتاب مقدسی این واژه، حکمتی که بر پایه آن عمل نشود، در واقع حکمت نیست. بسیاری که اطلاعات صحیح بسیاری در مورد خدا و الزامات او داشته و دارند، نجات نخواهند یافت. اما نا فرمانی سلیمان، باعث شد او از راهی که خداوند او را بدان فراخوانده بود، منحرف شود. تنها در مراحل بعدی زندگی، او متوجه شد و با فروتنی چنین نوشت: «زیرا که حکمت از لعل ها بهتر است و جمیع نفایس را به او برابر نتوان کرد» (امثال سلیمان باب ۸ آیه ۱۱).
حکمت در بکار بردن دانش و فهم می باشد. دانش، نشان دهنده حقایق است؛ درک، نشان دهنده بصیرت است؛ و حکمت در نتیجه عمل، بکار بردن درک و دانشمان در زندگی بدست می آید. یک مباشر عاقل، نه تنها به دانش و درک نیاز دارد بلکه همچنین به تجربه ای که از بکار بردن آن دانش و درک در زندگی بدست می آید نیز نیازمند است.
مثال سلیمان به ما نشان می دهد که حتی عاقل ترین و فهیم ترین افراد چگونه به راحتی می توانند درگیر پوچی شیوه زندگی مادیگرایی شوند، چنانچه از دانشی که به ایشان داده شده است بهره نبرند.
اول قرنتیان باب ۳ آیه ۱۹ را با امثال سلیمان باب ۲۴ آیات ۱۳ و ۱۴ مقایسه کنید. تفاوت میان دو نوع حکمتی که در این آیات بیان شده اند، چه می باشد؟ پاسخ های خود را در روز سبت در کلاس مطرح کنید.
روحالقدس
نبرد بزرگ واقعی است؛ دو طرف در حال مبارزه برای جانهای ما هستند. یکی ما را به سوی مسیح جذب می کند (یوحنا باب ۶ آیه ۴۴) و دیگری به سوی جهان (اول یوحنا باب ۲ آیه ۱۶). قدرت روح القدس در زندگی ما می تواند ما را در جهتی درست قرار دهد اگر ما خود را تسلیم او نماییم.
«در هر حال، وقتی او که روح راستی است بیاید، شما را به تمام حقیقت رهبری خواهد کرد» (یوحنا باب ۱۶ آیه ۱۳؛ یوحنا باب ۱۴ آیه ۱۶ را نیز ببینید). روح القدس ما را قدرت می بخشد تا بر پایه اصول و ایمان، و نه با هوس و احساسات که بر جهان مسلط هستند، زندگی کنیم. آماده سازی موفق برای زندگی در آسمان، با زندگی صادقانه در این جهان تحت هدایت روح القدس بدست می آید.
پولس چنین اندرز می دهد: «ایمان شما بر قدرت خدا متکی باشد، نه بر فلسفه انسانی» (اول قرنتیان باب ۲ آیه ۵). فریب این جهان اغلب از طریق دارایی های مادی، ما را از خداوند دور می سازد. در مقابل، اگر ما مقاومت نکنیم، قدرت روح القدس ما را به سوی عیسی خواهد کشید.
موفقیت در مبارزه با جهان و تطمیع هایش تنها خارج از قدرت خودمان بدست خواهد آمد. حزقیال باب ۳۶ آیات ۲۶ و ۲۷، یوحنا باب ۱۴ آیه ۲۶ و افسسیان باب ۳ آیات ۱۶ و ۱۷ را بخوانید. هنگامی که ما اجازه می دهیم که روح القدس اختیار ما را بدست گیرد، خدا برای اطمینان از اینکه ما پیروزی روحانی دست یابیم، چه کارهایی انجام خواهد داد؟
«از طریق نظریه ها و سنت های دروغین است که قدرت شیطان بر ذهن فایق می آید. او با سوق دادن بشر به معیارهای دروغین، شخصیت را به گونه ای بد تغییر می دهد. روح القدس از طریق کتاب مقدس با ذهن سخن می گوید و قلب را تحت تاثیر حقیقت قرار می دهد. از این رو، او خطا را افشا می کند و آن را از روح خارج می سازد. از طریق روح حقیقت که بواسطه کلام خدا عمل می کند، مسیح قوم برگزیده خویش را مقهور خویش می سازد.» — الن جی. وایت، Ellen G. White, The Desire of Ages, p. 671
روح القدس مخبر حقیقت و عطیه نهایی است که عیسی می توانست برای نشان دادن الوهیت بر روی زمین پس از صعودش به آسمان ارائه دهد. روح القدس در تلاش است که به ما قدرت غلبه بر فریب ها و «افسون های» قدرتمند این جهان را بدهد.
جهان همه ما را به سمت خود می کشد، اینطور نیست؟ شما اکنون چه انتخاب هایی می توانید بکنید که به شما در تسلیم شدن به روح القدس، تنها کسی که می تواند به شما قدرت مقاومت در برابر وسوسه های این جهان را بدهد، کمک کنند؟
مطالعه بیشتر: یک مباشر بر پایه دو اصل وظیفه و محبت عمل می کند. «به یاد داشته باشید که وظیفه، یک خواهر دو قلو دارد که نام او محبت است؛ این دو با هم بطور متحد می توانند تقریبا همه چیز را به انجام برسانند، اما جداگانه، هیچ کدام قادر به انجام کاری خوب نمی باشند.» — الن جی. وایت،
Ellen G. White, Testimonies for the Church, vol. 4, p. 62
انجام وظیفه و محبت باید بطور عملی عیان باشد. برای اینکه محبت ، حس وظیفه ما را بیدار سازد، تنها نیاز داریم که در فداکاری مسیح تامل نماییم.
اصول این جهان در تقابل با اینها می باشند: نفرت و دو قلویش یعنی طغیان و سرکشی. سرکشی می تواند نفرت در عمل باشد. لوسیفر یعنی شیطان بر علیه خدا شورش نمود (حزقیال باب ۲۸ آیات ۱۶ و ۱۷) و تا زمانی که نابود نشود، دست از آن دست نخواهد کشید. او قدرت محبت را به عشق به قدرت تبدیل نمود. رهبران مذهبی اسرائیل از اقتدار و قدرتی که عیسی در اختیار داشت، متنفر بودند (متی باب ۲۲ آیه ۲۹). حتی زمانی که آنها به معبد فرار کردند و یا از نگاه جستجوگر او کنار رفتند، باز هم راه خود را تغییر ندادند.
سوالاتی برای بحث
۱. در مورد نظریه محبت و وظیفه بیشتر بیاندیشید. منظور الن جی. وایت وقتی که پس از دوقلو خواندن آنها، می گوید که یکی بدون دیگری قادر به انجام هیچ خوبی نمی باشد، چیست؟ محبت بدون وظیفه و وظیفه بدون محبت چگونه اند؟ چرا باید هر دو با هم باشند؟۲. آیه حفظی این هفته چنین است: «ثروت در هنگام مرگ هیچ فایدهای برای تو ندارد، ولی درستکاری موجب رستگاری تو خواهد شد.... کسانی که بر ثروت خود توکّل دارند، مانند برگهای پاییزی سقوط میکنند، امّا مردمان درستکار، مانند برگهای بهاری سبز و خرّم خواهند بود» (امثال سلیمان باب ۱۱ آیات ۴ و ۲۸). معنای این آیات چیست؟ در مورد ثروت چه چیزی را بیان می کنند و چه چیزی را بیان نمی کنند؟
۳. در کلاس، در مورد زندگی سلیمان بحث کنید. بپرسید که چگونه توانسته است چنین از مسیر خارج شود. در کتاب جامعه به دنبال آیه ای بگردید که به نمایان کردن بیهودگی و پوچی دارایی های جهان حتی زمانی که مانند سلیمان بسیاری از آنها را داریم، کمک کند. ما این هفته چه چیزی در مورد دعا، مطالعه کتاب مقدس و رابطه با مسیح آموخته ایم که می تواند ما را در مسیر صحیح معنوی نگه دارد؟
۴. چگونه کسانی که دارایی های دنیوی زیادی ندارند، با این وجود ممکن است در دامی که شیطان برایشان قرار داده است، گرفتار شوند؟
۵. شما به پرسش پایانی روز چهارشنبه درباره تفاوت انواع حکمت، چه پاسخی دادید؟
داستانهای ایمانداران
۲۷ ژانویه
فرشتهای که قطعات بتونی حمل میکند
توسط اندرو مک چزنی، تبلیغ دینی ادونتیست
ولادیمیر موسکولنکو همسرش گالینا را در شهر بوزکه در اوکراین بیدار کرد تا رؤیای غیر معمول را با او در میان بگذارد.
او گفت، «من با قطعاتی بتنی در دست ایستاده بودم. آنها بسیار سنگین بودند. پس ناگهان فرشتهای عظیم، زیبا و درخشان در مقابلم ظاهر شد. او به من لبخند زد. و دستش را بر روی دست من گذاشت، بتنها را برداشته و آنها را بالا برد.»
گالینا موسکولنکو نشست. او مدتها بود که برای داشتن ۵۰۰۰ دلار برای پرداخت قطعات بتنی برای تبدیل ساختمانی متروک به کلیسای ادونتیست روز هفتم در شهر ۱۴۰۰ نفرهشان دعا میکرد.
موسکولنکو گفت، «گوش کن، نوعی کمک مالی در راه است. نمیدانم از کجا خواهد آمد، اما میآید.»
دو روز بعد، یکی از اعضای کلیسا تماس گرفت و گفت، «سه دوست از لهستان برای دیدن من میآیند.»
موسکولنکو به همسرش گفت، «این پول ماست که میآید.»
بازدیدکنندگان لهستانی در روز سبت به موعظه موسکولنکو گوش دادند. پس از غروب خورشید، او درباره بدهی به ایشان گفت.
چند روز بعد، حواله بانکی به میزان ۵۰۰۰ دلار به دستش رسید.
موسکولنکو گفت که کلیسای نورانی بوزکه که در سال ۲۰۱۶ افتتاح شد، پس از ۱۱ سال ساخت و ساز، بر پایه دعا و معجزه ساخته شد. یک زوج ادونتیست از استرالیا ۲۰۰۰ دلار برای سقفی جدید ارائه دادند. بخش اروپا-آسیا و مجمع محلی، بودجههای پروژه را فراهم نمودند. اعضای کلیسای ایالات متحده و چک نیز کمک فرستادند.
موسکولنکو ۵۴ ساله گفت، خدا و فرشتگانش مرتباً پادرمیانی کردند. به او گفته شد که مقامات درخواست برای ایجاد پنجرهای جدید بر روی دیوار مخالفت کردند. او گفت، «من در این باره دعا کردم و با خود فکر کردم، خدایا لطفاً به ما کمک کن تا بتوانیم پنجره جدید را درست کنیم.»
سپس اتفاق جالبی افتاد.
او گفت، «ما شروع به تعمیر تنها پنجره موجود کردیم و شکافی در دیوار ایجاد شد. کل دیوار نزدیک بود فرو بریزد.»
«کارگران ساختمانی ما به سرعت یک تراکتور با چیزی برای نگه داشتن دیوار را به داخل آوردند. اما همانطور که برای سرپا نگه داشتن دیوار تلاش میکردند، چنان فرو ریخت، که گویا فرشتهای گفته بود، بفرمایید!» موسکولنکو این را گفت و انگشتش را در هوا بالا برد.
او گفت که این چیزی است که وقتی شما تلاش میکنید و به خدا اعتماد میکنید، اتفاق میافتد: او غیرممکن را ممکن می سازد.
گالینا موسکولنکو، رهبر کلیسا در بوزکه، اوکراین.
درس پنجم
۲۷ ژانویه تا ۲ فوریه
مباشرین فرا عدنی
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: اشعیا باب ۲۲ آیات ۱۴ تا ۱۸ ؛ اول قرنتیان باب ۴ آیات ۱ و ۲ ؛ کولسیان باب ۲ آیات ۲ و ۳ ؛ افسسیان باب ۶ آیات ۱۳ تا ۱۷ ؛ دوم قرنتیان باب ۵ آیه ۱۰.
آیه حفظی: «اما چون خدا ما را لایق دانست و انتشار انجیل را به عهدۀ ما گذاشت، ما سخن میگوییم. منظور ما جلب رضایت انسان نیست، بلکه ما میخواهیم خدایی را خشنود کنیم که دلهای ما را پیوسته میآزماید» (اول تسالونیکیان باب ۲ آیه ۴).
کار نخست آدم و حوا با مباشرت و مراقبت همراه بود. تمامی مخلوقات و باغ به آنها سپرده شده بود تا از آن مراقبت کنند، بهره ببرند و بر آن سلطه داشته باشند (پیدایش باب ۲ آیه ۱۵)، حتی با وجودی که مالک آن نبودند. در عوض آنها مباشران آنچه بودند که خداوند به آنها به امانت سپرده بود.
این هفته نگاهی دقیق تر به معنای مباشرت پس از سقوط خواهیم انداخت، پس از آنکه نخستین والدین ما از عدن رانده شدند. یعنی، ما نیز مباشر هستیم اما در محیطی کاملا متفاوت نسبت به آنچه که آدم و حوا در ابتدا از آن بهره جسته بردند.
مباشرت [یا مراقبت و نظارت] چیست؟ برخی از شخصیت های کتاب مقدس با نحوه زندگی خود، مفهوم مباشر را نمایان می سازند. سایر متون آن را بوضوح بیشتری تعریف می کنند. هنگامی که ما مباشران خدا می شویم، تمرکز ما بجای جهان و ارزش های مادی اش، به خالق و ماموریتش تغییر می کند. درست مانند آدم و حوا، خدا مسئولیت هایی با منشاء الهی به ما به امانت سپرده است. از زمان سقوط در عدن، هر چند ، وظیفه مباشرت تغییر یافته است زیرا همراه با مسئولیت های مراقبت از جهان مادی، حقایق روحانی نیز به ما به امانت سپرده شده تا به نیکویی از آنها مراقبت کنیم.
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۳ فوریه آماده شوید.
مباشرین در عهد قدیم
واژه «مباشر» خود تنها چند بار در عهد قدیم ترجمه شده است. در اغلب موارد، از عبارتی در خصوص فردی که «بر خانه» نظارت دارد مربوط می شود، ایده مسئولیت اداره امور منزل؛ یعنی یک «مباشر» (پیدایش باب ۴۳ آیه ۱۹، باب ۴۴ آیات ۱ و ۴ ؛ اول پادشاهان باب ۱۶ آیه ۹). مباشران مسئولیت هایی داشتند که امور خانه و دارایی های اربابشان را مدیریت کنند و هر چیزی که از آنها خواسته می شد را انجام دهند. مفهوم مباشر در عهد قدیم را می توان با شناسایی ویژگی های یک مباشر یافت. مباشران نمی توانند از مراقبت و نظارت خود جدا باشند چرا که هویت آنان را هویدا می سازد.
برخی از ویژگی های یک مباشر در عهد قدیم بطور شفاف مشخص شده اند. نخست، جایگاه یک مباشر در زمره یکی از بزرگترین مسئولیت ها بود (پیدایش باب ۳۹ آیه ۴). مباشران برای توانایی هایشان انتخاب می شدند و از جانب اربابانشان برای انجام دادن کارها مورد احترام و اطمینان قرار می گرفتند. دوم، مباشران می دانستند آنچه به ایشان واگذار شده بود، به اربابانشان تعلق داشت (پیدایش باب ۲۴ آیات ۳۴ تا ۳۸). این تفاوت بزرگ میان یک مباشر و مالک می باشد. مباشران از جایگاه و موقعیت خود آگاه هستند. سوم، هنگامی که مباشران از آنچه به آنها واگذار شده بود برای خود استفاده می کردند، رابطه اعتماد میان آنها و مالک گسسته می شد و مباشران برکنار می شدند (پیدایش باب ۳ آیه ۲۳، هوشع باب ۶ آیه ۷).
اشعیا باب ۲۲ آیات ۱۴ تا ۱۸ را بخوانید. در زمان سلطنت حزقیا ، شبنا به عنوان مباشر و همچنین خزانه دار منصوب شد که هر دو از سمت های بسیار مهم قدرت بودند. در نتیجه سوء استفاده از موقعیتش، چه اتفاقی برای وی افتاد؟
«احراز هویت یک مباشر با ارباب خویش پیوند دارد. او وظایف یک مباشر را می پذیرد، و او باید بجای ارباب خود عمل کند و تصدی امور ارباب را بر عهده دارد. علایق اربابش، علایق او خواهد بود. جایگاه یک مباشر از کرامت زیادی برخوردار است زیرا اربابش به او اعتماد دارد. اگر در عوض خردمندی، خودخواهانه عمل کند و با سود بردن از دارایی های اربابش منفعت کسب نماید، از اعتمادی که به او وجود داشته است منحرف شده است.» — الن جی. وایت، Ellen G. White, Testimonies for the Church, vol. 9, p. 246
چگونه می توانیم مفهوم مهم را بهتر بیاموزیم که در حقیقت مباشران چیزهایی هستیم که در این زندگی داریم ؟ این درک چگونه باید بر کارهایی که انجام می دهیم تاثیر بگذارد؟
مباشرین در عهد جدید
دو واژه اصلی برای «مباشر» در عهد جدید وجود دارد. یکی epitropos که سه بار پدیدار شده و دیگری oikonomos که ده بار تکرار شده است. هر دوی این کلمات، جایگاه هایی را توصیف می کنند که مسئولیت های مدیریتی سپرده شده به مباشر، توسط مالک را بیان می کنند.
در عهد قدیم و جدید، مباشران با آنچه که انجام می دهند، تعریف شده اند. عهد جدید بطور خاص مباشر را از لحاظ جوابگویی (لوقا باب ۱۲ آیه ۴۸) و انتظارات و توقعات (اول قرنتیان باب ۴ آیه ۲) را توصیف می کند. اگر چه عهد قدیم بیشتر بر بیان مالکیت خدا تمرکز دارد تا بر اشاره نمودن مستقیم به ما به عنوان مباشران او. بنابراین، در حالی که مفهوم مباشر در هر دو عهد شبیه به هم می باشد، عهد جدید مفهومی فراتر از تنها مدیریت خانواده را استنباط می کند.
در تمثیل مباشر نابکار (لوقا باب ۱۶ آیات ۱ تا ۱۵)، عیسی مفهوم مباشر را تعمیم می دهد. درس او درباره چیزی بیشتر از فرار یک مباشر از رسوایی مالی می باشد. این قضیه در مورد کسانی که خردمندانه ایمان را متجلی نموده و از بروز فاجعه روحانی می گریزند نیز کاربرد دارد. یک مباشر عاقل، با دور اندیشی راه را برای آینده بازگشت عیسی آماده خواهد ساخت (متی باب ۲۵ آیه ۲۱).
اول قرنتیان باب ۴ آیات ۱ و ۲، تیطوس باب ۱ آیه ۷ و اول پطرس باب ۴ آیه ۱۰ را بخوانید. این آیات درباره مباشرین و مباشرت چه چیزی به ما می گویند؟
«بایستی قلبم را بر روی روح القدس باز کنم، تا تمام استعداد ها و انرژی هایی که خدا در اعتماد به من داده است، برانگیخته شوند. من به مسیح تعلق دارم و برای خدمت به او بکار گماشته شده ام. من یک مباشر فیض او هستم.» — الن جی. وایت،
Ellen G. White, Fundamentals of Christian Education, p. 301
در لوقا باب ۱۲ آیات ۳۵ تا ۴۸، عیسی همچنین از واژه «مباشر» بصورت استعاره استفاده می کند. او از مباشر عاقلی که آماده بازگشت پسر انسان است، سخن می گوید و مباشر بی وفا را به عنوان کسی که مراقبت کردن را بدلیل تاخیر اربابش در بازگشت ترک نموده است، توصیف می کند. مباشر بی وفا به یک ستمگر غاصب تبدیل شده است و به اطرافیانش توهین می کند. او دیگر یک الگوی کارهای خوب و یا مدیری از فیض نمی باشد.
هنگامی که ما مسیح را می پذیریم، مباشرانی هستیم که به مدیریت خدا فراخوانده شده ایم. اما مهم تر اینکه ما باید حقایق روحانی زندگی مسیحی در آماده سازی برای آسمان را مدیریت کنیم.
لوقا باب ۱۲ آیه ۴۵ را بخوانید. چرا ما به عنوان ادونتیست های روز هفتم که اغلب با نوعی «تاخیر» دست و پنجه نرم می کنیم، باید بطور خاص مراقب سقوط در این فریب باشیم؟
مباشرین رازهای خدا
کولسیان باب ۲ آیات ۲ و ۳ و اول تیموتائوس اول باب ۳ آیه ۱۶ را بخوانید. این آیات چه چیزی را به عنوان «راز» مشخص می کنند؟ این واقعیت که این یک «راز» است، چه چیزی درباره محدودیت های آنچه می توانیم درباره آن بدانیم، به ما می گوید.
صُوفَرِ نَعْماتی به ایوب می گوید «آیا عمق های خدا را می توانی دریافت نمود؟» (ایوب باب ۱۱ آیه ۷). واژه «عمق» به معنی نامعلوم، مبهم، ناشناخته، نا مشروح یا غیرقابل درک می باشد. اسرار خدا در کتاب مقدس ثبت شده اند، هر چند که درک کامل آنها همچنان فراتر از قوه ادراک ما می باشد. به همین دلیل است که آنها راز می باشند. مانند این است که هر کدام از ما یک فرد نزدیک بین هستیم که به آسمان نگاه می کنیم و امیدوار به دیدن کوچک ترین جزئیات هستیم. ما نمی توانیم آنقدر دور را ببینیم مگر آنکه خدا آن را برای ما نمایان سازد.
تثنیه باب ۲۹ آیه ۲۹ چه چیزی درباره آنچه که به ما آشکار شده است، می گوید؟
ما مباشرین چیزهایی هستیم که از عهده درک کامل بر نمی آئیم. ما تنها به آن میزان که مکاشفه و کتاب مقدس نمایان می سازد، آگاهی داریم. بزرگ ترین مباشرت ما زندگی کردن «به عنوان خادمان مسیح و مباشرین حقایق اسرار آمیز الهی می باشد» (اول قرنتیان باب ۴ آیه ۱).
خدا می خواهد که ما به عنوان مباشرانش، حقیقت الهی را که به ما آشکار نموده است حفظ کنیم، تعلیم بدهیم، از آن مراقبت و حفاظت نماییم. آنگونه که ما آن را انجام می دهیم، مباشرت نهایی می باشد و بدین معنی است که ما «حقایق مکشوف ایمان را با وجدان پاک نگه می داریم» (اول تیموتائوس باب ۳ آیه ۹).
بزرگ ترین اسرار این است که ما همگی می توانیم مسیح، «امید جلال» را تجربه کنیم. درک کامل نقشه نجات بدلیل ماورای طبیعی بودن، برای ما غیر ممکن است. اینکه خالق همه چیز (یوحنا باب ۱ آیات ۱ تا ۳) به این زمین بیاید و «در جسم آشکار شود» (الن جی. وایت، Manuscript Releases, vol. 6, p. 112) تنها برای اینکه خود را به عنوان قربانی برای گناهان بشریت ارائه دهد، شامل رازهایی می باشد که احتمالا هرگز کاملا توسط هیچ مخلوقی درک نخواهد شد. حتی فرشتگان برای درک این راز که چرا عیسی به زمین آمد، مطالعه می کنند (اول پطرس باب ۱ آیه ۱۲). با این وجود، آنچه آنها می دانند باعث می شود همه ما خداوند را برای جلال و نیکوئی اش ستایش کنیم (مکاشفه یوحنا باب ۵ آیه ۱۳).
شما فرا خوانده شده اید که مباشر انجیل باشید. چه مسئولیت هایی بطور خودکار خواهی داشت؟
مباشرین حقایق روحانی
هنگامی که ما به مباشرت فکر می کنیم، به چیزهای ملموس فکر می کنیم و این درست است. اما همانطور که اکنون دیده ایم، مباشرت فراتر از آن است. عطایای نا مشهود، مانند دارایی های ملموس از جانب خدا هستند. این هدایای نا مشهود، دارایی های روحانی هستند که خدا به ما می دهد (اول پطرس باب ۴ آیه ۱۰) تا بتوانیم در مسیح، ویژگی های مسیحی را توسعه دهیم و به مردمی تبدیل شویم که در او هستیم. از این رو، ما باید عطایای نا مشهود را حتی با دقتی بیشتر از دارایی های ملموس مدیرت کنیم زیرا آنها ارزش بی نهایت بیشتری دارند.
افسسیان باب ۶ آیات ۱۳ تا ۱۷ را بخوانید. چه چیزی از طرف خدا داده شده است که ما باید مباشرین آن باشیم؟ چرا مدیرت درست این چیزها بسیار برای ما مهم می باشد؟
«خدا به کسانی که با خداوند ما مسیح عیسی متحد هستند، حیات جاودان می بخشد» (رومیان باب ۶ آیه ۲۳). جهان و همه چیزهایی که ارائه می دهد، نمی تواند نجاتی را که ما در مسیح داریم ارائه دهد. رستگاری، هدیه ای که خدا به ما می دهد، با ارزش ترین داریی ماست. همیشه باید این رهایی و رستگاری را در مقابل چشم داشته باشیم تا بما کمک کند تا این دیدگاه را در مباشرت دارایی های دیگر که بما ارزانی شده است حفظ کنیم که این نیز از خداست.
«تنها از نوری که از جلجتا می تابد، آموزه های طبیعت به درستی درک خواهند شد. باشد که از طریق قصه بیت لحم و صلیب، نشان داده شود که چگونه نیکی بر شر غلبه می یابد و چگونه هر برکتی که به ما داده می شود عطایی از نجات می باشد.» — الن جی. وایت، Ellen G. White, Education, p. 101
نجات به ما تعلق دارد تنها به این دلیل که عیسی بهای نهایی را پرداخت. پولس بوضوح می گوید، «از راه اتحاد با مسیح و به وسیله خون اوست که ما رهایی یافتیم و گناهان ما بخشیده شد و چقدر بی حد و حصر است فیضی که خدا به فراوانی به ما بخشیده است» (افسسیان باب ۱ آیات ۷ و ۸). [در متن انگلیسی] ، عبارت «ما یافتیم» به این معنی است که [رهایی یا] «رستگاری» را یافتیم. این به ما تعلق دارد اما تنها به این دلیل که خدا آن را به ما داده است. پس چقدر حیاتی است که ما «زره کامل خدا» را بپوشیم (افسسیان باب ۶ آیه ۱۱)، تا اهریمن باز نگردد و آن را با خود نبرد. زیرا تنها راهی که او می تواند آن را انجام بدهد، این است که ما به او اجازه دهیم و این نیز تنها در صورتی اتفاق خواهد افتاد که ما از آنچه که در «کلام خدا» (افسسیان باب ۶ آیه ۱۷) برای ما آشکار شده است، اطاعت نکنیم. بزرگ ترین حفاظ و مراقبت برای ما از طریق اطاعت در ایمان از نور هدایتی که به ما داده شده است، بدست می آید.
بار دیگر افسسیان باب ۶ آیات ۱۳ تا ۱۷ را بخوانید. ما چگونه زره خدا را به تن می کنیم و به چه روش هایی مباشرین آنچه در آن زره به ما داده شده است، می باشیم؟
مسئولیت ما به عنوان مباشر
مباشران خردمند به کسانی گفته میشود که با خواسته و اراده خویش اصول اخلاقی مسئولیتهای شخصی را متقبل گردیده و آنرا اجرا می نمایند. پذیرش مسئولیت شخصی، تصمیمی است که اتخاذ می کنیم و کارهایی است که متقبل می شویم. این تعریف رابطه میان علت و معلول را مشخص می کند. آماده بودن برای پذیرفتن مسئولیت شخصی، یک صفت کلیدی است که در تعریف مباشر نمی تواند نادیده گرفته شود، زیرا مباشرین باید در داشتن منفعت مالک در قلوب خویش امین باشند. از این رو، چنین آمادگی یک انتخاب است که رابطه مطلوب یک مباشر با خدا را تعریف می کند.
«خدا می خواهد بشر رابطه مستقیم با او داشته باشد. خدا در تمام برخورد هایش با انسان ها، اصل مسئولیت شخصی را به رسمیت می شناسد. او بدنبال تشویق حس وابستگی شخصی و تحت تاثیر قرار دادن نیاز به راهنمایی شخصی می باشد. عطایای او به افراد بشر سپرده شده اند. هر انسان یک مباشر امانتهای مقدس است؛ هر یک باید امانت را مطابق با دستورالعمل سپرده گذار اداره کند ؛ و هر یک باید حساب [سپرده] مباشرت او را به خدا پس بدهند.» — الن جی. وایت، Ellen G. White, Testimonies for the Church, vol. 7, p. 176
هنگامی که ما مباشر می شویم، مسئولیت مان را به فرد یا سازمان دیگر انتقال نخواهیم داد. مسئولیت شخصی ما نسبت به خداست و در تمام برخورد هایمان با اطرافیان خود، منعکس خواهد شد (پیدایش باب ۳۹ آیه ۹؛ دانیال باب ۳ آیه ۱۶ را نیز ببینید). ما با تمام وجود و به بهترین وجه از توانائیهای خود وظیفه را متقبل می شویم. توفیق از دید خدا، بیشتر به ایمان و خلوص ما بستگی خواهد داشت تا هوش و استعداد.
دوم قرنتیان باب ۵ آیه ۱۰ را بخوانید. ما چگونه این آیات را در زمینه مفهوم مباشر حکیم بودن، درک می کنیم؟
متخصصین الهیات و فیلسوفان برای قرن ها در مورد مسئله دشوار اراده آزاد [اختیار] به بحث پرداخته اند. اما کتاب مقدس روشن است: ما به عنوان انسان دارای اراده و انتخاب آزاد هستیم. ایده مورد قضاوت قرار گرفتن توسط اعمالمان در غیر این صورت معنایی ندارد. بنابراین، ما با فیض خدا، یک مسئولیت شخصی داریم که در تمام کارهایی که انجام می دهیم، شامل مباشرین وفادار کارهای اربابمان، تصمیم های درست بگیریم.
تفکری فراتر: واژه ترجمه شده به عنوان «مباشر» در آیات عهد قدیم، بجای یک واژه از یک عبارت می آید: asher al bayt، «کسی که سرپرست یا ناظر یک خانه است». برای مثال، پیدایش باب ۴۳ آیه ۱۹ می تواند اینگونه ترجمه شود: «وقتی آنان به ناظر خانه یوسف نزدیک شدند با او در دروازه خانه گفتگو کردند.» در نظر بگیرید که در خانه ای زندگی می کنید که متعلق به شما نیست ولی به شما سپرده شده است تا با اهل خانواده خود در آن زندگی کنید. با اینکه این خانه متعلق به شما نیست ولی آیا همچون خانه خود از آن مراقبت نخواهید نمود؟از این رو، مباشر کسی است که چیز بسیار با ارزشی به او سپرده شده باشد هر چند که به او تعلق نداشته باشد. از بسیاری جهات، این مسئولیت را بزرگ تر از زمانی می کند که مباشر مسئول دارایی های خودش می باشد.
همین ایده در عهد جدید نیز ادامه یافته است. «عهد جدید ایده های عهد قدیم را می گیرد و آنها را با ایده ها، مفاهیم و کلمات قرن نخست تلفیق می کند و از این رو آموزه های کتاب مقدس در مورد مباشرت را غنی نموده و گسترش می دهد. رایج ترین واژگان یونانی استفاده شده در مورد مباشرت از oikos و oikia، خانه، مشتق شده اند. oikonomos کسی است که از خانه محافظت می کند: مباشر یا مدیر. oikonomia یک اسم انتزاعی، مدیریت خانه است، که معنی آن اغلب گسترده تر می باشد.» —
Handbook of Seventh-day Adventist Theology (Hagerstown, Md.: Review and Herald Publishing Association, 2000), p. 653
سوالاتی برای بحث
۱. در کلاس بیشتر در مورد ایده مباشر چیزهای نا مشهود و روحانی بودن به بحث بپردازید. مفهوم آن چیست؟ ما چگونه این چیزها را «مدیریت» می کنیم؟
۲. در کلاس بیشتر در مورد ایده مباشر چیزهای نا مشهود و روحانی بودن به بحث بپردازید. مفهوم آن چیست؟ ما چگونه این چیزها را «مدیریت» می کنیم؟
۳. به پیام سه فرشته در مکاشفه یوحنا باب ۱۴ آیات ۶ تا ۱۲ بیاندیشید. چه حقایق مهمی در آنجا بیان شده است که ما مسئولیت مباشر بودن آنها را دریافت کرده ایم؟
۴. چرا برای ما بسیار مهم است که اعتماد کردن و باور داشتن به چیزهای روحانی که کاملا برایمان قابل درک نمی باشند را بیاموزیم؟ به چه روش های دنیوی ما در هر صورت همیشه این کار را انجام می دهیم؟
داستانهای ایمانداران
۳ فوریه
دعای فرد ناتوان در یادگیری
توسط اندرو مک چزنی، تبلیغ دینی ادونتیست
ادسون اسمیت ۱۱ ساله در حالی که با کتاب مقدّس در دستش زانو میزد، اشک از چشمانش جاری شد.
او چنین دعا کرد: «خداوند، اگر به من کمک کنی که بخوانم، من این کتاب را هر روز خواهم خواند.»
اسمیت بدلیل ناتوانی در خواندن، از کلاس چهارم مدرسه ادونتیست روز هفتم در کشور کارائیب ترینیداد و توباگو بیرون آمد. او دچار خوانش پریشی شدید بود. اسمیت مدتی برای بدست آوردن پول، انبه میچید و میفروخت و خانهها را تمیز میکرد. اما وقتی میدید که دیگر کودکان به مدرسه میروند، غمگین میشد.
اسمیت که اکنون ۳۶ ساله است، گفت: «سپس روزی من بسیار افسرده بودم. کتاب کقدّس را در دست گرفتم، بر روی زمین زانو زدم در حالی که اشک در چشمانم بود، و گفتم، خداوندا، اگر به من کمک کنی که بتوانم بخوانم، این کتاب را هر روز خواهم خواند.»
این دعای ساده به سرعت پاسخ داده نشد و اسمیت سبک زندگی با فیلمهای شهوتانگیز و مهمانی را در پیش گرفت. اما آن دعا اسمیت را در مسیر ایجاد کسب و کار محوطه سازی و مأموریت خیابانی ادونتیست روز هفتم به نام انجیل برای استخوان های خشک قرار داد که از شهادتهای فردی چهار رهبرش برای تشویق افراد جوان به پیروی از مسیح استفاده میکند.
حدود یک سال پس از دعای کودکانهاش، اسمیت توسط والدین ادونتیست خود به گرنادا، جزیرهای واقع در ۱۶۰ کیلومتری شمال ترینیداد فرستاده شد تا با مادربزرگش زندگی کند. مادربزرگش او را به مدرسه بازگرداند. اگر چه اسمیت بزرگترین کودک در کلاس چهارم بود، متوجه شد که چند دانشآموز دیگر نیز به خوانش پریشی مبتلا هستند. او گفت، «این باعث شد که حس بهتری داشته باشم.»
بزرگسالان مصمم شدند به وی کمک کنند. یکی از معلمان تصمیم گرفت آواشناسی را به او آموزش دهد. هر شب، کتابی را در خانه باز میکرد و سعی مینمود آن را بخواند و کلمات آن را هجی کند.
حدود سه سال گذشت. سپس، یک شب وقتی که اسمیت ۱۵ ساله در تلاش برای خواندن بود، ناگهان متوجه شد که میتواند بخواند. کلمات معنا پیدا کردند و اسمیت گفت، «من شروع به خواندن کردم!»
بزرگتر که شد، توانایی خواندن به او کمک کرد که کسب و کار محوطه سازی خود را باز کند که در کنار مأموریت انجیل برای استخوان های خشک او فعالیت میکند.
او گفت، «من در کلاس فردی بودم که توانایی یادگیری نداشتم. نمیدانستم چگونه خواهم توانست از پس آن برآیم. و کاری که خدا برای من انجام داده است را ببینید.»
درباره ادسون اسمیت (سمت چپ) هفته آینده بیشتر بخوانید.
درس ششم
۳ تا ۹ فوریه
نشانههای یک مباشر
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: عبرانیان باب ۱۱ آیات ۸ تا ۱۲؛ رومیان باب ۴ آیات ۱۳ و ۱۸ تا ۲۱؛ متی باب ۶ آیه ۲۴؛ عبرانیان باب ۹ آیه ۱۴؛ اول یوحنا باب ۵ آیات ۲ و ۳ ؛ لوقا باب ۱۶ آیات ۱۰ تا ۱۲.
آیه حفظی: «همه باید ما را خادمان مسیح و مباشرین حقایق اسرار آمیز الهی بدانند. مسلماً یک مباشر باید قابل اعتماد باشد» (اول قرنتیان باب ۴ آیات ۱ و ۲).
مباشرین با نوع یا علامت متمایزشان شناخته می شوند، درست مانند خرده فروشانی که با آرم یا نام تجاری خود شناخته می شوند. درواقع، بسیاری از مردم با تبدیل خود به یک نام تجاری قابل عرضه در بازار، معروف می شوند.
نام و نشان تجاری یک مباشر مسیحی، بازتاب دهنده محبت مسیح بواسطه رابطه ای است که آن شخص با وی دارد. هنگامی که ما صفات مسیح را در زندگی به کار می بندیم، زندگیمان مارک ما را نشان می دهد. مارک و نشان ما نشان عیسی می باشد؛ هویت ما با هویت او مخلوط شده است (اول قرنتیان باب ۶ آیه ۱۷).
این هفته ما به خصوصیات متمایز کننده مباشرین خدا که مارک آنها را بوجود می آورند، نگاهی خواهیم انداخت. این ویژگیها ما را بر می انگیزند تا بدنبال بازگشت عیسی باشیم و به عنوان مباشرین وفادار حقیقتش، کاری را که به ما سپرده شده است، انجام دهیم. هر ویژگی تشریح کننده یک رابطه عمیق است که می توانیم با کسی که برای نجات از دست رفتگان آمد داشته باشیم. هر چه بیشتر این ویژگی ها مورد بررسی قرار می گیرند، عمیق تر در زندگیمان ریشه می یابند. شخصیت محبت وار خدا با تمام پویایی اش، نشان انحصاری ما خواهد شد و بر تمام جنبه های زندگی ما در حال حاضر و تا ابدیت تاثیر خواهد گذاشت.
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۱۰ فوریه آماده شوید.
وفاداری و سر سپردگی
«مسلماً یک مباشر باید قابل اعتماد باشد» (اول قرنتیان باب ۴ آیه ۲). مبارزه و پیروزی«در مسابقه بزرگ ایمان» (اول تیموتائوس باب ۶ آیه ۱۲) برای یک مباشر وفادار بسیار حیاتی می باشد. خدا وفادار است و ما از طریق کار کردن او در ما، وفادار می شویم. وفادار بودن به معنی حقیقی پابرجایی در برابر آنچه می دانیم درست است بخصوص در گرمای مبارزات روحانی.
جنگ روحانی میان حق و باطل، خوب و بد مطمئنا بوقوع خواهد پیوست. آنها بخشی از مبارزه ایمان هستند. تصمیمی که مباشرین باید در هر موقعیت بگیرند این است که وفادار باشند. اگر شما عاشق ثروت هستید، مطمئن شوید که به خدا و آنچه که درباره خطرات عشق به پول می گوید، وفادار باقی بمانید. اگر طالب شهرت هستید، نسبت به آنچه کلام خدا درباره تواضع می گوید، وفادار بمانید. اگر با افکار شهوانی در کشمکش هستید، نسبت به وعده های تقدس وفادار بمانید. اگر خواهان قدرت هستید، نسبت به آنچه خدا درباره خدمت گزاری همه بودن می گوید، وفادار بمانید. انتخاب وفادار بودن و وفادار نبودن اغلب به گزینه دوم می انجامد حتی با وجود اینکه عواقبش می تواند ابدی باشد.
عبرانیان باب ۱۱ آیات ۸ تا ۱۲، ۱۷ تا ۱۹ و رومیان باب ۴ آیات ۱۳، ۱۸ تا ۲۱ را بخوانید. این آیات درباره وفادار بودن چه چیزی تعلیم می دهند؟
در زبان عبری، «وفادار» به معنی اعتماد کردن می باشد. همان ریشه یکسان عبری به ما واژه «امین» را می دهد و درواقع به معنی «محکم» و «استوار» بودن می باشد. وفاداری بدین معنی است که ما تحت آزمایش قرار گرفته ایم و برای نقشه خدا متعهد و استوار باقی مانده ایم.
مارتین لوتر پیشوای جنبش اصلاح گرائی ، «که خود را برای سخن گفتن در مقابل امپراطور آماده می کرد، کلام خدا را می خواند، به نوشته های خود نگاه می کرد و در پی ارائه پاسخی مناسب می گشت ... او کتاب مقدس را نزدیک آورد ... و با شور و هیجان دست چپ خود را بر روی کتاب مقدس قرار داد در حالی که دست راستش را به سمت آسمان بلند نمود، سوگند یاد نمود که به انجیل وفادار بماند و آزادانه ایمانش را ابراز کند حتی اگر شهادتش را با خون خود مهر کند.» —
- H. Merle d’Aubigné, History of the Reformation (New York: The American Tract Society, 1846), vol. 2, book 7, p. 260
مکاشفه یوحنا باب ۲ آیه ۱۰ را بخوانید. کلمات درباره «وفادار بودن تا سر حد مرگ» باید برای ما در مسیر روزانه مان با خداوند، چه معنایی داشته باشند؟
سرسپردگی
«هیچ کس نمی تواند بنده دو ارباب باشد چون یا از اولی بدش می آید و دومی را دوست دارد و یا به اولی ارادت پیدا می کند و دومی را حقیر می شمارد. شما نمی توانید هم بنده خدا باشید و هم در بند مال» (متی باب ۶ آیه ۲۴). این آیه چه چیزی درباره اهمیت بسیار زیاد سرسپردگی به خدا را به ما می آموزد؟
دانستن اینکه نام خدا به معنی «غیور» (خروج باب ۳۴ آیه ۱۴) می باشد، باید مانند صدای شیپور ما را به سرسپردگی فراخواند. سرسپردگی به یک خدای «غیور»، سرسپردگی در محبت است. در جنگ ایمان، سرسپردگی به تعریف آن که ما هستیم کمک می کند و ما را به ماندن در مبارزه تشویق می کند.
وفاداری و سرسپردگی ما برای خدا مهم است (اول پادشاهان باب ۸ آیه ۶۱). این یک قرارداد نیست که بدنبال پیش بینی تمام احتمالات باشد؛ همچنین تنها فهرستی از قوانین نیست. بلکه در عوض، یک بیانیه آشکار از باورها، ایمان و تعهد شخصی ماست.
اول تواریخ باب ۲۸ آیه ۹ را بخوانید. این آیه درباره اهمیت وفاداری و سرسپردگی، چه چیزی به ما می آموزد؟
هر کجا که وفاداری وجود دارد، به هر حال، احتمال خیانت نیز وجود دارد. وفاداری نیز مانند محبت باید رایگان ارائه شود زیرا در غیر این صورت وفاداری حقیقی نمی باشد. در جنگ، گاهی نیروهای خط مقدم مجبور به ماندن و مبارزه کردن هستند؛ در غیر این صورت، افسرانشان به آنها شلیک خواهند کرد. این افراد ممکن است وظیفه خود را انجام دهند اما لزوما به خاطر وفاداری نمی باشد. این وفاداری نیست که خدا از ما می خواهد.
به ایوب بنگرید. او حوادث فاجعه باری را که قرار بود خانواده، دارایی ها و سلامتی وی را نابود کنند، پیش بینی نکرد. او می توانست اعتماد، محبت و تعهدش را ترک نماید، اما وفاداری اش به خدا یک انتخاب تزلزل ناپذیر اخلاقی بود. او که در ستایش علنی خدا صادق و شجاع بود، این سخنان معروف را ادا کرد، «گرچه خدا مرا بکشد، در حضور او از خود دفاع خواهم کرد» (ایوب باب ۱۳ آیه ۱۵). سرسپردگی او در برابر فاجعه، اساس وفاداری است و مباشرین وفادار را به بهترین شکل نشان می دهد.
از خود بپرسید: من در برابر خداوند که برای من مرد، تا چه میزان وفادار هستم؟ به چه روش هایی می توانم این وفاداری را بهتر آشکار کنم؟
وجدان روشن
چیزهای با ارزش زیادی وجود دارند که ما می توانیم داشته باشیم. سلامتی، عشق، دوستان، خانواده عالی — همه اینها برکت هستند. اما شاید مهم تر از همه، وجدان پاک باشد.
عبرانیان باب ۱۰ آیات ۱۹ تا ۲۲ و اول تیموتائوس باب ۴ آیات ۱ و ۲ را بخوانید. داشتن یک «وجدان شریر» و «وجدانی که همچون آهن سرد بی حس شده است»، به چه معناست؟
وجدان ما به عنوان یک دیده بان و ناظر داخلی از زندگی بیرونی ما عمل می کند. یک وجدان باید خود را به معیاری عالی و بالا مرتبه پیوند دهد: احکام خدا. خدا احکام خود را بر قلب آدم نوشت اما گناه تقریبا آن را محو نمود — نه تنها در او بلکه همچنین در نسل او. تنها بخش هایی از احکام باقی ماندند. «[غیر یهودیان] نشان می دهند که مقررات شریعت در قلب هایشان نوشته شده و وجدان های ایشان نیز درستی آن را تایید می کند» (رومیان باب ۲ آیه ۱۵). عیسی هر کجا که آدم شکست خورد، موفق می شود زیرا احکام خدا «در دل او» حفظ بود (مزامیر باب ۴۰ آیه ۸).
پولس می گوید که چه چیزی تنها راه حل ما برای وجدانی بد می باشد؟ عبرانیان باب ۹ آیه ۱۴ را ببینید.
«باید به گنجه وجدان وارد شد. پنجره های جان باید به روی زمین بسته و به سوی آسمان گشوده شوند تا پرتو های روشن آفتاب عدالت براحتی بتابند ... ذهن باید روشن و پاک نگاه داشته شود تا میان خوب و بد تمایز قائل شود.» — الن جی وایت،
Mind, Character and Personality, vol. 1, pp. 327, 328
هنگامی که احکام خدا بر قلب ایماندار نوشته شود (عبرانیان باب ۸ آیه ۱۰) و ایماندار با ایمان بدنبال آن احکام باشد، یک وجدان روشن، نتیجه احتمالی آن می باشد.
اگر تا کنون تحت فشار یک وجدان گناهکار تقلا نموده اید، می دانید که تا چه میزان می تواند هولناک باشد، ادامه پیدا کند و هرگز شما را رها نکند. تمرکز نمودن بر عیسی و مرگش بر روی صلیب برای شما و گناهتان، چگونه می تواند به رهایی شما از نفرین وجدان گناهکار کمک کند؟
اطاعت
هابیل با فرمانبرداری در مذبح خود زانو زد، و همانطور که خدا دستور داده بود، بره قربانی را با خود به همراه داشت. قائن از طرف دیگر، با عصبانیت در مذبح خود زانو زد و میوه با خود داشت. هر دو پیشکشی با خود آورده بودند، اما تنها یک برادر از فرمان خدا اطاعت کرده بود. بره قربانی پذیرفته شد، اما محصول زمین رد شد. هر دو برادر مفهوم و دستورالعمل های مربوط به پیشکشی قربانی را درک کردند، اما تنها یکی از آنچه خداوند فرمان داده بود، اطاعت نمود (پیدایش باب ۴ آیات ۱ تا ۵).
«مرگ هابیل در نتیجه سر باز زدن قائن در پذیرش نقشه خدا در مکتب اطاعت بود، نجات یافتن با خون عیسی مسیح، با ارائه قربانی اشاره شده به مسیح مشخص می شود. قائن ریختن خون را که نماد ریخته شدن خون مسیح برای جهان بود ، نپذیرفت.» — الن جی. وایت،
Ellen G. White Comments, The SDA Bible Commentary, vol. 6, p. 1109
اطاعت در ذهن شروع می شود. شامل روند حساس پذیرش ذهنی مسئولیت انجام دستورات از مقام بالاتر می شود. اطاعت از رابطه ای با یک شخص مقتدر و تمایل به مطیع او بودن، شکل می گیرد. در مورد رابطه ما با خدا، اطاعتمان داوطلبانه است، کاری از روی محبت که رفتار ما را بصورت تعهدات اخلاقی قالب ریزی می کند. اطاعت از خدا باید دقیقاً آنگونه که او دستور می دهد، باشد و نه آنگونه که ما فکر می کنیم و مایلیم که باشد. مورد قائن یک مثال عالی از کسی است که آنچه خود می خواهد را بجای آنچه خدا تمایل دارد، انجام می دهد.
اول یوحنا باب ۵ آیات ۲ و ۳ و رومیان باب ۱ آیه ۵ و باب ۱۰ آیات ۱۶ و ۱۷ را بخوانید. این آیات درباره معنای اطاعت برای مسیحیان که بواسطه ایمان و بدون اعمال شریعت نجات می یابند، چه چیزی تعلیم می دهند؟
ما برای اینکه نجات یابیم، اطاعت نمی کنیم؛ ما اطاعت می کنیم زیرا پیش از این نجات یافته ایم. اطاعت دستور عملی ایمان معنوی است.سموئیل به شائول گفت، «آیا خداوند بیشتر از دادن قربانی ها و نذرها خشنود و راضی می شود یا از اطاعت از او؟ اطاعت بهتر از قربانی کردن است. فرمانبرداری بمراتب بهتر از چربی قوچ است» (اول سموئیل باب ۱۵ آیه ۲۲).
منظور سموئیل از گفتن «اطاعت بهتر از قربانی کردن است، چه بود؟» این باید به ما مسیحیان چه چیزی بگوید که برای گرفتار نشدن در انجیل دروغین فیض ارزان، به ما کمک کند؟
امین و قابل اعتماد بودن
لوقا باب ۱۶ آیات ۱۰ تا ۱۲ را بخوانید. این آیات درباره قابل اعتماد بودن، چه چیزی به ما می آموزند؟ چرا این ویژگی برای یک مباشر وفادار بسیار مهم می باشد؟
این اصل قابل اعتماد بودن در سرتاسر کتاب مقدس دیده می شود. برای مثال، در یک داستان چهار متصدی دربانی لاوی مسئول حفاظت از معبد عهد قدیم در شب شدند. آنها باید از اتاق های پر از گنج محافظت می کردند و هر روز صبح کلیدها را برای باز کردن درها نگاه می داشتند (اول تواریخ باب ۹ آیات ۲۶ و ۲۷). از آنجایی که آنها قابل اعتماد تلقی می شدند، این وظیفه به آنها سپرده شده بود.
قابل اعتماد بودن یک ویژگی مباشر خوب است. این بدین معناست که مباشرین قابل اعتماد، معنای عمیق وظیفه خود را می دانند؛ آنها درک می کنند که خدا قابل اعتماد است و آنها نیز تلاش می کنند که این چنین باشند (تثنیه باب ۳۲ آیه ۴، اول پادشاهان باب ۸ آیه ۵۶).
قابل اعتماد بودن به معنی مجموعه ای از ویژگی ها می باشد. این بالاترین سطح شخصیت و شایستگی است که یک فرد می تواند در نظر ناظران بدست آورد. منعکس کردن شخصیت خدا بدین معنی است که کاری را که می گویید انجام خواهید داد، بدون در نظر گرفتن شرایط یا مردمی که بر شما فشار می آورند تا خلاف آن را انجام دهید (دوم پادشاهان باب ۱۲ آیه۱۵).
دانیال از نظر پادشاهان دو سلطنت جهانی، قابل اعتماد بود. شهرت او در سرتاسر زندگی اش به عنوان یک مشاور قابل اعتماد که شجاعانه حکمت و حقیقت را به پادشاهان می رساند، در تضاد مستقیم با جادوگران و فال گیران دربار بود. قابل اعتماد بودن گوهر تاج اخلاقیات است؛ اصول اخلاقی شما را به ناب ترین شکل ممکن به نمایش می گذارد. این صفت در یک مباشر یک شبه بوجود نمی آید بلکه در طول زمان با وفادار بودن حتی در کوچک ترین چیزها بدست می آید.
دیگران متوجه امین و صادق بودن ما می شوند. آنها به ما احترام می گذارند و به ما تکیه می کنند زیرا می دانند که ما به راحتی توسط نظریات، وسوسه ها یا تملق تحت تاثیر قرار نمی گیریم. در نتیجه امین بودن نمایشی از عملکرد شخصیت در همه مسئولیت های انجام شده بر روی زمین، مکانی برای آزمون رفتن به ملکوت، می باشد. «ما باید اشخاصی وفادار و قابل اطمینان برای پادشاهی مسیح باشیم تا کسانی که حکمت دنیوی دارند، ارائه ثروت ها، خوبی ها، رحمت ها، مهربانی و تواضع شهروندان ملکوت خدا را مشاهده کنند.» — الن جی. وایت،
Ellen G. White, Testimonies for the Church, vol. 6, p. 190
درباره کسی که قابل اعتماد است و شما شخصا او را می شناسید، بیاندیشید. چه چیزی می توانید از آن فرد بیاموزید که به شما در قابل اعتماد تر بودن کمک کند؟
تفکری فراتر: نشانه دیگر مباشر خوب، مسئولیت شناسی و پاسخ گویی بصورت فردی می باشد.
«این همیشه نقشه شیطان بوده است که ذهن مردم را از عیسی به بشر جلب کند و پاسخ گویی فردی را از بین ببرد. شیطان هنگامی که پسر خدا را وسوسه نمود، در نقشه اش شکست خورد؛ اما هنگامی که نزد انسان سقوط کرده آمد، بهتر موفق بود. مسیحیت فاسد شد.» — الن جی. وایت، Ellen G. White, Early Writings, p. 213
در صورتی که مسیح کانون هستی ما باشد، بنابراین از هدایت و ارشادات او استقبال می کنیم. در نتیجه، ایمان، وفاداری، اطاعت، وجدان پاک، قابل اعتماد بودن و پاسخ گویی فردی در زندگی ما نمایان خواهد شد. بنابراین، ما به عنوان مباشرین، در دستان خداوند کامل شده ایم (مزامیر باب ۱۳۹ آیات ۲۳ و ۲۴).
پاسخ گویی فردی یک اصل ضروری کتاب مقدس می باشد. عیسی زمانی که بر روی زمین بود، شخصا در برابر پدر جوابگو بود (یوحنا باب ۸ آیه ۲۸). ما در برابر هر سخن بیهوده مسئول می باشیم (متی باب ۱۲ آیه ۳۶). «هر گاه به کسی زیادتر سپرده شود، از او زیادتر مطالبه خواهد شد» (لوقا باب ۱۲ آیه ۴۸). اگر چه بزرگ ترین تهدید برای پاسخ گویی فردی، تمایل به انتقال مسئولیت هایمان به فرد دیگر می باشد. «بیایید در نظر داشته باشیم که آنچه برای سرمایه گذاریی به ما سپرده شده است، دارایی خودمان نمی باشد. اگر چنین بود، ما ممکن بود قدرت بصیرتی مطالبه کنیم؛ ممکن بود مسئولیت های خود را به دیگران واگذار کنیم و مباشرتمان را به ایشان بسپاریم. اما نمی تواند چنین باشد زیرا خداوند ما را به صورت فردی مباشر خود ساخته است.» — الن جی. وایت،
Ellen G. White, Testimonies for the Church, vol. 7, p. 177
سوالاتی برای بحث
۱. به نشانه های مختلف یک مباشر که در این هفته مطالعه کردیم، توجه کنید: پاسخ گویی فردی، قابل اعتماد بودن، فرمانبرداری، وفاداری، وجدان روشن و سر سپردگی. این صفات چگونه با یکدیگر مرتبط هستند؟ کوتاهی در یک مورد چگونه به کوتاهی در مورد دیگر منجر خواهد شد؟ یا پایبندی محکم در یک مورد چگونه ممکن است به پایبندی در موارد دیگر منجر شود؟
۲. در مورد اینکه وعده های انجیل چگونه می تواند به کسانی که عذاب وجدان دارند، کمک کند، بیشتر بیاندیشید. آنها چه وعده هایی می توانند مطالبه کنند؟
۳. ما اغلب مفهوم «وفاداری» را به خودی خود خوب می بینیم. اما آیا همیشه این چنین است؟ به چه روش هایی ممکن است به چیز یا فردی وفادار باشیم که خوب نیست؟ پس چرا مفهوم «وفاداری» باید همواره در یک زمینه خاص درک شود تا متوجه شویم که آیا این وفاداری خوب است یا نابجا؟
داستانهای ایمانداران
۱۰ فوریه
از اشتیاق تا شفقت
توسط اندرو مک چزنی، تبلیغ دینی ادونتیست
ادسون اسمیت، کوچکترین میان چهار پسر خانواده، توسط والدینی ادونتیست بزرگ شد که علاقهشان برای بنیانگذار کلیسا، الن جی. وایت باعث شد نام او را مانند پسر الن جی. وایت، ادسون بگذارند.
اما اسمیت رابطه ای شخصی با عیسی برقرار نکرد.
او گفت، «گاهی شما در کلیسا رشد میکنید، اما در مسیح خیر.»
او به عنوان یک فرد بالغ جوان در زادگاهش در بندر اسپانیا در کشور کارائیب ترینیداد و توباگو دارای اعتماد به نفس پایینی بود. او در مهمانیها و خوشگذرانیها شرکت می کرد. به خودکشی فکر کرد. اما سپس قول کودکانه به خدا مبنی بر خواندن روزانه کتاب مقدس را به یاد آورد.
اسمیت شروع به حضور یافتن در کلیسا به طور مرتب نمود و تعمید داده شد. او با یک ادونتیست جوان که مانند خودش اشتیاق داشت که عیسی را با جوانانی که همچنان به پارتی رفتن علاقه دارند، به مشارکت بگذارد دوست شد. آنها با هم شروع به درمیان گذاشتن داستان زندگی خود درخیابان، ایستگاه اتوبوس و حتی اتوبوسهای در حال حرکت نمودند.
اسمیت که اکنون ۳۶ ساله است، گفت: «من هرگز نمیدانستم که خدا مرا بلند خواهد کرد تا بشارت دهندهای سیار باشم.»
اسمیت این مأموریت نوپا را با توجه به رؤیای حزقیال از درهای از استخوانهای خشک در حزقیال باب ۳۷ آیات ۱ تا ۱۴، انجیل به استخوانها نامید. اسمیت گفت که خدا او را پس از مردن در گناه به زندگی باز گرداند، درست همانطور که خدا در حزقیال درباره زنده کردن استخوانها سخن گفت.
اسمیت گفت که پس از دوران جوانی دشوار، با چالش غلبه بر گناه جنسی روبرو شد. او ساعتها را صرف فریاد برآوردن نزد خدا و مطالبه وعدههای کتاب مقدّس نمود. بخشهای مورد علاقه، رومیان باب ۸ و همچنین یوحنا باب ۸ آیات ۳۴ تا ۳۶ بودند، جایی که عیسی میگوید، «یقین بدانید که هر کسی که گناه میکند بردۀ گناه است و برده همیشه در میان اهل خانه نمیماند ولی پسر همیشه میماند. پس اگر پسر، شما را آزاد سازد واقعاً آزاد خواهید بود.»
اسمیت گفت، «خدا در زندگی من کاری انجام داد و اگر او میتواند مرا تغییر دهد، قادر است هر کس دیگری را نیز تغییر دهد. شما مجبور نیستید دزد، عضو باندی خلافکار، همجنسگرا یا خودارضا از دنیا بروید. عیسی نیامد تا عادلان را فراخواند. او آمد تا گناهکاران که من پیشرو ایشان هستم را فراخواند. من خدا را برای این شکر میکنم.»
او گفت که غریبهها معمولاً با علاقه به حرفهایش گوش میدهند، اگر چه گاهی بدلیل موعظه کردن مورد تمسخر قرار گرفته و از اتوبوس بیرون انداخته شده است. او و همکارانش همچنین در دبیرستانها و کلیساها صحبت میکنند.
او گفت، «ما سالهای خوشگذرانی خود را به یاد میآوریم. میخواهیم شاد باشیم و از ترویج انجیل شرمگین نباشیم.»
برای مطالعه بیشتر در مورد ادسون اسمیت (در تصویر با رهبران انجیل برای استخوانها) به مطلب هفته قبل مراجعه کنید.
درس هفتم
۱۰ تا ۱۶ فوریه
صادق بودن با خدا
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: لوقا باب ۱۶ آیه ۱۰؛ لاویان باب ۲۷ آیه ۳۰؛ پیدایش باب ۲۲ آیات ۱ تا ۱۲؛ عبرانیان باب ۱۲ آیه ۲؛ لوقا باب ۱۱ آیه ۴۲؛ عبرانیان باب ۷ آیات ۲ تا ۱۰؛ نحمیا باب ۱۳.
آیه حفظی: «اما دانههایی که در خاک خوب افتادند بر کسانی دلالت دارد که کلام خدا را با قلبی صاف و پاک میشنوند و آن را نگه میدارند و با پشتکار، ثمرات فراوان به بار میآورند» (لوقا باب ۸ آیه ۱۵).
قلب صادق چیست و چگونه نمایان می شود؟ فرهنگ معاصر اغلب صداقت را به عنوان یک رفتار نسبی و نا معین در نظر می گیرند؛ اکثر مردم گاه و بیگاه دغل باز می شوند اما در صورتی که نقض عهد بیش از حد نباشد، آن را قابل قبول می دانند. همچنین ادعا شده است که شرایط خاص می توانند ناراستی را توجیه کنند.
حقیقت و صداقت همواره با هم هستند. با این وجود، با خوی صادق متولد نشده ایم؛ چرا که این مفهوم یک فضیلت اخلاقی است که باید آموخته شود و در کانون شخصیت اخلاقی مباشر قرار دارد. تمرین صداقت ، نیکویی ببار خواهد آورد. برای مثال، نگرانی بخاطر در مخمصه افتادن بخاطر دروغ و یا پنهانکاری دیگر هرگز وجود نخواهد داشت. به این دلیل و دلایل دیگر، صداقت یک ویژگی ارزشمند شخصیت است، بخصوص تحت شرایط دشوار هنگامی که وسوسه ممکن به آسانی انسان را به دام دغل بازی بیاندازد.
در درس این هفته، مفهوم روحانی صداقت از طریق پرداخت (ده-یک) [یا عشر] را مطالعه خواهیم نمود و خواهیم دید که چرا پرداخت (ده-یک) برای مباشر و کار مباشرت بسیار حیاتی می باشد.
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۱۷ فوریه آماده شوید.
مشکل صداقت خالصانه
اکثر ما در یک موضوع اشتراک نظر داریم و این که از عدم صداقت و دغل بازی بیزاریم. بخصوص وقتی ناراستی را در دیگران بطور عیان می بینیم، آنرا دوست نداریم. اگر چه، مشاهده آن در خودمان آسان نمی باشد و هنگامی که آنرا در می یابیم، تمایل داریم تا اعمال خود را منطقی جلوه داده و آنرا توجیه کنیم و اهمیت آنرا کمرنگ جلوه دهیم: به این بدی ها هم نیست؛ این تنها یک چیز کوچک است، واقعاً مهم نیست. ما حتی ممکن است اکثر اوقات خودمان را فریب دهیم؛ اما هرگز نمی توانیم خدا را فریب دهیم.
«ناراستی در تمامی صنوف و سطوح بشری پرداخته می شود و باعث از دست دادن شور و حرارت بسیاری میشود که ادعای باور به حقیقت را دارند. آنها با مسیح مرتبط نیستند و جانهای خویش را می فریبند.» — الن جی. وایت،
Ellen G. White, Testimonies for the Church, vol. 4, p. 310
لوقا باب ۱۶ آیه ۱۰ را بخوانید. عیسی چه اصل مهمی را در اینجا بیان می کند که باید به ما در دیدن میزان اهمیت صداقت حتی در «چیزهای کوچک»، کمک کند؟
هر چند خدا می داند که ما چقدر آسان می توانیم دغل کار باشیم، بخصوص وقتی که مربوط به دارایی هایمان می شود. از این رو، او به ما یک پادزهر قوی برای عدم صداقت و خودخواهی داده است، دست کم زمانی که به داریی های مادی مربوط می شود.
لاویان باب ۲۷ آیه ۳۰ و ملاکی باب ۳ آیه ۸ را بخوانید. این آیات چه چیزی تعلیم می دهند و آنچه که می گویند، چگونه می تواند در صادق ماندن کمک کند؟
«چرا هیچکس سخاوتمند و یا سپاسگزار نیست. این یک مشکلِ صداقت خالصانه است. (ده-یک)به خداوند تعلق دارد؛ و او به ما امر می کند که آنچه به او تعلق دارد را به وی باز گردانیم .... اگر صداقت یک اصل اساسی در امور زندگی باشد، آیا ما نباید تعهد خود را به خدا تشخیص دهیم — تعهدی که بالاتر از همه تعهدهاست؟» — الن جی. وایت، Ellen G. White, Education, pp. 138, 139
پرداخت ده — یک چگونه می تواند به شما در بیاد داشتن اینکه در نهایت چه کسی مالک همه آنچه که دارید می باشد، کمک کند؟ چرا مهم است که هرگز فراموش نکنیم که چه کسی صاحب تمام داریی ما می باشد؟
زندگی با ایمان
پیدایش باب ۲۲ آیات ۱ تا ۱۲ را بخوانید. این داستان چه چیزی درباره واقعیت ایمان ابراهیم به ما می گوید؟
زندگی مومنانه واقعه ای نیست که یکبار اتفاق بیافتد. ما ایمان را به روشی قدرتمند تنها یکبار ابراز نمی کنیم، و از این رو ثابت می شود که ما در واقع مسیحیانی وفادار و با ایمان هستیم که با فیض زندگی می کنیم و با خون مسیح تحت پوشش قرار گرفته ایم.
برای مثال، جهان مذهبی هنوز پس از هزاران سال، از عمل از روی ایمان که توسط ابراهیم نسبت به اسحاق در کوه موریا نشان داده شد شگفت زده می باشد (پیدایش باب ۲۲). با این وجود، این عمل از روی ایمان چیزی نبود که ابراهیم زمانی که به آن نیاز داشت، مصرانه خواهان انجامش باشد. زندگی وفادارانه و مطیعانه او در قبل چیزی بود که او را قادر به انجام آن کار نمود. او پیش از این واقعه اغلب بی ایمان بود، و هرگز نمی توانست اینگونه از این آزمون سربلند بیرون بیاید. همچنین شکی نیست که فردی با چنین ایمانی، پس از آن اتفاق نیز با ایمان زندگی خواهد کرد.
نکته این است که ایمان یک مباشر نیز عملی مربوط به یکبار نمی باشد. با گذشت زمان، بسته به اینکه فردی که ادعای ایمان دارد، چگونه آن را بکار ببرد، یا عمیق تر و قوی تر می شود و یا سطحی تر و ضعیف تر.
عبرانیان باب ۱۲ آیه ۲ را بخوانید. این مطلب چه چیزی درباره منبع ایمانمان و چگونه ایمان داشتن، به ما می گوید؟
تنها چاره ما به عنوان مباشران وفادار این است که، «به عیسی که ایمان ما را بوجود آورده و آن را کامل می گرداند چشم بدوزیم، چون او به خاطر شادی که در انتظارش بود متحمل صلیب شد و به رسوایی مردن بر روی صلیب اهمیت نداد و بر دست راست تخت الهی نشسته است» (عبرانیان باب ۱۲ آیه ۲). واژه «کامل کننده» تنها در این یک مورد در عهد جدید بکار برده شده است و همچنین می تواند به صورت «کامل کننده» بکار رود. این بدین معناست که عیسی قصد به کمال رساندن و کامل کردن ایمان ما را دارد (عبرانیان باب ۶ آیات ۱ و ۲). بنابراین، ایمان و زندگی مومنانه یک تجربه پویا است: رشد می کند، بالغ می شود و افزایش می یابد.
ایمان شما به چه روش هایی در طی زمان رشد نموده و به بلوغ رسیده است؟ اصلا آیا چنین بوده است؟
بیانی از ایمان
همانطور که در درس دیروز دیدیم، ایمان یک فرایند است، یک تجربه پویا که بصورت ایده آل رشد می کند و بالغ می شود. و یک راه که خدا از طریق آن، ایمان ما را «رشد داده»و آن را به کمال می رساند، عادت کردن به پرداخت (ده-یک)می باشد. اگراین مطلب درست درک شود، مشخص است که بازگرداندن (ده-یک)به خدا، احکام گرایی نمی باشد؛ هنگامی که ده-یک یا همان عشر را پرداخت می کنیم، به دنبال یا در تلاش برای بدست آوردن راه خود به ملکوت نیستیم. در عوض، پرداخت ده-یک، نوعی بیانیه و اظهار ایمان است. این یک اظهار قابل مشاهده، ظاهری و شخصی از واقعیت ایمان ماست.
گذشته از هر چیز، هر کسی می تواند ادعا کند به خدا و حتی عیسی ایمان و باور دارد. همانطور که می دانیم، «حتی شیاطین نیز به خدا ایمان دارند» (یعقوب باب ۲ آیه ۱۹). اما برداشتن ۱۰ درصد از درآمدتان و بازگرداندن آن به خدا؟ این عملی است که از روی ایمان انجام می شود.
لوقا باب ۱۱ آیه ۴۲ را بخوانید. وقتی که عیسی نشان می دهد که پرداخت ده-یک نباید نادیده گرفته شود، به چه معناست؟ ده-یک چگونه به مسائل سنگین تر احکام مربوط می شود؟
پرداخت ده-یک، ابرازی متواضعانه از وابستگی به خداست و اطمینان به اینکه مسیح نجات دهنده ماست. تشخیص این است که ما قبلاً «با هر برکت روحانی در مسیح» (افسسیان باب ۱ آیه ۳) و وعده بیشتر برکت داده شده ایم.
پیدایش باب ۲۸ آیات ۱۴ تا ۲۲ را بخوانید. پاسخ یعقوب به وعده خدا چه بود؟
«نقشه خدا در نظام پرداخت ده-یک زیباست، در سادگی و مساوات. همه باید آن را با ایمان و با شجاعت انجام دهند زیرا که منشاء الهی دارد. سادگی و سودمندی در آن ترکیب شده اند و نیازی به یادگیری عمیق برای درک و انجام آن نمی باشد. همه احساس خواهند نمود که می توانند نقشی در پیش بردن کار با ارزش نجات داشته باشند. هر مرد، زن و جوانی می تواند به خزانه دار خداوند تبدیل شود، و ماموری باشد که مسئولیت های خزانه داری را انجام دهد.» — الن جی. وایت،
Ellen G. White, Counsels on Stewardship, p. 73
شما چگونه برکت روحانی حقیقی که از پرداخت ده-یک بدست می آید را تجربه کرده اید؟ پرداخت ده-یک، چگونه به افزایش ایمان شما کمک کرده است؟
(ده-یک)صادقانه: مقدس برای خداوند
ما اغلب در مورد پرداخت (ده-یک)به خدا صحبت می کنیم. اما چگونه آنچه به خدا تعلق دارد را به وی می دهیم؟
لاویان باب ۲۷ آیه ۳۰ را بخوانید. دو نکته مهمی که در این آیات در مورد (ده-یک)یافت می شود، کدامند؟
«(ده-یک) به خداوند تعلق دارد و در نتیجه مقدس است. (ده-یک) از طریق نذر یا تبرک، تقدیس نمی شود. در واقع در ماهیت خویش مقدس می باشد؛ و به خداوند تعلق دارد. هیچ کس جز خدا حقی در برابر آن ندارد. هیچ کس نمی تواند آن را وقف خداوند کند، زیرا (ده-یک) هرگز بخشی از دارایی فرد نمی باشد.» — آنجل مانوئل رودریگز،
Ángel Manuel Rodríguez, Stewardship Roots (Silver Spring, Md.: Stewardship Ministries Department, 1994), p. 52
ما (ده-یک)را مقدس نمی کنیم؛ خدا با طرح خود چنین می کند. او این حق را دارد. ما بعنوان مباشرین، آنچه به او تعلق دارد را به وی بازمی گردانیم. (ده-یک) برای کاری خاص به خدا اختصاص داده می شود. نگه داشتن آن برای هر کار دیگری، ناراستی است. عمل بازگرداندن (ده-یک) مقدس هرگز نباید شکسته شود.
عبرانیان باب ۷ آیات ۲ تا ۱۰ را بخوانید. بحث پولس با ملکیصدق در مورد پرداخت ده-یک توسط ابراهیم، چگونه معنای عمیق تر پرداخت ده-یک را نمایان می سازد؟
از این رو، همانطور که روز سبت مقدس است، (ده-یک)نیز مقدس می باشد. واژه «مقدس» به معنی «کنار گذاشتن [یا جدا نمودن] برای استفاده مقدس» می باشد. روز سبت و (ده-یک) از این راه به هم مرتبط هستند. ما روز هفتم سبت را به عنوان روزی مقدس و روحانی مجزا می کنیم؛ و ما (ده-یک)را به عنوان دارایی وقف شده خدا که مقدس است، کنار می گذاریم.
«خدا روز هفتم را تقدیس نموده است. بخش مشخصی از زمان، در نظر گرفته شده توسط خدا برای عبادت مذهبی تعیین شد، و امروز مانند زمانی که نخستین بار توسط خالق تقدیس شد، مقدس می باشد.
به همین نحو، یک دهم درآمد ما نزد خداوند مقدس است. عهد جدید قانون (ده-یک)را معرفی نمی کند، درست همانطور که قانون روز سبت را معرفی نمی کند؛ زیرا که صحت هر دو مفروض است و تاثیر روحانی عمیق آنها توضیح داده شده است... در حالی که ما انسان ها بدنبال وفادارانه اختصاص دادن زمانی که او به متعلق به خود مشخص نمود، به وی هستیم، آیا نباید مقداری از دارایی خود را که وی مطالبه می کند، به او بازگردانیم؟» — الن جی. وایت، Ellen G. White, Counsels on Stewardship, p. 66
شما برای کمک به زنده نگه داشتن واقعیت مقدس بودن (ده-یک) در قلب و ذهن خود، چه کاری می توانید انجام دهید؟
احیاء، اصلاحات، و پرداختن (ده-یک)
سلطنت طولانی حزقیا به عنوان نقطه اوجی برای قبیله یهودا در نظر گرفته می شود. از زمان سلطنت داود و سلیمان، بین اسرائیل تا چنین حدی از برکات خدا لذت نبرده بودند. در دوم تواریخ باب های ۲۹ تا ۳۱، تاریخچه احیا و اصلاحات حزقیا ثبت شده است: «او آنچه در نظر خداوند پسند بود... به عمل آورد» (دوم تواریخ باب ۲۹ آیه ۲). «خدمت خانة خداوند آراسته شد» (دوم تواریخ باب ۲۹ آیه ۳۵). عید پِسَح نگاه داشته شد (دوم تواریخ باب ۳۰ آیه ۵). «شادی عظیمی در اورشلیم رخ نمود» (دوم تواریخ باب ۳۰ آیه ۲۶). تمثالها، مذبحها و مکانهای بلند ویران شدند (دوم تواریخ باب ۳۱ آیه ۱). یک احیاء ناگهانی قلب و اصلاح عمل وجود داشت، و در نتیجه فراوانی ده-یک و پیشکشی بوجود آمد (دوم تواریخ باب ۳۱ آیات ۴، ۵ و ۱۲).
نحمیا نمونه دیگری از احیاء، اصلاحات و دادن (ده-یک) را ابراز می دارد. نحمیا باب ۹ آیات ۲ و ۳ را بخوانید. احیای قلب به چه معنا بود؟ نحمیا باب ۱۳ را بخوانید. پس از اینکه نحمیا «خانه خدا» را اصلاح نمود (نحمیا باب ۱۳ آیه ۴)، مردم یهود چه چیزی به آنجا بردند؟ (نحمیا باب ۱۳ آیه ۱۲)
«احیاء و اصلاحات دو چیز متفاوت هستند. احیاء نشانگر یک تجدد حیات روحانی، تسریع قدرت ذهن و قلب و رستاخیز مرگ روحانی است. اصلاحات به معنی سازماندهی مجدد، تغییر در ایده ها و نظریه ها، عادات و کارها می باشد.» — الن جی. وایت،
Ellen G. White, Christian Service, p. 42
رابطه میان احیاء، اصلاحات و پرداخت ده-یک، ارتباطی غیر ارادی و خودبخود است. بدون بازگرداندن (ده-یک)، احیاء و اصلاحات سرد و پژمرده می شود، اگر اصلاً احیایی باشد. در بسیاری از موارد، ما به عنوان افراد مسیحی، بیکار در کناری می ایستیم، زمانی که باید در کنار خداوند فعال باشیم. احیا و اصلاحات مستلزم تعهد هستند و پرداخت (ده-یک)بخشی از آن تعهد است. اگر ما مانع آنچه که خدا از ما می خواهد بشویم، نمی توانیم انتظار داشته باشیم که پاسخ آنچه از او می خواهیم را بدهد.
احیاء و اصلاحات در کلیسا اتفاق می افتند و نه در خارج از آن (مزامیر باب ۸۵ آیه ۶). ما باید احیاء (مزامیر باب ۸۰ آیه ۱۹) و اصلاح «کارهایی که در ابتدا انجام دادیم» (مکاشفه یوحنا باب ۲ آیه ۵) را از خدا مطالبه کنیم. اصلاحات باید در مورد آنچه نگه می داریم و آنچه به خدا بازمی گردانیم، اتفاق بیافتد.
این عمل نیست که تفاوت ایجاد می کند، بلکه تصمیم ذهن و احساسات می باشد که انگیزه و تعهد را نمایان می سازد. نتیجه افزایش ایمان، دیدگاه روحانی قوی و صداقتِ نو شده می باشد.
تفکری فراتر: خدا تمام عهد های بیان شده در کتاب مقدس را بوجود آورده است و در جذب قومش به این عهد ها تلاش نموده است (عبرانیان باب ۸ آیه ۱۰). وعده های عهد، فیض، محبت و تمایل وی به نجات ما را منعکس می کنند.
یک عهد با خدا شامل بسیاری چیزها می شود: خدا، دریافت کننده، شرایط عهد، تعهد به شرایط توسط هر دو طرف، مجازات بیان شده برای غفلت در نگاه داشتن عهد و نتایج مورد نظر. مفهوم دادن (ده-یک) این مولفه ها را در ملاکی باب ۳ آیات ۹ و ۱۰ منعکس می کند. این آیات، عهد ویژه دادن (ده-یک)بین خدا و مباشرینش را تکرار می کند. هنگامی که ما وارد چنین عهدی می شویم، یک نشانه روشن از این است که ما معترض به اصول مادیگرایی هستیم و ثابت می کنیم که چیزی خوب می تواند از یک قلب گناهکار ایمان آورده بیرون آید.
«یک روح بسته و خودخواه به نظر می رسد که انسان را از دادن آنچه که به خدا تعلق دارد، به وی جلوگیری می کند. خداوند یک عهد ویژه با انسان بست که اگر آنها بطور منظم مقداری را که برای پیشبرد ملکوت مسیح تعیین شده است، کنار بگذارند خداوند به وفور به ایشان برکت خواهد داد تا جایی که دیگر فضایی برای دریافت هدایای او وجود نخواهد داشت. اگر انسان از آنچه که به خدا تعلق دارد خودداری نماید، خداوند به صراحت اعلام می نماید، ’همه شما نفرین شدهاید.‘» — الن جی. وایت،
Ellen G. White, Counsels on Stewardship, p. 77
زندگی با داشتن رابطه عهد با خدا مسئولیت هایی دارد. ما از وعده های عهد لذت می بریم اما اغلب اوقات فرمان ها و مسئولیت ها را نمی پسندیم. با این وجود در این مفهوم، یک عهد قراردادی دو طرفه است و دادن (ده-یک) یکی از بخش های زندگی در عهد است.
سوالاتی برای بحث
۱. چرا باز گرداندن (ده-یک) عمل بسیار مهم از ایمان برای ما محسوب می شود؟
۲. شما به کسی که می گوید، «من نمی توانم از پس پرداخت (ده-یک) بر بیایم»، چه پاسخی خواهید داد؟ چگونه به فردی که در این شرایط قرار دارد، کمک می کنید؟ و علاوه بر کلمات، چه کار دیگری ممکن است برای کمک انجام شود؟
۳. پرسش پایانی روز چهارشنبه در مورد کاری که می توانید برای کمک به نگه داشتن مقدس بودن (ده-یک) در قلب خود انجام دهید، بود. برخی از پاسخ های شما چه بودند؟ این واقعیت که (ده-یک) مقدس است، چگونه به پرداخت نمودن آن توسط شما تاثیر می گذارد؟
داستانهای ایمانداران
۱۷ فوریه
یک بازدید، ۹ غسل تعمید
توسط یولاندا مارتینز سانتوس
شوهر اریکا از اینکه همسرش و من در خانه ایشان در ایالت کالیفرنیا کتاب مقدّس مطالعه میکنیم، خوشحال بنظر نمی رسید.
شوهرش که عضو یک فرقه مذهبی دیگر بود، وارد جلسه دوم مطالعه کتاب مقدّس ما شد. او یک مرد درشت هیکل است و من احساس ترس کردم.
من دستم را دراز کردم و گفتم، «اسم من یولاندا مارتینز سانتوس است و من عضو کلیسای ادونتیست روز هفتم هستم.»
من اولین بار دو هفته پیش به عنوان دانش آموز سولز وست، مدرسه بشارتی در آریزونا زیر نظر مجمع پسیفیک کلیسای ادونتیست، در اتاق اریکا را زدم. در سال ۲۰۱۳، یک بشارت دهنده جوان در برنامه تابستانی فشرده جوانان در اتاق مرا زد و باعث شد من به کلیسای ادونتیست بپیوندم، و من اکنون تصمیم داشتم به درب منازل رفته و به درخواست یک کلیسای محلی، مطالبی ارائه دهم.
با وجود تعجب من، شوهر اریکا از من نخواست که آنجا را ترک کنم. اما اریکا بعدها به من گفت که شوهرش ناراضی بود. اریکا و من دعا کردیم که همسرش اجازه دهد که کتاب مقدّس را مطالعه کنیم — و اینکه او نیز به ما بپیوندد.
در شگفتی، همسرش در جلسه بعدی ما شرکت کرد. او همچنین اعلام نمود که هر هفته با ما مطالعه خواهد کرد.
مدت کوتاهی پس از آن، اریکا برادرش را به جلسات مطالعه کتابی مقدّس ما دعوت کرد و او مشتاقانه پذیرفت. سپس پسر ۱۳ ساله اریکا درخواست نمود که او نیز در جلسات مطالعه شرکت کند.
چنانچه جلسات مطالعه کتاب مقدّس ادامه پیدا مییافت، اریکا شروع به در میان گذاشتن آنچه آموخته بود با خواهرش که در شهری دیگر زندگی میکند، نمود. خواهرش میخواست که بیشتر بداند، بنابراین به یک کلیسای ادونتیست محلی مراجعه کرد و مطالعه کتاب مقدّس را با ایشان آغاز کرد. شوهر و مادر شوهرش نیز به او پیوستند.
این تمام ماجرا نیست. اریکا من را به والدینش معرفی نمود و آنها به من گفتند که اریکا فرد متفاوتی شده بود. آنها گفتند آنچه که او داشت را میخواستند. من گفتم، «چیزی که شما کم دارید، عیسی است.»
والدینش مطالعه کتاب مقدّس را با ما شروع کردند.
دشوار است باور کنیم که تنها در زدن یک خادم کتاب مقدس اکنون منتهی به نه تعمید شده است: اریکا، پسرش، برادرش، مادرش، پدرش، خواهرش، برادر شوهرش و مادر شوهر خواهرش حتی همسایه اریکا نیز تعمید داده شد.
در مورد همسر اریکا، او اکنون در یک کلیسای ادونتیست محلی به طور مرتب حضور مییابد.
اریکا بعدها به من گفت که وقتی در اتاقش را برای اولین بار زدم، یک ماه بود که دعا میکرد خدا وجودش را به وی اثبات کند و کلیسای حقیقی را برایش آشکار سازد.
اریکا گفت، «اگر تو هیچ وقت در اتاق مرا نمیزدی، هیچ کدام از این اتفاقها نمیافتاد. خدایا، تو درخواست مرا پاسخ دادی!»
یولاندا مارتینز سانتوس خادم کتاب مقدّس در کالیفرنیا میباشد.
درس هشتم
۱۷ تا ۲۳ فوریه
تأثیرتقدیم (ده–یک) [عَشر]
بعد از ظهر روز سبت
مطالعه این هفته: مرقس باب ۱۶ آیه ۱۵؛ اول پطرس باب ۳ آیات ۸ و ۹؛ اول قرنتیان باب ۹ آیه ۱۴؛ رومیان باب ۳ آیات ۱۹ تا ۲۴.
آیه حفظی: «مگر نمیدانید که کارکنان معبد از آن چه به معبد اهدا میشود میخورند و خادمین قربانگاه معبد از قربانیهای آن سهمی میگیرند و به همان طریق خداوند دستور داده است کسانی که بشارت میدهند معاش خود را از آن راه تأمین کنند» (اول قرنتیان باب ۹ آیات ۱۳ تا ۱۴).
همانطور که هفته گذشته دیدیم، دادن (ده-یک)، آشکارسازی و نمودی مهم از ایمان است. یک روش نشان دادن، یا آزمودن واقعیت اقرار ما به ایمان می باشد. «خود را امتحان کنید که در ایمان هستید یا نه. خود را بیازمائید. آیا خود را نمی شناسید که عیسی مسیح در شما است اگر مردود نیستید؟» (دوم قرنتیان باب ۱۳ آیه ۵).
اولین مرجع کتاب مقدسی در خصوص (ده-یک)، پرداخت (ده-یک) توسط ابراهیم به ملکیصدق می باشد (پیدایش باب ۱۴ آیات ۱۸ تا ۲۰، عبرانیان باب ۷ آیه ۴). لاویان نیز برای خدمات خویش در معبد، (ده-یک) دریافت می کردند (دوم قرنتیان باب ۳۱ آیات ۴ تا ۱۰). امروزه (ده-یک) برای حمایت و پشتیبانی از انجیل است. این کار اگر بدرستی درک شود، به عنوان یک سنجش روحانیِ رابطه ما با خدا ایفای نقش می کند.
تاثیرگذاری، کاربرد، اهمیت و روش توزیع (ده-یک) برای رشد روحانی ما در حمایت از کار خدا و فراهم نمودن پایه و اساس مالی برای موعظه انجیل برنامه ریزی شده است. این نقشه خداست و اولین گامی که یک مباشر وفادار برمی دارد، نامیده شده است.
این هفته، به پرداختن موضوع (ده-یک) ادامه خواهیم داد: توزیع آن، معنای آن برای دیگران، تاثیر آن بر روی زندگی روحانی ما.
* درس این هفته را مطالعه کنید تا برای روز سبت در ۲۴ فوریه آماده شوید.
همگی با هم بودجه بشارت الهی را تأمین میکنیم
عیسی به ما فرمان می دهد که «انجیل را موعظه کنیم» (مرقس باب ۱۶ آیه ۱۵) و «شاگرد بسازیم» و «به ایشان تعلیم دهیم که همه امور را حفظ کنند» (متی باب ۲۸ آیات ۱۹ و ۲۰). از این رو، خدا می خواهد که ما در مهم ترین کار زمین درگیر باشیم: یعنی مردم را برای عیسی جذب کنیم. تامین بودجه برای این کار بشارتی از منابعی که به ما سپرده شده است، وظیفه مباشر می باشد. مشارکت باعث میگردد تا تعهد شخصی در معرفی مسیح به دیگران تعمق یابد. هر شاگرد، مباشر و خدمتگزار باید تمام (ده-یک) را برای این کار مقدس بکار گیرد. ما باید برای اتحاد در وفادار بودن به تامین مالی کار بشارت دعا کنیم، چرا که ماموریت موفق، اتحاد ما در ایمان را تقویت می کند.
برنامه مالی تایید شده خدا برای کامل کردن این کار بشارت چیست؟ «تمامی (ده-یک) ها» به چه معناست؟ (ملاکی باب ۳ آیه ۱۰). معنای عبارت «در خانه من خوراک باشد»، چیست؟ (ملاکی باب ۳ آیه ۱۰).
همان طور که دیده ایم، مردم از زمان ابراهیم و یعقوب (پیدایش باب ۱۴ آیه ۲۰، باب ۲۸ آیه ۲۲) و احتمالا پیش از آن، (ده-یک) پرداخت می کردند. (ده-یک) بخشی از یک نظام است که بودجه کلیسای خدا را تامین می کند. این بزرگ ترین منبع مالی و عادلانه ترین روش برای انجام ماموریت او می باشد.
در فرهنگ امروزی، اکثریت مسیحیان نسبتاً میزان کمی به بودجه کار بشارت خدا کمک می کنند. اگر هر مسیحی صادقانه (ده-یک) می داد، نتیجه «تقریباً غیر قابل تصور، به سادگی شگفت آور و تا حدی فراتر از درک می بود.» — کریستین اسمیت و مایکل او. اِمرسون،
Christian Smith and Michael O. Emerson, Passing the Plate (New York: Oxford University Press, 2008), p. 27
در هر عصری خدا امتی داشته است که مایل به تامین بودجه کار بشارتی او بوده اند. همه ما مسئولیتی برای درک و کار کردن با هم برای تامین مالی این وظیفه جهانی داریم. ما نمی توانیم آشفته، بی دقت یا تصادفی در مورد بودجه کار بشارتی عمل کنیم. چالش ما بسیار بیشتر از آن زمان است که مردم و لاویان به نحمیا گفتند، «خانه خدای خود را ترک نخواهیم کرد» (نحمیا باب ١٠آیه ۳۹) می باشد و دلهره آورتر از آنچه ایمانداران در سالهای ١٨۰۰ با آن روبرو بودند، می باشد. امروزه اعضا و روحانیون باید از نظر روحانی متحد شوند و بودجه را به روشی که اهداف جهانی و ماموریت را تامین کند فراهم نمایند.
به گسترش وسیع کار بشارت ادونتیست ها در جهان بیاندیشید (مکاشفه یوحنا باب ۱۴ آیات ۶ و ۷ را ببینید). چگونه هر کدام از ما باید مسئولیت خود را در مورد کمک به تامین بودجه این کار درک کند؟
برکات خدا
همانطور که در ملاکی باب ۳ آیه ۱۰ دیدیم، خدا یک برکت بزرگ به کسانی که در پرداخت (ده-یک) وفادارند، وعده داد. با این وجود برکت خدا یک بُعدی نیست. برای مثال، برای تاکید بر انباشتن دارایی مالی به عنوان یک برکت به بهای همه چیز، یک دیدگاه بسیار باریک از آنچه برکات خدا واقعاً هستند، می باشد.
برکت در کتاب ملاکی هم روحانی و دنیوی است. معنای برکت خدا با نجات، خوشحالی، آرامش ذهن مشهود است و خدا همیشه کاری را که برای ما بهتر است، انجام می دهد. همچنین، هنگامی که خدا به ما برکت می دهد، ما موظف به سهیم شدن آن برکات با افرادی که نیازمندند، می باشیم. ما برکت داده شده ایم تا به دیگران برکت برسانیم. درواقع خدا از طریق ما قادر به گسترش برکاتش می باشد.
اول پطرس باب ۳ آیات ۸ و ۹ را بخوانید. پطرس در اینجا در مورد رابطه میان برکت داده شدن و رحمتی برای دیگران بودن، چه چیزی می گوید؟
از پرداخت (ده-یک)، برکتی دو چندان حاصل می شود. ما برکت داده شده ایم و مایه برکت دیگران هستیم. ما آنچه را که دریافت نموده ایم، به دیگران می دهیم. برکات خدا درونی به ما می رسند و ... «بدهید تا به شما داده شود ... زیرا به همان پیمانه ای که می پیمایید برای شما پیموده خواهد شد» (لوقا باب ۶ آیه ۳۸).
اعمال رسولان باب ۲۰ آیه ۳۵ را بخوانید. چگونه این در مورد پرداخت (ده-یک) نیز اعمال می شود؟
بزرگ ترین برکتی که (ده-یک) به ما می آموزد این است که به خدا اطمینان کنیم (ارمیا باب ۱۷ آیه ۷). «نظام ویژه پرداخت (ده-یک) بر اصلی بنا شد که به اندازه احکام خدا پایدار است. این نظام پرداخت (ده-یک) برای یهودیان یک برکت بود، زیرا در غیر این صورت خدا آن را به ایشان نمی داد. بنابراین (ده-یک) همچنین برکتی برای تمام کسانی که تا پایان جهان آن را پرداخت می کنند، خواهد بود. پدر آسمانی ما این نقشه اصولی خیرخواهانه را برای غنی سازی خود بوجود نیاورد بلکه قصد وی این بود که برکات فراوانی به بشر برساند. او دید که این نظام خیرخواهانه دقیقا همان چیزی بود که بشر نیاز داشت.» — الن جی. وایت،
Ellen G. White, Testimonies for the Church, vol. 3, pp. 404, 405
در مورد زمان هایی بیاندیشید که خداوند از طریق خدمتِ فردی دیگر، به شما برکت رسانیده است. شما چگونه می توانید همین کار را نسبت به دیگران انجام دهید؟
هدف از (ده-یک)
پولس به تیموتائوس می نویسد: «گاو را وقتی که خرمن را خرد می کند، دهن مبند. و مزدور مستحق اجرت خود است» (اول تیموتائوس باب ۵ آیه ۱۸). او از موسی در تثنیه باب ۲۵ آیه ۴ در مورد گاو و از عیسی در لوقا باب ۱۰ آیه ۷ در مورد مزدور نقل قول می کند. عبارت درباره گاو به نظر می رسد یک ضرب المثل می باشد و بدین معنی است که منصفانه است گاو در حال کار کردن تفاله حبوبات بخورد. به همین صورت، ضرب المثل دوم بدین معنی است که کارگران فداکار که انجیل را موعظه می کنند باید دستمزد بگیرند.
خداوند به صورت نظام مند به کار و خلقت می پردازد. او مدارهای شمسی، زیست بوم، سیستم های گوارشی، سیستم های عصبی و بسیاری بیشتر را طراحی نموده است. نظام پرداخت (ده-یک) توسط لاویان (اعداد باب ۱۸ آیه ۲۶) برای مراقبت از خیمه و حمایت خودشان استفاده می شد. معادل امروزی آن، کسانی خواهند بود که زندگی خود را وقف موعظه انجیل می کنند. نظام پرداخت (ده-یک) خدا، روش انتخابی او برای حمایت از ماموریتش می باشد و در طول تاریخ نجات بکار برده شده است. بنابراین حمایت کردن از چنین خدمتگزارانی با (ده-یک)، در کار خدا اساسی و بنیادی می باشد.
منظور پولس و مفهوم اخلاقی از عبارت «خداوند فرمود که هر که انجیل اعلام نماید، از انجیل معیشت یابد» (اول قرنتیان باب ۹ آیه ۱۴) چیست؟ دوم قرنتیان باب ۱۱ آیات ۷ تا ۱۰ چه چیزی درباره نیاز به حمایت از کسانی که انجیل را گسترش می دهند، تعلیم می دهد.
هنگامی که پولس می گوید، «کلیساهای دیگر را غارت نموده، اجرت گرفتم تا شما را خدمت نمایم» (دوم قرنتیان باب ۱۱ آیه ۸)، او با طعنه از دریافت دستمزد از کلیسای فقیر مقدونیه هنگامی که برای کلیسای ثروتمند قرنتس خدمت می کرد، سخن می گفت. نکته مورد نظر او برای کلیسای قرنتس این بود که کسانی که انجیل را موعظه می کردند، مستحق دستمزد بودند.
(ده-یک) باید برای هدفی خاص مورد استفاده قرار بگیرد و این باید ادامه یابد. «(ده-یک) برای استفاده ای خاص کنار گذاشته شده است. نباید به عنوان بودجه فقرا در نظر گرفته شود بلکه باید اساساً به حمایت از کسانی که پیام خدا را به جهان می رسانند، اختصاص داده شود؛ و نباید از این هدف منحرف شود.» — الن جی. وایت،
Ellen G. White, Counsels on Stewardship, p. 103
لاویان باب ۲۷ آیه ۳۰ را بخوانید. اصل دیده شده در اینجا به چه روش هایی در امروزه در مورد ما قابل اجراست؟